سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
دسته بندی
مطالب قبلی
لینک های دوستان
لوگوی دوستان













اشتراک
 
موسیقی وبلاگ
یاهو
داغ کن - کلوب دات کام

گناه جنسی نتایج و عواقبی را به دنبال خواهد داشت که تاثیر عمیقی بر ما میگذارد. دیدن تصاویر، فیلم ها و سایتهای مستهجن و شهوت انگیز، یکی از انواع گناه های جنسی است که از روی هوس و شهوت انجام میگیرد. عواقب ناشی از این عمل ممکن است به راحتی از بین نرود، اما اگر پشیمان شده و توبه کنید، خداوند شما را خواهد بخشید.

چه تا به حال این دسته از گناهان را انجام داده باشید و چه خیال آن را در سر بپرورانید، هدف ابلیس در این مقاله ترغیب شما به ترک این اعمال است. برای این منظور، در اینجا به چند نمونه از عواقب و نتایج این گناهان اشاره می کنم:

گناهان جنسی جسم فرد را آلوده کرده و توانایی آن برای انجام مقاصد الهی را از بین می برد. گناه جنسی از این نظر مستثنی است که ما آن را بر علیه جسم خود انجام میدهیم. جسم ما معبد روح الهی است. وقتی ما از جسممان برای گناهان جنسی استفاده می کنیم، به پاکی آن تجاوز کرده و آن معبد را ویران می کنیم. همچنین آن افرادی که با آنها این گناه را انجام می دهیم را نیز آلوده می کنیم. فقدان احترام به جسممان (و خداوند) رابطه ی ما با خدا را از بین می برد.

گناهان جنسی روح خداوندی را اندوهگین می کند. هر گناهی که انجام میدهیم باعث اندوهگین شدن روح خداوندی می شود و آتش روح مقدس را در زندگی ما خاموش می کند. هرچه این آتش را بیشتر فرو بنشانیم، همانقدر از نیکی و درستکاری فاصله خواهیم گرفت.

ارتکاب به گناهان جنسی دژ محکمی برای شر و ابلیس در زندگی فرد خواهد ساخت. وقتی ما مرتباً مرتکب گناه می شویم، دژ محکمتری برای ابلیس در زندگی خود بر پا خواهیم کرد. هرچه بیشتر تن به شهوت و هوس دهیم، کنترل آنها بر روی ما بیشتر خواهد شد، تا آنجا که ما را بنده ی خود خواهند کرد. این دژ محکم بسیار مستحکم خواهد بود، چون جسم، روح و روان ما را درگیر خود کرده است. خوشبختانه دین، راه های زیادی برای ویران کردن این دژ محکم پیش پای ما قرار داده است.

با ارتکاب به گناهان جنسی نفرینی پشت سرتان خواهد بود، از طرف همسر یا فرزندانتان. گناه جنسی به ابلیس این امکان را می دهد که ما و نسل های بعد از ما را با نفرین و ذلیل خود کند. بی بندوباری جنسی، زنا، طلاق، نازایی، و سایر مشکلات را گاهاً می توان از نتایج گناه های جنسی دانست.

گناهان جنسی پایگاهی به ارواح ابلیسی برای تاثیرگذاردن بر شما را میدهد. کتب آسمانی مثال های زیادی از گناه های جنسی و عواقب حتمی آن در اختیار ما می گذارند و احتمالاً مشهورترین این گناهان، گناه داوود با بنت شیبا (مادر حضرت سلیمان) بوده است. زنای او با بنت شیبا و قتل شوهر او منجر به نزاع خانوادگی، مرگ پسرش و ایجاد فرصت برای دشمنان برای کفرگویی شد.

گناه جنسی پریشانی روحی در بر خواهد داشت. با دنبال کردن لذتهای  ناشی از گناه و نادیده گرفتن وجدان خود برای تشخیص خوبی از بدی، پریشانی و آشفتگی روحانی در بر خواهد داشت. هر چه بیشتر به دنبال گناه و فساد باشید، وجدانتان کدرتر خواهد شد. یک وجدان کدر باعث می شود که بیشتر درمعرض دروغ های ابلیس قرار بگیریم که باعث دورتر شدن ما از خداوند یکتا می شود. و این مسئله به جایی میرسد که ما دیگر کارهای خود را گناه تلقی نخواهیم کرد و توانایی ما برای توبه و اصلاح شدن کمتر می شود.

گناه جنسی پریشانی احساسی به دنبال خواهد داشت. رابطه ی جنسی، تعهد و پیوستگی احساسی با شریک جنسی ایجاد می کند. قدرت این تعهدها بر حسب نوع رابطه متفاوت است. خداوند این پیوستگی و تعهد جنسی را برای همسران ایجاد کرده است. اگر این تعهد و پیوستگی با کسی غیر از همسر فرد ایجاد شود، آشفتگی و پریشانی احساسی ایجاد خواهد شد. این آشفتگی به صورت های مختلف نمایان می شود. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1.      رویاها و افکار مکرر درمورد عشق های قبلی.

2.      ناتوانی در برقراری صمیمیت احساسی با همسر.

3.      پشیمانی و تلخی نسبت به افرادی که در رابطه های قبلی به فرد صدمه زده اند.

4.      مقایسه همسر با افراد قبلی در رابطه ی جنسی.

5.      درک اشتباه از عشق واقعی.

بی بندوباری و بی قیدی جنسی، در تلاش برای یافتن عشق و صمیمیت واقعی.

خطر آشفتگی احساسی به اندازه ای است که می تواند فرد را از تجربه ی صمیمیت با همسر خود و خداوند باز دارد. همچنین آشفتگی جنسی می تواند مثل یک نفرین عمل کند و اعتیاد جنسی و سایر کشمکش ها را به دنبال آورد.

