قبل از هر چیزی اجازه بدین توضیحی رو عرض کنم؛ همونطور که میدونیم بشر جایز الخطاست و از این رو بسیاری از اعمال و رفتار آدمی که ناشی از اشتباه یا علت جهالت و جوانی باشد قابل عفو و بخشایشه؛ ولی بعضیها که لذت عفو را نچشیدهاند در انتقام و کینه توزی چنان یکدنده و مقاوم هستند که به هیچ وجه حاضر نمیشن ذرهای از انتقام جویی خارج شوند و قلم عفو و اغماض بر جریده جرایم و خطایا بکشند. کینه توزی این گونه افراد لجوج و یکدنده درعرف اصطلاح به کینه شتری تعبیر شده !
حالا می خوام از شما یه سوالی بپرسم !؛ اگه ظلم کسی رو نتونستین تلافی کنین چاره چیه ؟ من نظرم رو میگم شما هم تو بخش نظرات پاسختون رو بیارید تا در نهایت به یک جمع بندی برسیم؛ به نظر بنده در پاسخ به این سوال دست کم دو دیدگاه وجود داره !!! دسته اول پیشنهاد می کنن که لا اقل از اون طرف متنفر شو ! این طوری ممکنه بتونی سر یه فرصت مناسب حالشو بگیری ! یا دست کم به هرکی رسیدی یه ذکر خیری از شخص منفور (بر وزن مذکور) داشته باشی !!! دسته دوم می گن: اگه بهت ظلم شده خدا برات تلافی می کنه و بهتره دلتو از کینه و این ناجور چیزا پاک کنی . به عقیده اینها ، دنیا عرصه ابتلا و آزمایشه نه تسویه حساب و انتقام . بله خوب اینم حرفیه ! اصلا از اولش هم معلوم بود که کینه ، یعنی حسی که به خاطر ناتوانی برای خالی کردن خشم و غضب تو دل آدم ایجاد می شه ، پاسخ مناسبی به ظلم دیگران نیست . دلیلش هم اینه که این حس مخفی عوارض جانبی زیادی داره ؛ مثلا منجر به حسادت ، قطع رابطه ، آزار و اذیت دیگران یا دشنام ، غیبت ، دروغ ، تهمت و این جور چیزا می شه . حالا اگه خیلی خود نگهدار باشی و هیچ کدوم از این کارارو نکنی بازهم نمی تونی خصلتهای خوبی مثل خوشرویی و تواضع یا ایثار و انسان دوستی رو اون طور که باید از خودت نشون بدی . خوبه بدونیم ریشه کینه ، حسادته که قبلا مفصل در خدمتش بودیم و ! عاقبت کینه توزی هم که معلومه:دشمنی و درگیری و باز هم کینه روی کینه ! «الحِقَد شیمَهُ الحَسَدهِ»1. کینه ورزی اخلاق خصلت حسودان است. مهمتر از همه آثار بدی که کینه و نفرت رو ما می ذاره ، اون رنجیه که از درون می کشیم. هرچی بیشتر بهش بها بدیم بیشتر سوهان روحمون می شه.
حالا نوبت پیدا کردن یه راه چاره است. می گن دل باید آینه باشه. چون آینه هیچ تصویر زشت و زیبایی رو تو خودش نگه نمی داره . خوبه آدم نه از چیزی خیلی خیلی شاد بشه و نه خیلی خیلی غمگین و ناامید . چه زیبا فرمودن امام صادق(ع):«المؤمن یحقد مادام فی مجلسه، فاذا قام ذهب عنه الحقد» 2 کینه مؤمن در همان مجلس است، وقتی از مجلس برخاست کینه اش هم ازبین می رود. با مطالعه آیات و روایات راه حلهای خلاصی از شر کینه سه دسته می شه : یه راه درونی یعنی دل خودمونو صفا بدیم و آینه کنیم و دو راه برونی یعنی یا با خوش خلقی و مهربونی زمینه پاک شدن دلو مهیا کنیم چون حضرت رسول (ص) هم می فرماید : «حسن البشر یذهب بالسخیمه» 3خوشرویی کینه را می زداید. و یا اینکه همون جا از طرف مقابل انتقاد کینم و به خاطر کار ناپسندش اونو سرزنش کنیم . امام هادی (ع) فرمود: «العتاب خیرٌ من الحقد» 4 سرزنش بهتر از کینه توزی است.