گناه جنسی خاطره هایی ماندنی ایجاد خواهد کرد. خاطره های روابط جنسی با کمک هورمون های مخصوص که طی انگیختگی های جنسی تولید می شود، در مغز فرد ایجاد می شوند. ابلیس از این خاطره ها برای محکوم کردن و نگاهداشتن فرد در اسارت شهوت استفاده می کند. این خاطره ها ممکن است باعث ایجاد مشکل در روابط جنسی فرد با همسر خود شود. در اینجا برخی نمونه ها آورده شده است:

1.      تجربه های جنسی فرد با همسرش با افکار مربوط به عشق های قبلی و یا تصویر مستهجنی که فرد مشاهده کرده است، خراب می شود.

2.      از شریک های جنسی قبلی بت خواهد ساخت—به خصوص وقتی در زندگی زناشویی خود با مشکل مواجه شود.

3.      از عملکرد جنسی همسر خود ناراضی خواهد بود.

4.      مغر او برای ارضاء شهوات خود به جای نشان دادن عشق واقعی، به رابطه ی جنسی رو خواهد آورد.

5.      اگر همسرش راضی به انجام آنچه او سابقاً در رابطه های جنسی خود تجربه نموده و یا در فیلم های مستهجن مشاهده کرده است، نشود، خشمناک و عصبانی خواهد شد.

اما اگر به دین رو آوریم، توانایی برای از یاد بردن تجربیات پست را پیدا خواهیم کرد، خواهیم توانست فکر و روانمان را شستشو داده و دوباره کنترل امور زندگی خود را در دست گیریم.

گناه جنسی فرد را در معرض ابتلا به بیماری های مسری جنسی خواهد گذارد. بیماری های مسری جنسی بسیاری وجود دارد که بسیاری از آنها علائم بسیار ناخوشایند و نامطبوعی را به دنبال خواهند داشت. بدترین این بیماری ها، ایدز، حتی منجر به مرگ نیز می شود.

گناه جنسی از بین برنده ی ازدواج و خانواده خواهد بود. زنا معمولاً باعث از بین رفتن ازدواج و خانواده ها       می شود. وقتی زنجیر وفاداری پاره شود، زن و شوهر، آسیب های احساسی، روحی، و حتی گاهی جسمی را تحمل خواهند کرد. برای تعمیر این شکاف، درمان های اساسی مورد نیاز است. خاطره هایی که طی برهم خوردن ازدواج ها ایجاد می شودف تا آخر عمر با او می مانند و نسل های بعد را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. دیدن تصاویر و فیلم های شهوت انگیر و مستهجن نیز به اندازه ی زنای واقعی، گناه آلود و زیاد آور است و خطای آن نیز نباید دست کم گرفته شود.

گناه جنسی باعث بی بندوباری اخلاقی و انحراف جنسی خواهد شد. گناه جنسی معمولاً آتش تیز از شهوت در ذهن فرد ایجاد خواهد کرد. اگر پیوسته آن آتش را شعله ورتر کند، فرد هرچه بیشتر و بیشتر به اعماق فساد و تباهی فرو خواهد رفت. از این وضعیت به افراط در هر نوع ناپاکی نیز اشاره می شود که رفته رفته هوت و هوس فرد را بشتر خواهد کرد .

فکر میکنم در این مقاله در مورد ابلیس زیاد صحبت کردم ولی یک نصیحت در مورد انسان ها دارم :

هیچگاه سعی نکنید گناهان خود را بر گردن ابلیس بیندازید چون اینکار نشان دهنده این است که شما قدرت

انسان را به عنوان اشرف مخلوقات درک نکرده و به قدرت شیطان ایمان دارید و این همان معنی شرک است.



کلمات کلیدی :
نویسنده: حسین(دوشنبه 88/1/17 :: ساعت 11:52 صبح)

داغ کن - کلوب دات کام

سوال 1

? آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟

پاسخ:

خیر، از نظر تعلیمات اسلام هرگز هدف وسیله را توجیه نمی کند بلکه حتی گاهی اوقات وسیله ی نادرست هدف درست را مخدوش کرده و نتیجه ی آن را برعکس جلوه می دهد، به طور مثال کسی که از راه دزدی به فقرا کمک می کند را در نظر بگیرید؛ با اینکه کمک به فقرا امر خدا پسندانه ایست و بسیار به آن سفارش شده اما اینکار علاوه بر آنکه اجر و مزدی ندارد بلکه حرام است و مجازات دزدی او نیز باید اعمال شود، تنها در موارد خاصی است که فرد مجاز به اینکار می باشد، مثل گرفتن حق مظلوم از ظالم، و یا گرفتن حق مسلمان از دشمن کافر که به این موارد دزدی اتلاق نمی شود.

از نظر اخلاقی این کار غیر قابل توجیه بوده و مسائل بسیار ریز و مشکل سازی را در پی خواهد داشت، پس به جز در مواردی خاص ـــ که هدف آنقدر بزرگ و ارزشمند است و تنها راه رسیدن به آن هدف وسیله ایست که غلط و غیر اخلاقی است اما در نهایت با رسیدن به آن هدف آسیب ناشی از آن وسیله ی غلط به کلی از بین می رد. هدف وسیله را توجیه نمی کند.

به طور مثال دروغ گفتن برای آشتی دادن دو مؤمن نه تنها حرام نیست بلکه جایز است.

 مثلاً در نزد یکی از قول دیگری به دروغ معضرت خاهی کردن و یا حرف های مسالمت آمیز زدن و در نزد دیگری نیز به دروغ از قول شخص دیگر حرف های مسالمت آمیز زدن به طوری که دو فرد با یکدیگر آشتی کنند.

 

سوال 2

? جدل از نظر شرع چیست؟و موارد حرام آن راازنظر شرع به صورت کامل توضیح دهید(لطفا همه موارد) ؟واینکه آیا ازنظرعده ای از مراحع حدوحدود آن با یکدیگر متفاوت است یاخیر ؟واگر هست موارد آن را بفرمایید ؟

پاسخ:

جدل در لغت به معنای ستیزه جویی و لجاجت ورزیدن در خصومت های گفتاری است که غالبا ً با کید و نیرنگ همراه است و در پاره ای موارد از حدود عدل و انصاف خارج می شود ؛ اما در اصطلاح عبارت است از : (صناعتی که آدمی با آن می تواند از مقدمات مسلّم و مورد قبول طرف مقابل و یا از مقدمات مشهور استفاده کرده و مطلب مورد نظر خویش را اثبات یا رد کند.)

پیامبر اکرم (ص) در قسمتی فرمود: مجادله را ترک کنید ، زیرا پروردگارم بعد از پرستش بتها اوّلین چیزی که مرا از آن نهی فرمود (مراء) بود. (مراء همان جدل قبیح است که بدون استدلال با اینکه انسان می داند حق کدام است باز بر حرف خود پا فشاری کرده و با اعمال قبیح دیگر سعی در اثبات حرف خود می کند.)

در مورد جدل بحث فقهی خاصی یافت نشد چرا که به راستی جدل یکی از مسائل اخلاقی است ، اما آنچه مسلم است اینکه اگر انسان در حال جدل مرتکب اعمال حرامی شود ــ که این همان جدل قبیح است. گناهی مرتکب شده است و اگر با جدل سعی در اثبات ظلم و باطل داشته باشد و یا برای زیر پا قرار دادن حقی تلاش کند، گناهی مرتکب شده است. و جدل احسن و نیکو آدابی دارد که در کتب منطق و اخلاق به آن اشاره شده است.

 

سوال 3

? توضیح کوتاهی راجع به غیبت ؟موارد تحقق غیبت(همه موارد )؟ وموارد جواز غیبت (همه موارد)؟واینکه حکم بد گویی کردن از بچه های که به سن تکلیف نرسیده اند هم مانند دیگران همان حکم غیبت است ؟

پاسخ:

هرگاه چیزی را که در باره ی مؤمن غائبی نقل می کند ، عیبی از او باشد که دانستن دیگران برایش خوشایند نیست غیبت است. و غیبت بر سه قسم است: 1. هرگاه در بیان نقص مؤمنی عیب پنهانش را نقل کند ، مسلّماً غیبت و گناه کبیره است. 2. نقل کردن عیب پنهان دیگری، ولی نه به قصد مذمّت کردن و عیب گذاری و پست کردن او ، بلکه به غرض دیگری مانند سرگرمی یا نقل شاهد و نظیر و یا از روی دلسوزی، اگر عیب پنهان دیگری را نقل کند، شکی در حرام بودنش نیست و از روایات بر می آید که این نوع هم از موارد غیبت است. 3. نقل کردن عیب کسی نزد کسی که آن را می داند . که ظاهر برخی روایات این است که از عنوان غیبت بیرون است. هرچند از پاره ای روایات استفاده می شود که این مورد نیز غیبت است. در صورتی که گوینده در مقام سرزنش و مذمت کردن طرف باشد. قطعاً حرام است. هرچند غیبت بودنش مشکوک است. و اگر در مقام مذمت نیست ولی قهراً مذمت می شود، مثل القاب و اوصافی که مذمت کردن و اهانت به افراد را می رساند به کسی دادن. مثلاً بگوید: فلانی که یهودی زاده است، فلان شخص مادرش بد عمل بوده است، این هم حرام است. و هر کدام از این سه قسم انواعی دارد که به طور خلاصه بیان می شود.

غیبت در نسبت ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی پدرش فاسق ، یا خبیث یا خسیس یا جولاء بوده یا بگوید : نانجیب و مثل اینها.

غیبت در خلق ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی بد اخلاق ، بخیل ، متکبر یا ترسو یا ضعیف و ریاکار یا دزد و ظالم است.

غیبت در کار های مربوط به دین ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی دروغگو ، یا شراب خوار یا در نماز مسامحه کننده است.

غیبت در کارهای دنیوی ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی ادب ندارد ، حق نشناس است ، جای خود را نمی شناسد، پرگو ، پرخور ، یا پر خواب است.

غیبت در لباس ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی لباسش کثیف ، پاره ، کهنه ، دراز، کوتاه است .

و همچنین سایر مواردی که راجع به اوست اگر به بدی یاد شود، به طوری که او خوشش نیاید و کراهت داشته باشد.

و موارد جواز غیبت عبارت است از 10 مورد که چند مورد آن ذکر می شود: 1- غیبت کسی که فسقش آشکار باشد نه پنهانی. 2- در مقام شکایت مظلوم از ظالمی که به او ستم کرده و بیان ظلمی که به او شده. 3- غیبت کسی که گمراه کننده است و در دین خدا بدعت گذاشته ، به قصد اینکه مردم فریبش را نخورند و در دامش نیفتند. و ... که هرکدام از این موارد که ما بخشی از آنها را گفتیم احتیاج به توضیحات کاملی دارد که در اینجا مجالش نیست. برای اطلاعات بیشتر در مورد غیبت و موارد جواز آن به کتاب شریف (گناهان کبیره جلد 2 اثر شهید دستغیب) مراجه کنید. و نیز باید دانست که حرام بو.دن غیبت ، اختصاصی به مؤمن مکلف ندارد. بلکه بچه ی نابالغی که از شنیدن غیبتش متأثر و ناراحت می شود غیبت کردن از او نیز حرام است. و بعضی از فقها فرموده اند : غیبت کردن از بچه های مؤمنین مطلقاً حرام است. خواه ممیز باشد یا غیر ممیز.

 

سوال 4

? حداقل و ظیفه کسی که در محیط گناه قرار میگیرددرقبال خود ودیگران چیست ؟(حال هر گناهی از غیبت گرفته تا تهمت و موسیقی حرام و یا قرار گرفتن در بین زنان بی حجاب )؟

پاسخ:

اگر حضور انسان در محیط گناه تأیید آن و یا کمک به آن باشد انسان نباید در آن شرکت کند و حداقل وظیفه ی انسان نهی از منکر آن افراد با توجه کامل به مراتب و شرایط نهی از منکر است.