منابع
کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(چهارشنبه 87/2/11 :: ساعت 11:55 عصر)
جاتون خالی دیشب در مسجد بعد نماز با امام جماعت گرم صحبت بودیم که جوونی آمد و از ایشون سوالی داشت، عرض کردم اگه بنده مزاحم هستم مرخص میشوم، اما جوان گفت: باشید حاج آقا اشکالی نداره شما هم بشنوید و شروع کرد به توضیح دادن مطلبش؛ از پدر مرحومش حرف میزد؛ نگران و مضطرب بود؛ قضیه از این قرار بود که ایشون خواب بدی در مورد پدرش دیده و حس میکنه که اون خدابیامرز _ که به گفته خودش مرد خیلی خوبی بوده و زیاد عبادت می کرده _ الان حال خوبی نداره و داره عذاب می شه. می گفت بعد از پرس و جو از اطرافیان چند نفر این عقیده رو داشتن که پدرش به بهونه مردم داری خیلی وقتها ریا می کرده.
جوون از حاج آقا خواهش کرد در مورد ریا براش توضیح بده و من گرم گوش کردن بودم ... ببین پسرم ! اینکه خدای نکرده پدرت ریا میکرده یا نه کسی جز خودش و خدا نمیتونه بگه و به هرحال بهتره همه ما برای والدین مرحوممون طلب مغفرت کنیم. و اما در مورد ریا باید بگم ریا یعنی اعمال خوب و درست رو نه به خاطر رضای خدا بلکه به خاطر خوشایند و جلب توجه، محبت و احترام مردم انجام بدیم. چنین نیتی باعث می شه عمل ما هیچ ارزشی پیش خدا نداشته باشه و تنها أجر اون، همون توجه مردم باشه. در ضمن تاثیرات معنوی کار خیر روی روح رو هم از بین می بره. میتونی تصور کنی که چه قدر زشت و نا خوشاینده که عملی رو به خاطر قرب الهی انجام بدیم و برعکس از خدا دورتر هم بشیم! هرچند بیشتر سفارش شده که عباداتمون رو تو خفا انجام بدیم ولی اگر هم کسی نیّتش رضای خدا باشه و عملش رو به مردم هم نشون بده باز نمیشه گفت یه شخص ریاکاره .
فقط هم لازم نیست عباداتمون ریاکارانه باشه. مثلا یکی با زاهد و پارسا نشون دادن خودش ریا میکنه و دیگری با نشست و برخاست با آدمهای خوب البته به منظور خوب نشون دادن خودش و ... . گاهی هم ممکنه با ابراز عقایدی که بهشون اعتقاد نداریم ریا کنیم که به هرحال باعث میشه نفاق و دورویی جزو خصلتهامون بشه حالا اون دروغهایی که حین عمل می گیم به کنار ! چیزی که باید بهش توجه داشته باشیم نشانههای ریاس. امام علی (ع) می فرماید : «للمُرائی ثلاث علامات: یَکسل اذا کان وحده، و ینشطِ اذا کان فی الناس، و یزید فی العمل اذا آُثنی علیه و یُحِبُّ آَن یحمَدَ فی جمیع اموره. ریا کار سه نشانه دارد: وقتی تنهاست، کسل و بی حال است، وقتی در میان مردم است نشاط دارد، وقتی از او تعریف می شود، بر عمل خویش می افزاید و دوست دارد در همه کارهایش او را ستایش کنند.» کافی ج 2 ص 295 ریشه این خصلت ناپسند حب ذات و ضعف اخلاص در ایمانه. برای درمانش خوبه که بدونیم اگر طرف معاملمون خدا باشه چیزی به دست می آریم که هیچ جای دنیا پیدا نمی شه. ما وجود گرون قیمتی داریم، حیفه که به هیچ بفروشیمش.
«ما من عبدٍ یسِرُّ خیراً الّا لم تذهب الأیام حتی یظهر الله له خیراً ... هیچ بنده ای نیست که کار خیری را پنهانی انجام دهد، مگر آنکه چند روزی نمی گذرد مگر آنکه خداوند برای او خیری را آشکار می سازد.» کافی ج 2 ص 295
به نام خدا و عرض سلام بر دوستان عزیز در این سال نو که میمونی و مبارکی اون از تقارن با میلاد مسعود پیامبر رحمت محمّد مصطفی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ! پیداست؛ سال نو مبارک ! صد سال به این سالها امیدوارم همگی خوش و سلامت باشین، برا همتون سالی خوب و پر از موفقیّت آرزومندم.