کلمات کلیدی :
نویسنده: حسین(سه شنبه 87/12/6 :: ساعت 3:51 عصر)

داغ کن - کلوب دات کام

قبل از هر چیزی اجازه بدین توضیحی رو عرض کنم؛ همونطور که می‌دونیم بشر جایز الخطاست و از این رو بسیاری از اعمال و رفتار آدمی که ناشی از اشتباه یا علت جهالت و جوانی باشد قابل عفو و بخشایشه؛ ولی بعضی‏ها که لذت عفو را نچشیده‏اند در انتقام و کینه توزی چنان یک‏دنده و مقاوم هستند که به هیچ وجه حاضر نمی‏شن ذره‏ای از انتقام جویی خارج شوند و قلم عفو و اغماض بر جریده جرایم و خطایا بکشند‏. کینه توزی این گونه افراد لجوج و یکدنده درعرف اصطلاح به کینه شتری تعبیر شده !

حالا می خوام از شما یه سوالی بپرسم !؛ اگه ظلم کسی رو نتونستین تلافی کنین چاره چیه ؟ من نظرم رو میگم شما هم تو بخش نظرات پاسختون رو بیارید تا در نهایت به یک جمع بندی برسیم؛ به نظر بنده در پاسخ به این سوال دست کم دو دیدگاه وجود داره !!! دسته اول پیشنهاد می کنن که لا اقل از اون طرف متنفر شو ! این طوری ممکنه بتونی سر یه فرصت مناسب حالشو بگیری ! یا دست کم به هرکی رسیدی یه ذکر خیری از شخص منفور (بر وزن مذکور) داشته باشی !!! ‏دسته دوم می گن: اگه بهت ظلم شده خدا برات تلافی می کنه و بهتره دلتو از کینه و این ناجور چیزا پاک کنی . به عقیده اینها ، دنیا عرصه ابتلا و آزمایشه نه تسویه حساب و انتقام . بله خوب اینم حرفیه ! اصلا از اولش هم معلوم بود که کینه ، یعنی حسی که به خاطر ناتوانی برای خالی کردن خشم و غضب تو دل آدم ایجاد می شه ، پاسخ مناسبی به ظلم دیگران نیست . دلیلش هم اینه که این حس مخفی عوارض جانبی زیادی داره ؛ مثلا منجر به حسادت ، قطع رابطه ، آزار و اذیت دیگران یا دشنام ، غیبت ، دروغ ، تهمت و این جور چیزا می شه . حالا اگه خیلی خود نگهدار باشی و هیچ کدوم از این کارارو نکنی بازهم نمی تونی خصلتهای خوبی مثل خوشرویی و تواضع یا ایثار و انسان دوستی رو اون طور که باید از خودت نشون بدی . خوبه بدونیم ریشه کینه ، حسادته که قبلا مفصل در خدمتش بودیم و ! عاقبت کینه توزی هم که معلومه‏:‏دشمنی و درگیری و باز هم کینه روی کینه ! «الحِقَد شیمَهُ الحَسَدهِ»1. کینه ورزی اخلاق خصلت حسودان است. ‏مهمتر از همه آثار بدی که کینه و نفرت رو ما می ذاره ، اون رنجیه که از درون می کشیم. هرچی بیشتر بهش بها بدیم بیشتر سوهان روحمون می شه‏. 

 حالا نوبت پیدا کردن یه راه چاره است. می گن دل باید آینه باشه‏. چون آینه هیچ تصویر زشت و زیبایی رو تو خودش نگه نمی داره . خوبه آدم نه از چیزی خیلی خیلی شاد بشه و نه خیلی خیلی غمگین و ناامید . چه زیبا فرمودن امام صادق‏(ع)‏:‏«المؤمن یحقد مادام فی مجلسه، فاذا قام ذهب عنه الحقد» 2 کینه مؤمن در همان مجلس است، وقتی از مجلس برخاست کینه اش هم ازبین می رود. با مطالعه آیات و روایات راه حلهای خلاصی از شر کینه سه دسته می شه : یه راه درونی یعنی دل خودمونو  صفا بدیم و آینه کنیم و دو راه برونی یعنی یا با خوش خلقی و مهربونی زمینه پاک شدن دلو مهیا کنیم چون حضرت رسول (ص) هم می فرماید : «حسن البشر یذهب بالسخیمه» 3خوشرویی کینه را می زداید. و یا اینکه همون جا از طرف مقابل انتقاد کینم و به خاطر کار ناپسندش اونو سرزنش کنیم . امام هادی (ع) فرمود: «‏العتاب خیرٌ من الحقد» 4 سرزنش بهتر از کینه توزی است.

منابع

کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(چهارشنبه 87/2/11 :: ساعت 11:55 عصر)


داغ کن - کلوب دات کام

به به ! عجب حال و هواییه! خرید شب عید و خونه تکونی و حالا بعد از این بهترم می شه: دید و بازدید و عیدی گرفتن و گاهی مسافرت و ... به هرحال هرجوری که 13 روز عید رو بگذرونیم یک کار رو اغلب از قلم نمیندازیم؛ و اونم خوردنه ! البته کار درستی هم می کنیم چون بالآخره آدمیزاده و یه شکم هم که بیشتر نداره!، به علاوه از مال مفت هم که نمی شه به این سادگی صرف نظر کرد! بیاد داستان کباب غاز 1 و راوی بیچاره که به خاطر پرخوری مهمونش به چه روزی افتاد ! واضحه که پرخوری کار خوبی نیست، ولی چون اغلب این صفت مذموم، مظلوم واقع می‌شه و ما عنایتی بهش نداریم گفتیم یه سراغی ازش بگیریم و ببینیم احوالاتش از چه قراره. وقتی حالش رو می پرسیم اظهار شادابی می‌کنه چون بااینکه فصل بهار آلرژی افراد رو تحریک می‌کنه ایشون برعکس در بهار از همیشه حالش بهتره علی الخصوص 13 روز اولش ! در ادامه صحبت، از اونجایی که هیچ بقالی نمی‌گه ماست من ترشه، با آب و تاب فراوان اندر رذایل خودش روی افراد صحبت می‌کنه! (جدا که این بابا خیلی پرته و نمی دونه هدف ما از این مصاحبه چیه شمام صداشو در نیارین!) برای مثال ایشون اگر کسی رو گیر بیارن اول از همه دلش رو سخت می‌کنن (در این مورد بین خودمون باشه رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می فرماید: دل خود را به کثرت آب و غذا نمیرانید، دل می‌میرد همچون زمین کشاورزی که آب زیاد بخورد. 2 همچنین از آثار هم نشینی با این جناب، تحریک شدن شهوته. حالا دیگه درد‌های مختلف بعضا بی درمانی که آدم بهش گرفتار می‌شه بماند. در یه جمله: " پر خوری خراب کننده بدن و عامل بیماری و کسل کننده از عبادته3