حتما همه سرتون شلوغه و از این مهمونی به اون مجلس و از این دعوت به اون شام و خلاصه مشغول نو کردن سال هستید. ما هم همینطور، چیزی که این بار میخوایم در موردش صحبت کنیم خُلق ناپسندیه که اکثر ما گرفتارشیم و خودمون خبر نداریم. تو این روزا دستمون بیشتر رو میشه! مثلا تو مهمونیهایی که میدیم یا حتی میریم، تو خرج کردن پول در سفر و خیلی موارد دیگه. یکی نیست بگه: عزیز من چرا اینقدر اسراف؟ یه کمی هم خودتو بذار جای اونایی که به نون شبشون هم محتاجن. میگی این اسراف نیست؟ پس بخون حدیث امام صادق(علیه السّلام) رو که چه خوب اسراف کار رو تعریف کردن:«برای اسراف کار سه علامت است: میخرد آنچه نیاز ندارد، می پوشد آنچه را نیاز ندارد و میخورد آنچه را لازم ندارد.»
روشنه که منظور این نیست از نعمت های خدا استفاده نکنیم و به خودمون و خانوادهمون سخت بگیریم. همین امام همام (ع) در این مورد میفرماید:«در آنچه به سلامت و اصلاح بدن کمک کند، اسراف نیست. همانا اسراف در آن چیزی است که مال را تلف نماید و به بدن ضرر وارد آورد.»
تا قبل از عید اکثر ما به بهونه سال نو و تغییر و تحول یا تنوع خرید هایی کردیم که هیچ ضرورتی نداشت. حالا هم در مصرف اون چیزی که داریم هیچ حساب کتابی نداریم. هیچ با خودمون فکر کردیم که اگه این همه اسرافی که تو ایام نوروز میشه، خرج آدمای محتاج بشه چندتا دل شکسته رو می شه تو این روزا شاد کرد؟ اما هنوز هم دیر نشده. ماهی رو هروقت از آب بگیری تازس. از همین حالا بیایم تصمیم بگیریم به اندازه مصرف کنیم و به فکر جبران گذشته باشیم. یا علی !
به به ! عجب حال و هواییه! خرید شب عید و خونه تکونی و حالا بعد از این بهترم می شه: دید و بازدید و عیدی گرفتن و گاهی مسافرت و ... به هرحال هرجوری که 13 روز عید رو بگذرونیم یک کار رو اغلب از قلم نمیندازیم؛ و اونم خوردنه ! البته کار درستی هم می کنیم چون بالآخره آدمیزاده و یه شکم هم که بیشتر نداره!، به علاوه از مال مفت هم که نمی شه به این سادگی صرف نظر کرد! بیاد داستان کباب غاز 1 و راوی بیچاره که به خاطر پرخوری مهمونش به چه روزی افتاد ! واضحه که پرخوری کار خوبی نیست، ولی چون اغلب این صفت مذموم، مظلوم واقع میشه و ما عنایتی بهش نداریم گفتیم یه سراغی ازش بگیریم و ببینیم احوالاتش از چه قراره. وقتی حالش رو می پرسیم اظهار شادابی میکنه چون بااینکه فصل بهار آلرژی افراد رو تحریک میکنه ایشون برعکس در بهار از همیشه حالش بهتره علی الخصوص 13 روز اولش ! در ادامه صحبت، از اونجایی که هیچ بقالی نمیگه ماست من ترشه، با آب و تاب فراوان اندر رذایل خودش روی افراد صحبت میکنه! (جدا که این بابا خیلی پرته و نمی دونه هدف ما از این مصاحبه چیه شمام صداشو در نیارین!) برای مثال ایشون اگر کسی رو گیر بیارن اول از همه دلش رو سخت میکنن (در این مورد بین خودمون باشه رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) می فرماید: دل خود را به کثرت آب و غذا نمیرانید، دل میمیرد همچون زمین کشاورزی که آب زیاد بخورد. 2 همچنین از آثار هم نشینی با این جناب، تحریک شدن شهوته. حالا دیگه دردهای مختلف بعضا بی درمانی که آدم بهش گرفتار میشه بماند. در یه جمله: " پر خوری خراب کننده بدن و عامل بیماری و کسل کننده از عبادته3 "