خوب در اینجا با میهمان جلسه خداحافظی می کنیم و ممنونیم که وقتشون رو در اختیار ما قرار دادن!. برای اطلاع دوستان ما راهکارهایی رو که برای خلاص شدن از ایشون اجرا کردیم شرح می دیم: به طور کلی این کار باید در دو مرحله استراتژیکی! انجام بشه: مرحله علمی و دیگری مرحله عملی. خیلی ساده هست، مثل هر بیماری روحی- اخلاقی دیگه شناختن آسیب‌ها و مضرات یک رفتار در تشویق فرد به ترک اون، بسیار موثره. در مورد راه عملی به توصیه زیبای امیرالمومنین(علیه السلام) به فرزندشون رجوع می کنیم که فرمود: ‌ "آیا تو را خبر کنم به چهار خصلت که با آن از طبیب بی نیاز شوی؟... بر سر سفره طعام ننشین مگر که گرسنه باشی. از سر سفره غذا برنخیز مگر که هنوز اشتهای خوردن داشته باشی. غذا را خوب بجو و قبل از استراحت و خواب،‌ قضای حاجت کن. پس اگر چنین کردی،‌ از طبیب بی نیاز می‌شوی 4 ". اگر کم‌کم از غذامون کم کنیم معدمون کوچکتر و اشتهامون کمتر می شه. همچنین می تونیم قبل از غذا معده رو با مواد غذایی سالم مثل سالاد و سبزی پر کنیم که دیگه جایی برای غذاهای چرب و شیرین نمونه و در ضمن به عنوان بهترین و موثرترین راه روزه گرفتن در چند روز از هفته رو فراموش نکنیم! * راستی بهتون توصیه می کنم اگر داستان کباب غاز رو نخوندین لینکش تو بخش منایع هست حتما بخونید !  چه خوب گفته شاعر که: نه آنقدر بخور کاز دهانت برآید         نه آقدر که از ضعف جانت در آید!

منابع...

کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(پنج شنبه 86/12/16 :: ساعت 3:27 عصر)


داغ کن - کلوب دات کام

تا حالا واژه گناه نخستین رو شنیدید ؟ می دونید این گناه چی بوده ؟ همونی که سبب رانده شدن ابلیس از بهشت شد ... همونی که باعث مرگ هابیل توسط برادرش شد ...

ای بابا ! متوجه نشدید منظورم چیه ...؟! بله دیگه درسته ! حسادت رو میگم؛ حسادت که از رشد اجتماعی و شخصیتی آدم جلوگیری می کنه و برای حسود و اونی که بهش حسادت می شه آثار تخریبی زیادی داره . حتما همه این حدیث معروفو شنیدید که الحسودُ لا یسودُ .

اما مسئله مهمی که اینجا پیش میاد اینه که حسد چه حالتیه . یه فرق کوچیک بین حسد (از صفات رذیله ) و غبطه خوردن (یک حالت و حس مثبت ) وجود داره و اونم اینه که وقتی حسود حسادت می کنه دلش می خواد چیزی رو که دیگری داره صاحب بشه درحالی که اون بیچاره دیگه نداشته باشدش ! ولی وقتی یه نفر به کسی قبطه می خوره آرزو می کنه چیز خوبی که در دیگری هست رو داشته باشه بدون اینکه از اون فرد چیزی کم بشه . پس می بینید که قبطه خوردن بد نیست . اگه همچین حسی به شما دست داد نمی خواد عذاب وجدان بگیرید و خیال کنید دچار یک خوی غیر اخلاقی و ناپسند شدید و وجِبَ لکمُ النّار !!!

راستی می دونستیدبه عقیده بعضی از بزرگان حسودی کردن تو ذات آدمه مثلا بچه های کوچیک هم معمولا به دیگران حسودی می کنن . اما مهم اینه که چه ذاتی باشه چه از حالتهای دیگه مثل خوددوستی ناشی بشه می تونه کنترل بشه و در جهت کمال به کار گرفته بشه ؛ در صورتی که مثل سوءظن کنترلش کنیم .

حالا همیشه که آدم قلقلکش نمی یاد به کسی حسودی کنه . بالاخره یه چیزی آدمو تحریک می کنه ... مثلا با طرف یه خورده حسابی داریو دلت می خواد خلاصه یه جوری ... ! حالا اینم نه ؟ خوب لابد خیال کردی طرف حالا که به یه جایی رسیده داره خودشو واست می گیره و تو حال می کنی حالشو بگیری . البته برعکسشم می شه : تو می خوای خودتو واسش بگیری و لی چون پیشش کم می یاری بهش حسودیت می شه . یه خورده که درجشو بیاریم پایین می رسیم به این که تو تعجب کردی فلانی ... فلانی ؟! اونو این حرفا ... خدا شانس بده ! شایدم ترسیدی حالا که به یه جایی رسیده بخواد موی دماغت بشه ... بالاخره یه چیزی تو همین مایه هاست دیگه نه ؟

وبه عنوان حسن ختام این شعر از مولوی رو در مورد داستان حضرت یوسف بخونید :