خوب در اینجا با میهمان جلسه خداحافظی می کنیم و ممنونیم که وقتشون رو در اختیار ما قرار دادن!. برای اطلاع دوستان ما راهکارهایی رو که برای خلاص شدن از ایشون اجرا کردیم شرح می دیم: به طور کلی این کار باید در دو مرحله استراتژیکی! انجام بشه: مرحله علمی و دیگری مرحله عملی. خیلی ساده هست، مثل هر بیماری روحی- اخلاقی دیگه شناختن آسیبها و مضرات یک رفتار در تشویق فرد به ترک اون، بسیار موثره. در مورد راه عملی به توصیه زیبای امیرالمومنین(علیه السلام) به فرزندشون رجوع می کنیم که فرمود: "آیا تو را خبر کنم به چهار خصلت که با آن از طبیب بی نیاز شوی؟... بر سر سفره طعام ننشین مگر که گرسنه باشی. از سر سفره غذا برنخیز مگر که هنوز اشتهای خوردن داشته باشی. غذا را خوب بجو و قبل از استراحت و خواب، قضای حاجت کن. پس اگر چنین کردی، از طبیب بی نیاز میشوی 4 ". اگر کمکم از غذامون کم کنیم معدمون کوچکتر و اشتهامون کمتر می شه. همچنین می تونیم قبل از غذا معده رو با مواد غذایی سالم مثل سالاد و سبزی پر کنیم که دیگه جایی برای غذاهای چرب و شیرین نمونه و در ضمن به عنوان بهترین و موثرترین راه روزه گرفتن در چند روز از هفته رو فراموش نکنیم! * راستی بهتون توصیه می کنم اگر داستان کباب غاز رو نخوندین لینکش تو بخش منایع هست حتما بخونید ! چه خوب گفته شاعر که: نه آنقدر بخور کاز دهانت برآید نه آقدر که از ضعف جانت در آید!
منابع...
کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(پنج شنبه 86/12/16 :: ساعت 3:27 عصر)
همه ما کم و زیاد شنیدیم که آدم باید ارتباط خودشرو با اقوام حفظ کنه و از محبّت به نزدیکانش دریغ نکنه چرا که این ارتباط و صمیمیّت نقش بالایی در امنیّت و بهداشت روانی جامعه داره که جای بسط و تفصیل اون اینجا نیست؛ اما صله رحم یک بعد الهی هم داره که عجیب مورد عنایت حق تعالی قرار گرفته تا جایی که اونو واجب اخلاقی دونسته و قطع ارتباط با خویشاوندان – هرکی و هرجور که باشن – بعنوان یه اقدام حرام و در کنار گناهان کبیره! منظور فرموده و از ما خواسته شده که در هیچ شرایطی ارتباطمونرو با فامیل قطع نکنیم، تا از احوال هم با خبر بشیم و موقعاش به داد هم برسیم. معلوم میشه اگه کسی از قوم و خویش ما گرفتاری خاصی داشته باشه ارتباط با اون اولویت بیشتری داره. البته اینهم که خویشاوند به چه کسایی اطلاق میشه خیلی مهمه؛ اصولا بار معنایی کلمه رحم به خاطر روشن کردن مفهوم افرادی هست که در نهایت از یک مادر زاده شدن1 . لابد میگید همه ما در نهایت از مادرمون حوّا بدنیا اومدیم! ولی منظور نهایت حداکثر سه چهار واسطه است. طوری که فامیل دوری که از نظر عرفی دیگه فامیل محسوب نشه شامل قانون صله رحم نمی شه؛ البته مسلما ارتباط با اونها هم خوب و پسندیدس. ضمنا اینکه چه طور فامیل رو جذب و باهم ارتباط صمیمانه برقرار کنیم و ارتباط حاصل شده رو حفظ کنیم، ابزار این سنّت حسنه فقط یه چیزه: حسن خلق! بقول مولوی:
از محبّت خارها گُل میشود وز محبّت سرکهها مُل میشود