یاد دادش جور اخوان و حسد                 کان یکی زنجیر بود و ما اسد

شیر را عار نبود سلسله                      ما نداریم از قضای حق گله

شیر را پای ار در زنجیر بود                    بر همه زنجیرسازان میر بود



کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(پنج شنبه 86/10/13 :: ساعت 11:26 صبح)

داغ کن - کلوب دات کام

کسی که اهل استهزاء و مسخره کردنه می‏دونی عاقبتش چی می‏شه‏؟ وقتی حساب کتابهارو ردیف می‏کنن و نوبت فرستادن هرکی به اونجایی که بهش تعلق داره می رسه یکی از درای بهشت رو وا می کنن و می‏گن بدو بیا برو تو ! تا می‏رسه جلوی در، درب رو می بندن و یکی‏دیگرو وا می کنن . باز می‏گن بدو تا درو نبستیم ... تا می رسه باز می‏بندنش و خلاصه ویلون و سیلون می‏مونه! 1

خنده داره نه؟ ولی اگه بدونی که چه کسی این بلا سرش میاد ممکنه دیگه نخندی. چون شاید ما هم یکی از همونا باشیم ...

خیلی دلت می‏خواد بدونی کی، ها ؟!

حالا بهت می گم. تا حالا شده کسی رو تحقیر کنی یا اینکه مورد تمسخر واقع بشی و حسابی حالت گرفته بشه و دلت بخواد زمین دهن وا کنه تا توش فرو بری؟

هیچ می دونی ته همه جنگ و جدلا می‏رسه به تکبر و تحقیر و تمسخر ؟

بله تمسخر! یعنی حال کسی رو که باهاش حال نمی کنی بگیری . یعنی طرفو طوری ضایع کنی که همه بهش بخندن . ممکنه این کار به خاطر این باشه که دور هم باشیم و الکی حال کنیم و ممکنه آدمای بدی باشیمو از روی حسادتو حقارت آدم بزرگی رو ... .

ای مومنان ! نباید گروهی از شما گروه دیگر را مسخره کنند شاید آنها از اینان بهتر باشند و یکدیگر را مورد عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند 2

در قرآن چند گروه مسخره کننده داریم . این آدمای بی شخصیت یا فقرایی رو که با وجود نیاز صدقه می دادن مسخره می کردن یا پیامبرها و مومنارو به خاطر اعتقاداتشون . اما واقعیت اینه که آدمای بیچاره و حقیر سلاح دیگه ای برای پوشوندن حقارتشون پیدا نمی کنن . انگار همیشه کسی که مسخره می شه از کسی که مسخره می کنه بهتر و بزرگتره .

افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه اورا استهزا کردند. 3

طرف که می شینه از همه جوک می سازه یا ضایشون میکنه یه خوردشم برمی گرده به تکبر . یعنی فکر کرده خودش خیلی باحاله ولی مومن به خاطر تکامل روحی هم که شده باید خودشو حقیر بدونه ؛ نا گفته نماند که پیش بقیه باید محترم باشه و عزت خودشو حفظ کنه .

یه بار دیگه برمی گردیم به قرآن تا ببینیم استهزا که می گن شامل چه کارایی می شه : از همه تابلوتر که همون طعنه و عیب جوییه . یه جور دیگشم لقب زشت به کسی دادنه . آخر ازهمه اینه که به کسی بی احترامی و بدخلقی کنیم . این یکی معمولا بین آدمای مهم بیشتره که خیال می کنن از دماغ فیل پایین افتادن که این پست بهشون تقدیم شده !

هر که بدخلق است خود را معذّب می‌دارد و بسیار می‌شود که بواسطه کج خلقی ضررهای عظیم به او می رسد و از نفع های بزرگ محروم می‌گردد و کج خلقی عاقبت هم آدمی را به عذاب اخروی می افکند 4

منابع ...

کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(سه شنبه 86/10/4 :: ساعت 11:44 عصر)


داغ کن - کلوب دات کام

آب ِ رو ! یعنی چی ؟! چرا می گن آدم باید آبرومند باشه و آبروی دیگرانو حفظ کنه ؟

این سوالای اون بچه از پدرش تو ماشین این ایده رو به من داد که یه پستی هم درمورد آب ِ رو یا همون آبروی خودمون با هم حرف بزنیم . به خاطر همین سعی کردم به جواب پدر به بچه گوش کنم اما خوب خواننده محترم حتما بهش برمی خوره اگه من همون چیزارو اینجا بنویسم، بالاخره یه عده آدم عاقل و بالغ مخاطب مونن دیگه ... ای بابا !

حالا بچگانه یا بزرگانه فرق نمی کنه ؛ مهم اینه که بدونیم حفظ آبروی افراد بعد از حفظ جونشون و احترام به حق زیستن اونها مهمترین حقه . به خاطر همین توی دین ما با مبارزه با مفاسدی مثل غیبت و استهزاء و این چیزا سعی شده آبروی افراد حفظ بشه .

این مسئله هم مثل خیلی از مسائل اخلاقی دیگه به زبان و کلام آدما مربوطه .تو یه روایت خوندم که "شخصیت انسان در زیر زبان (سخن) او پنهان شده است" به خاطر همین کنترل زبون، خیلی مهمه . این کار راهای زیادی داره که حالا من به چندتاش اشاره می کنم .

مثلا اینکه ببینیم پر حرفی چه بدیهایی داره . یا اینکه یاد خدا رو تو دلمون زنده نگه داریم .

پیامبر(ص) به ابوذر می‏فرماید: "ای ابوذر! خداوند مراقب زبان هر گوینده‏ای است، پس سخنگو باید از خدا بترسد و بداند چه می‏گوید".[1]

                          اینکه خودمون و زبونمون رو به ذکر و دعا مشغول کنیم هم همین طوره .