ارتباط با فامیل بسته به دوری و نزدیکی اونها مراتبی داره. مثلا با فامیل خیلی دور میشه حتی فقط با یه نامه (پستی یا پیام کوتاه ناقابل 17 تومنی!) و یا تلفنی از احوالشون سراغ بگیریم ولی مسلماً قوم و خویش خیلی نزدیک رو باید حضوری ملاقات کرد و به اصطلاح رفت و آمد داشت. امامعلی(علیه السلام) فرمود: "صله رحم کنید گرچه با سلام کردن باشد2" ارتباط محدود در مورد افرادی هم که فکر می کنیم رفت و آمد با اونها ممکنه آثار منفی برای خودمون و خانوادمون داشته باشه هم کارسازه ولی همون طور که قبلا عرض شد قطع کامل رابطه با ارحام، حتی اگر کافر و فاسق هم باشن! حرامه. چه بسا با رابطهای به باریکی مویی بشه مشکل اعتقادی و اخلاقی و ... کسی رو حل کرد. اگر هم کسی باما قطع رابطه کرد یا ارتباطمون از دو طرف قطع شده بود وقتی یه خورده غرورمون رو زیر پا بذاریم و به راههای جلب محبت متوسل بشیم می تونیم هم خودمون و هم اون فامیلمونو از محرومیت بزرگ بهشت نجات بدیم!3 چرا محرومیت از بهشت ؟! چون بنا بر روایات، یکی از آثار سوء قطع رحم محرومیت از بهشته البته من دلم می خواست اول مزایاشو بگم ولی دیدم بقول معروف تا تنور داغه باید چسبوند! از دیگر عواقب این کار اینه که ترکش مورد لعن خدا قرار گرفتنه 4 و از فواید و مزایاش بپرسی که دیگه فراوونه مثلا طول عمر، زیاد شدن روزی که ملموس ترن، و همینطور پاک شدن اعمال شر و آسون شدن حساب و کتاب! حالا با این احوال لابد همه دلشون برای فامیلاشون تنگ شده و منتظرن زودتر تعطیلات نوروز برسه و در انجام این عمل نیک از فرصت کمال استفاده رو بکنن انشاءالله که اینطور باشه.
کلمات کلیدی : رفتار اجتماعی
نویسنده: حسین(شنبه 86/12/4 :: ساعت 5:49 عصر)
آخه مگه گفتگو هم اخلاق داره ؟! با همه استعداد و مهارت گفتاری که برخی در ارتباط با دیگران از خودشون نشون میدن اما گاهی متاسفانه بلحاظ اخلاقی نمیدونن چی بگن، چی نگن و چه طور بگن!؛ دیگه ببین حرف زدن چه قدر مهم بوده که خدا فرموده من به انسان حرف زدن یاد دادم (الرحمن، آیه 4) ساده ترین و مقرون به صرفه ترین راه تبادل اطلاعات هم استفاده از یه زبون کوچولوست ؛ ولی مواظب باشیم در این استفاده اسراف نکنیم ... ! مثلا حرفی که زده می شه باید صریح باشه؛ البته برا یه سیاستمدار این گزینه گاهی نه تنها ترجیح نداره بلکه بدلیل اینکه در دنیای سیاست سروکار با رقباست، گاهی باید دوپهلو حرف زد! اما درموارد دیگه فرقی نمی کنه چه کاره ایم، باید با ملایمت حرف بزنیم و سخن نافذ و نرم باشه. غیر از این باید مودبانه هم باشه و از همه مهم تر ... معلومه دیگه، راست بگیم. و البته جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت! دیگه تهمت و حرف دوپهلوی نیش دار(دورویانه) و کتمان حقیقت و به قول معروف حرف مفت زدن هم جزو اسرافهای زبانیه.
ولی گذشته از اینها هر سخنران خوب به یک دسته شنونده خوب نیاز داره. خوب شنیدن هم از مهارتهای اخلاق اجتماعیه. البته خوب شنیدن شامل حرف خوب شنیدن، حرف ناخوب نشنیدن، عمل به حرف خوب و درست رفتار کردن با چیزی که میشنویم؛ یعنی مثل بعضی کفار زمان پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، برای سوء استفاده به چیز خوب گوش ندیم: «آنها بسیار به سخنان تو گوش می دهند تا تو را تکذیب کنند» (مائده، آیه 42). کسایی که خوب گوش می دن معمولاً اطلاعات بیشتری کسب می کنن ولی کسایی که زود و زیاد حرف می زنن فرصت یادگیری رو از خودشون می گیرن.
کلاً گفت و شنود یک آیین نامه وحیانی داره !. هرچیزی نباید گفت و هر چیزی نباید شنید چون همه اعضا و جوارح ما مسئولند: «گوش و چشم و دل مسئولند» (اسراء،آیه 36)؛ پس چه بهتر که شهادتشون در روز قیامت له (بنفع ما) ما باشه نه علیهمون! انشاء الله.
میشه یه شی واحد هم خوب باشه هم بد؟! قربونش برم امام علی(علیه السّلام) یه جا به اون بنده خدایی که بدگویی دنیارو می کرد میفرماید: «اى نکوهشگر دنیا ! فریفته نیرنگ آنى و فریب خورده یاوه هایش ! و آنگاه آن را نکوهش می کنی؟! فریفته دنیایى و سپس از آن بدی می گویی؟! تو دنیا را متهم مى کنى یا دنیا تو را ؟! دنیا چه هنگام تو را سر به هوا ساخت و فریفت... ؟! دنیا خانه راستى است براى آن که آن را راست انگاشت ! و خانه تندرستى است براى آن که شناختش و خانه بى نیازى است براى کسى که از آن توشه برگرفت و خانه پند است براى کسى که از آن پند گرفت. دنیا مسجد محبّان خداست و نمازخانه فرشتگان او و فرودگاه وحى الهی و تجارت خانه دوستانش.» 1 واقعا که حضرت چه زیبا توصیف میفرمایند !
یه جا دیگه هم به خود دنیا می فرماید: «اى دنیا ! از من دور شو ! خودت را بر من عرضه داشتهاى یا شیفته ام گشتهاى؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى. هرگز! جز مرا بفریب.» 2 شما چی به نظرتون رسیده؟ شاید منظور از دنیای شماره یک، اونیه که ازش خوب استفاده بشه و شماره دومی هم اونیه که خوب از ما استفاده می کنه ... !!! جالب بود نه ؟! یکی نیست به من گنهکار بگه: تو که میدونی چرا حال و روزت اینه ؟! اون که نمیدونه آدم میگه بیچاره اصلا نفهمیده اومده اینجا چه کار ؟! ولی حساب اون که میدونه و گرفتار میشه جداست ... اون دیگه خودشو زده به خواب و حسابش با کرام الکاتبینه ! ولی چند راه برای پیشگیری از به دام افتادن تو دنیای شماره دو وجود داره که حتما ملتفت هستین ! مثل توجه به خدا و اون دنیامون، یاد مرگ و مهم تر از همه شناخت و ایمان به آثار منفی دل بستن به این عروسی که در عقد بسی داماد است !!! به گناه آلوده شدن، سخت مردن، غمگین و حریص شدن و هزارتا درد بی درمون دیگه. به قول شاعر:
دل در این پیر زن عشوه گر دهر مبند
کین عروسیست که در عقد بسی داماد است
همه آدما موقعی که به هم می رسن یه روشی برای احوالپرسی و ابراز احساسات ابداع یا انتخاب کردن؛ اسلام هم به ما سلام کردن رو یاد میده، چرا که سلام، یعنی رحمت، پس وقتی به هم میرسید برای هم طلب رحمت کنید . معنی این کار اینه که اون پرچم سفیده که نشونه صلح و صفاست رو به طرف نشون بدیم. در ضمن بهشت هم دارالسّلامه، یعنی محل سلامت، امنیت و رحمت؛ پس باید سعی کنیم فضامون بهشتی باشه. سلام قول خدا، اولیای خدا، ملائکه و بهشتیهاست.
حالا در میون بچّه مسلمونا، که از پیشینه غنی تمدن و فرهنگ برتر خویش غافلاند، تو چت و ... گاهی دیده شده هنگام ارتباط با دوستان و آشنایان، بجای واژه قشنگ الهی سلام، از واژههای غربی هِلّوو ... هااای و ... استفاده میکنن.
وقتی به آدم سلام میکنن واضحه که بالاخره باید یه جوابی بهشون بدیم. خدا به ما فرموده: "هرگاه به شما تحیّت گویند پاسخ آنها را به بهتر از آن بدهید؛ یا به همان گونه پاسخ گویید؛ خداوند حساب همه چیز را دارد. نساء آیه 86 " فرقی نمیکنه ممکنه سلام و تحیت شما در قالب یه رفتار بروز و ظهور داشته باشه مثل حکایت کنیزی که وقتی با امام حسین برخورد بستهای ریحان به حضرت هدیه کرد امام هم پاسخ این عمل او رو به بهتر از اون دادند و در مقابل آزادش کردند.