            یه راه خوب دیگه فکر کردن وبعد حرف زدنه . امام علی(ع) می‏فرماید: "لسان العاقل وراء قلبه و قلب الأحمق و راء لسانه؛ زبان خردمند در پسِ دل او است و دل نادان در پسِ زبان او".[2] حضرت درجای دیگه می‏فرماید: "بیندیش، سپس سخن بگو تا از لغزش‏ها در امان باشی".[3]

        کم گوی و گزیده گوی چون دُر                                         تا زاند تو چهان شود پُر                  

اما برگردیم سراغ گناهایی که باعث آبروریزی دیگران می شه :

سوءظن، تجسس، غیبت و تهمت از همه مهم تره .

«ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید؛ چرا که بعضی از گمانها گناه است و هرگز در کار دیگران تجسسّ نکنید و بعضی از شما بعضی دیگر را غیبت نکند.» (حجرات، 12)

اما این قضیه یک فرمول منطقی رو دنبال می کنه . ابتدا سوءظن به اینکه فلانی عیب داره رو در سرمون خوب ورز می دیم . بعد دنبال عیبش می گردیم و وقتی پیداش کردیم به گنجینه افکار منفیمون اضافش می کنیم . وقتی خوب با هم مخلوط شدن با استفاده از ابزاری قدیمی به نام غیبت اونو به دیگران منتقل می کنیم چون بالاخره خودخواهی چیز خوبی نیست و بهتره داشته هامونو با دیگران قسمت کنیم . ولی اگر در مرحله شماره 2 عیبی پیدا نکردیم هم ناامید نمی شیم و خودمون یه عیبی براش می تراشیم ، این کار که برای جلوگیری از بروز افسردگی ناشی از ناامیدی انجام می شه همون تهمته !!!

( برای اطلاعات بیشتر به سوره حجرات که حاوی نکات مهمی درمورد بیماریهای اخلاقی- اجتماعیه رجوع کنید )

            ولی گاهی هم پیش می یاد که با ندونم کاریای دیگران آبروی کسی زیخته می شه . در این مورد عرض همین نُکَت بس که : توبه حقیقی و اخلاص درونی و تقوای عملی، آبروی رفته رو بر می گردونه، و خدا "مقلب القلوبه" و قلبای مردمو به آدم جذب می کنه طوری که شخص "محبوب قلب ها" می شه.

          سحرخیزی و نماز شب، مداومت به زیارت امین الله، خوندن مناجات شعبانیه با حضور قلب و توجه به معنیو مفهومش، ارتباط روحی با حضرت بقیه الله (عج الله تعالی فرجه) با خوندن دعای عهد و ندبه و زیارت آل یاسین، دلو نورانی و ایمانو قوی می کنه و آدم عزیز دل خدا و مردم می شه !

          ولی خوب بالاخره به دست آوردن وجهه مثبت تو ذهن مردم بعد از بروز آبروریزی یه خورده وقت می بره ولی کمکم قضاوت مردم عوض می شه .

          فکر کنم فقط می مونه موقعی که آبروی دیگری رو با کارمون می ریزیم که اون وقت برای جبران فقط باید اون شخصو راضی کنیم و براش دعا و استغفار کنیم . با توبه مشکل حل نمی شه چون این مسئله مربوط به حق الناسه و کار چند برابر سخت تر می شه . بنابراین چون به دردسرش نمی ارزه همون بهتر که از اول جلوی زبونمونو نگه داریم ! 

منابع...

کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(چهارشنبه 86/9/21 :: ساعت 12:0 صبح)


داغ کن - کلوب دات کام

می گفت یاد خودم که می افتم مو به تنم سیخ می شه . انگار بیمار روانی شده بودم . از یه کار کسی تعبیر به خوبی با نیت درست نمی کردم ... حتی گاهی می دونستم طرفم کار درسته یا بی منظوره ولی ...

برای من تعریف کرد که مشکلشو با یه مرکز مخصوصی مطرح کرده و خلاصه حسابی بهش کمک کردن. بنده خدا حالا که فهمیده بوده بدگمانی گناه بزرگیه خیلی ناراحت و پشیمون بود .

فکر می کردم دست خودم نیس و نمی تونم فکرمو کنترل کنم ولی بهم گفتن ممکنه افکارم تخیلی و غیر اختیاری باشه که زود گذره و اثرات منفی نداره و ممکنه ناخوآگاه باشه ولی من هم تو دلم بهش شاخ و برگ بدم که این مثل دودیه که خونه رو کثیف می کنه ولی نمی سوزونه اما از همه بدتر اینه که هم به فکرمنفی بها بدی و هم به عمل برسونیش ...کاری که من می کردم همین آخریه .

این دوست ما که خصلت منفی بافیو بدگمانی دامن گیرش بوده با کمک راهنمایی هایی که بهش شده برام توضیح داد که این اخلاق بد چه بلاهایی سر آدم میاره .

امیرالمؤمنین(ع) می‏فرماید:"آفة الدّین سوء الظّن؛ بدگمانی آفت دین است". 1 و باز جای دیگه می فرماید : "بدگمانی کارها را خراب می‏کند و شرور را بر می‏انگیزد". 2 در مورد تاثیرش رو ایمان امام صادق فرموده : "آن که انسان برادر مؤمن خود را مورد سوء ظن قرار دهد، ایمان وی اندک اندک از او سلب می‏گردد، چنان که نمک در آب از بین می‏رود". 3 با توجه به حدیثی از امام علی باعث باطل شدن عبادت می شه  4 و آدم رو بیمار 5 و ترسو 6 می کنه و آخرین چیزی که الان تو ذهنمه اینه که آدم رو بی اعتماد می کنه و مانع اعتماد دیگران می شه 7 باور کن من همه این چیزهارو خودم تجربه کرده ام .

ازش خواستم حالا که تونسته خودشو اصلاح کنه بهم بگه چه طور تو این کار موفق شده .