نکته لطیفی هم اینجاست که جواب سلام ثوابش به سلام نمی رسه. که مجال تفصیلش فعلا نیست، همین قدر بدونیم که اگه وایسیم تا بهمون سلام کنن از 70 حسنه یکی بیشتر گیرمون نمیاد و بقیهاش از جیبمون رفته!!!
بهر حال اسلام کلاّ به آداب معاشرت خیلی اهمیّت داده و سلام نمونه کوچکشه، رعایت بهداشت و تمیزی نمونهای دیگه از این آموزههای معاشرتیه در حالی که متاسفانه کوتاهی های زیادی از جانب برخی میشه بطوری که اگه قسمت شد از این کشور رفتی بیرون حتما برمیخوری به غیر مسلمونایی که اگه تر و تمیز باشی از دیدنت انگشت به دهن میمونن . هیچ میدونی چرا؟! چون فکر میکنن اسلام به تمیزی اهمیّت نمیده! و مسلمونا آدمای ژولیده و نامرتبّی هستن! اونوقت بیا و ببین تو دستورات اسلام چه قدر به تمیزبودن، عطر و مسواک زدن و ... به خصوص موقع بیرون رفتن توصیه شده. خود پیامبر(صلّی الله علیه و آله وسلّم) از تمیزترین بندگان خدا بودند. جالبه که گاهی میبینی کسی رفته خارج و اونجا بدترکیبتر شده! و میگه کسی اینجا مارو نمیشناسه...! اونوقت می گن چرا میگی مسلمون نامرتّبه!
و نمونه دیگه اینکه تو آموزههای متعالی اسلام در معاشرت، اومده که علی(علیه السّلام) فرمود:"درباره همسایگان از خدا بترسید که این سفارش پیغمبر شماست که پیوسته در مورد همسایگان سفارش میکرد تا بدان جا که گمان بردیم آنها را وارث یکدیگر معرفی خواهد کرد"!به روی خودت نمیاری همسایت بود ؟! خیلی باکلاسی که از حالش خبر نداری ؟!
دوستت مریض شده ؟ خوب پاشو برو دیدنش. اصلا این جوری حالش زود تر خوب میشه. میگی نه؟، امتحان کن! چی بگم دیگه ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
تا حالا واژه گناه نخستین رو شنیدید ؟ می دونید این گناه چی بوده ؟ همونی که سبب رانده شدن ابلیس از بهشت شد ... همونی که باعث مرگ هابیل توسط برادرش شد ...
ای بابا ! متوجه نشدید منظورم چیه ...؟! بله دیگه درسته ! حسادت رو میگم؛ حسادت که از رشد اجتماعی و شخصیتی آدم جلوگیری می کنه و برای حسود و اونی که بهش حسادت می شه آثار تخریبی زیادی داره . حتما همه این حدیث معروفو شنیدید که الحسودُ لا یسودُ .
اما مسئله مهمی که اینجا پیش میاد اینه که حسد چه حالتیه . یه فرق کوچیک بین حسد (از صفات رذیله ) و غبطه خوردن (یک حالت و حس مثبت ) وجود داره و اونم اینه که وقتی حسود حسادت می کنه دلش می خواد چیزی رو که دیگری داره صاحب بشه درحالی که اون بیچاره دیگه نداشته باشدش ! ولی وقتی یه نفر به کسی قبطه می خوره آرزو می کنه چیز خوبی که در دیگری هست رو داشته باشه بدون اینکه از اون فرد چیزی کم بشه . پس می بینید که قبطه خوردن بد نیست . اگه همچین حسی به شما دست داد نمی خواد عذاب وجدان بگیرید و خیال کنید دچار یک خوی غیر اخلاقی و ناپسند شدید و وجِبَ لکمُ النّار !!!
راستی می دونستیدبه عقیده بعضی از بزرگان حسودی کردن تو ذات آدمه مثلا بچه های کوچیک هم معمولا به دیگران حسودی می کنن . اما مهم اینه که چه ذاتی باشه چه از حالتهای دیگه مثل خوددوستی ناشی بشه می تونه کنترل بشه و در جهت کمال به کار گرفته بشه ؛ در صورتی که مثل سوءظن کنترلش کنیم .
حالا همیشه که آدم قلقلکش نمی یاد به کسی حسودی کنه . بالاخره یه چیزی آدمو تحریک می کنه ... مثلا با طرف یه خورده حسابی داریو دلت می خواد خلاصه یه جوری ... ! حالا اینم نه ؟ خوب لابد خیال کردی طرف حالا که به یه جایی رسیده داره خودشو واست می گیره و تو حال می کنی حالشو بگیری . البته برعکسشم می شه : تو می خوای خودتو واسش بگیری و لی چون پیشش کم می یاری بهش حسودیت می شه . یه خورده که درجشو بیاریم پایین می رسیم به این که تو تعجب کردی فلانی ... فلانی ؟! اونو این حرفا ... خدا شانس بده ! شایدم ترسیدی حالا که به یه جایی رسیده بخواد موی دماغت بشه ... بالاخره یه چیزی تو همین مایه هاست دیگه نه ؟
وبه عنوان حسن ختام این شعر از مولوی رو در مورد داستان حضرت یوسف بخونید :
یاد دادش جور اخوان و حسد کان یکی زنجیر بود و ما اسد
شیر را عار نبود سلسله ما نداریم از قضای حق گله
شیر را پای ار در زنجیر بود بر همه زنجیرسازان میر بود
کسی که اهل استهزاء و مسخره کردنه میدونی عاقبتش چی میشه؟ وقتی حساب کتابهارو ردیف میکنن و نوبت فرستادن هرکی به اونجایی که بهش تعلق داره می رسه یکی از درای بهشت رو وا می کنن و میگن بدو بیا برو تو ! تا میرسه جلوی در، درب رو می بندن و یکیدیگرو وا می کنن . باز میگن بدو تا درو نبستیم ... تا می رسه باز میبندنش و خلاصه ویلون و سیلون میمونه! 1
خنده داره نه؟ ولی اگه بدونی که چه کسی این بلا سرش میاد ممکنه دیگه نخندی. چون شاید ما هم یکی از همونا باشیم ...
خیلی دلت میخواد بدونی کی، ها ؟!
حالا بهت می گم. تا حالا شده کسی رو تحقیر کنی یا اینکه مورد تمسخر واقع بشی و حسابی حالت گرفته بشه و دلت بخواد زمین دهن وا کنه تا توش فرو بری؟
هیچ می دونی ته همه جنگ و جدلا میرسه به تکبر و تحقیر و تمسخر ؟
بله تمسخر! یعنی حال کسی رو که باهاش حال نمی کنی بگیری . یعنی طرفو طوری ضایع کنی که همه بهش بخندن . ممکنه این کار به خاطر این باشه که دور هم باشیم و الکی حال کنیم و ممکنه آدمای بدی باشیمو از روی حسادتو حقارت آدم بزرگی رو ... .
ای مومنان ! نباید گروهی از شما گروه دیگر را مسخره کنند شاید آنها از اینان بهتر باشند و یکدیگر را مورد عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند 2
در قرآن چند گروه مسخره کننده داریم . این آدمای بی شخصیت یا فقرایی رو که با وجود نیاز صدقه می دادن مسخره می کردن یا پیامبرها و مومنارو به خاطر اعتقاداتشون . اما واقعیت اینه که آدمای بیچاره و حقیر سلاح دیگه ای برای پوشوندن حقارتشون پیدا نمی کنن . انگار همیشه کسی که مسخره می شه از کسی که مسخره می کنه بهتر و بزرگتره .
افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه اورا استهزا کردند. 3
طرف که می شینه از همه جوک می سازه یا ضایشون میکنه یه خوردشم برمی گرده به تکبر . یعنی فکر کرده خودش خیلی باحاله ولی مومن به خاطر تکامل روحی هم که شده باید خودشو حقیر بدونه ؛ نا گفته نماند که پیش بقیه باید محترم باشه و عزت خودشو حفظ کنه .
یه بار دیگه برمی گردیم به قرآن تا ببینیم استهزا که می گن شامل چه کارایی می شه : از همه تابلوتر که همون طعنه و عیب جوییه . یه جور دیگشم لقب زشت به کسی دادنه . آخر ازهمه اینه که به کسی بی احترامی و بدخلقی کنیم . این یکی معمولا بین آدمای مهم بیشتره که خیال می کنن از دماغ فیل پایین افتادن که این پست بهشون تقدیم شده !
هر که بدخلق است خود را معذّب میدارد و بسیار میشود که بواسطه کج خلقی ضررهای عظیم به او می رسد و از نفع های بزرگ محروم میگردد و کج خلقی عاقبت هم آدمی را به عذاب اخروی می افکند 4
منابع ...
کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(سه شنبه 86/10/4 :: ساعت 11:44 عصر)