خوب خیلی هم ساده نبود باید چند گامو طی می کردم . اول از همه کاری که می کردم و آثار زیان بار بیشمارشو خوب فهمیدم و درک کردم . مرحله بعد تقویت ایمان و اراده برای یاری گرفتن از خدا و داشتن انگیزه قوی برای ترک گناهم بود . به علاوه این طوری اخلاقم هم اصلاح می شد . وقتی خوب دل و جون به این موضوع دادم و آماده عمل شدم باید سعی می کردم با مسائل درست و منطقی برخورد کنم . منظورم اینه که بدون داشتن دلایل کافی کسی رو متهم به چیزی نکنم و از همه مهمتر و موثرتر اینه که کارهای دیگران رو به منظور خوب بگیریم . این حدیث از پیامبر خیلی رو من تاثیر گذاشت که فرموده : "برای کار برادرت عذری جستجو کن و اگر عذری نیافتی، برای آن عذری بتراش". 8 این سخن مولا هم خیلی جالبه  : "هرگز نسبت به سخنی که از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر، تا وقتی که می‏توانی محمل نیکی برای آن بیابی.9

به عنوان حسن ختام حالا خودم هم یه چیزی رو اضافه می کنم .

باید حواسمون جمع باشه که منظور از حمل کارهای دیگران به نیت خیر این نیست که سادگی به خرج بدیم و بی خودی همرو فرشته هایی بدونیم که آسمون دهن واکرده و پایینشون انداخته !

و در ضمن حتی اگه یه نفر خیلی مطمئن در مورد کسی چیز بدی به ما گفت این احتمالو بدیم که از نیت اون بنده خدا کج فهمی شده یا اینکه این آدم مطمئن یه خورده حسابی با هاش داشته ... بالاخره آدمیزادِ دیگه !

راستی یه چیزه کوچولوی دیگه : در مورد مسائل سیاسی نسبت به دشمن یا جایی که فساد و بدی به خوبی می چربه، دیگه دور از عقله که بخوایم به همه چیز و همه کس خوش بین باشیم .  نظر شما چیه ؟

سند و مدرک ! ...

کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(شنبه 86/9/10 :: ساعت 3:46 عصر)


داغ کن - کلوب دات کام

چرا من احساس خوشبختی نمی کنم ؟ من می دونم خوشبختی چیه . یعنی خوشی و کامیابی کامل و پایدار . اما کو ؟ تو این دنیا هیچ خوشی رو سراغ داری که تمومی نداشته باشه ؟! مگه نشنیدی می گن بعد هر خنده ، گریه ای هست ...

      صبر کن ببینم . ما شنیدیم بعد هر گریه ، خنده ای هست نه که ...

حالا هرچی ! ببین منو که می بینی تو زندگیم خیلی زحمت کشیدم . جون کندم خون دل خوردم حتی سعی کردم آدم درستی باشم. همیشه فکر می کردم یه قدم دیگه که بردارم دیگه می رسم به اون آرامش و خوشبختی که همه آرزوشو دارن . من همه چیز به دست آوردم . اما هیچ وقت راضی نبودم . هرچی هم داشته باشی بعد می بینی بهتر از اونم هست .تا بالاخره دیدم اینهایی که جمع کردم هیچ حالی بهم نمی دن . حالا دیگه بیشتر عمرم گذشته ولی چیزی ندارم که بهش دلخوش باشم ...

      ظاهراً انقدر آدم درستی نبودی که از دایره خودتو بیرون بکشی . تمام عمرت دور یه دایره می چرخیدی و هر وقت متوجه خودت می شدی می دیدی همون جایی هستی که قبلاً بارها بودی 1 ...

این حرفای فلسفی رو به من تحویل نده . اشتباه کارم کجا بود ؟

      هدف ! انتخاب هدف درست ... تو بین انتخاب هایی که داشتی راه ساده تر ، کوتاه تر ، به ظاهر لذت بخش تر ولی در باطن زود گذرتر و پست ترو انتخاب کردی . می تونستی خوشبخت باشی ولی برای آدم درست بودن به اندازه کافی سعی نکردی . به انجام واجبات دین اکتفا کردی ( و البته با کلی خط فاصله بینش ) و عمده نیروتو متوجه زندگی دنیات کردی . این بزرگترین اشتباهت بود. هدف بزرگ یا بهتره بگم خوشبختی واقعی همون طور که خودت گفتی تو این دنیای فانی به دست نمی یاد .

خوشبختی واقعی چیه ؟ اینو بهم بگو !

      خوشبختی واقعی رو وقتی به دست می یاری که لایق رضوان الهی باشی . متوجه منظورم می شی ؟ اگر انقدر تو زندگیت غافل نبودی خدا طعمشو بهت می چشوند.

از کجا باید می فهمیدم راهی که می رم به ناکجا آباد ختم می شه ؟

      موقع انتخاب مسیر باید نگاه می کردی ببینی اولاً کدوم یکی خوشی هاش با ارزش تره و دوماً چه جور خوشی با دوام تره انقدر که حتی با مردن ورفتن از این دنیا تموم نشه .

می گی رضوان الهی ... دلت خوشه ... مگه اینو به من وتو می دن ! همه چیزمو هم که از دست بدم باز اون چیزی نمیشه که می خوام . تازه من بدجوری به دنیای خودم دل بستم ...

    منظورم از رضوان بهشته . بهشت . چون خاصیت هایی که تو دنبالش بودی اونجا هست ... نبودن غم و ناخوشی ، خوشی های تموم نشدنی ، زیبایی و خوبی مطلق و رضایت خدا و خودت2... بهشت اینه ! همچین چیزی واقعا ارزش دل کندن از اونچه داری رو نداره ؟

این زنجیرهایی رو که به خودت بستی باز کن تا معنی واقعی زندگی رو بفهمی ...

1. مایکل آیزنک، روان‌شناسی شادی: حقایق و افسانه‌ها، ترجمه مهرداد فیروزبخت و خشایار بیگی، تهران، 1375، ص 142.

2. سوره محمد، آیه 13و سوره حجر، آیه44 و 47  و بسیاری آیات دیگر



کلمات کلیدی : آسیب شناسی روابط دختر و پسر
نویسنده: حسین(سه شنبه 86/8/29 :: ساعت 4:54 عصر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