سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
دسته بندی
مطالب قبلی
لینک های دوستان
لوگوی دوستان













اشتراک
 
موسیقی وبلاگ
یاهو
داغ کن - کلوب دات کام

سوال 1

? آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟

پاسخ:

خیر، از نظر تعلیمات اسلام هرگز هدف وسیله را توجیه نمی کند بلکه حتی گاهی اوقات وسیله ی نادرست هدف درست را مخدوش کرده و نتیجه ی آن را برعکس جلوه می دهد، به طور مثال کسی که از راه دزدی به فقرا کمک می کند را در نظر بگیرید؛ با اینکه کمک به فقرا امر خدا پسندانه ایست و بسیار به آن سفارش شده اما اینکار علاوه بر آنکه اجر و مزدی ندارد بلکه حرام است و مجازات دزدی او نیز باید اعمال شود، تنها در موارد خاصی است که فرد مجاز به اینکار می باشد، مثل گرفتن حق مظلوم از ظالم، و یا گرفتن حق مسلمان از دشمن کافر که به این موارد دزدی اتلاق نمی شود.

از نظر اخلاقی این کار غیر قابل توجیه بوده و مسائل بسیار ریز و مشکل سازی را در پی خواهد داشت، پس به جز در مواردی خاص ـــ که هدف آنقدر بزرگ و ارزشمند است و تنها راه رسیدن به آن هدف وسیله ایست که غلط و غیر اخلاقی است اما در نهایت با رسیدن به آن هدف آسیب ناشی از آن وسیله ی غلط به کلی از بین می رد. هدف وسیله را توجیه نمی کند.

به طور مثال دروغ گفتن برای آشتی دادن دو مؤمن نه تنها حرام نیست بلکه جایز است.

 مثلاً در نزد یکی از قول دیگری به دروغ معضرت خاهی کردن و یا حرف های مسالمت آمیز زدن و در نزد دیگری نیز به دروغ از قول شخص دیگر حرف های مسالمت آمیز زدن به طوری که دو فرد با یکدیگر آشتی کنند.

 

سوال 2

? جدل از نظر شرع چیست؟و موارد حرام آن راازنظر شرع به صورت کامل توضیح دهید(لطفا همه موارد) ؟واینکه آیا ازنظرعده ای از مراحع حدوحدود آن با یکدیگر متفاوت است یاخیر ؟واگر هست موارد آن را بفرمایید ؟

پاسخ:

جدل در لغت به معنای ستیزه جویی و لجاجت ورزیدن در خصومت های گفتاری است که غالبا ً با کید و نیرنگ همراه است و در پاره ای موارد از حدود عدل و انصاف خارج می شود ؛ اما در اصطلاح عبارت است از : (صناعتی که آدمی با آن می تواند از مقدمات مسلّم و مورد قبول طرف مقابل و یا از مقدمات مشهور استفاده کرده و مطلب مورد نظر خویش را اثبات یا رد کند.)

پیامبر اکرم (ص) در قسمتی فرمود: مجادله را ترک کنید ، زیرا پروردگارم بعد از پرستش بتها اوّلین چیزی که مرا از آن نهی فرمود (مراء) بود. (مراء همان جدل قبیح است که بدون استدلال با اینکه انسان می داند حق کدام است باز بر حرف خود پا فشاری کرده و با اعمال قبیح دیگر سعی در اثبات حرف خود می کند.)

در مورد جدل بحث فقهی خاصی یافت نشد چرا که به راستی جدل یکی از مسائل اخلاقی است ، اما آنچه مسلم است اینکه اگر انسان در حال جدل مرتکب اعمال حرامی شود ــ که این همان جدل قبیح است. گناهی مرتکب شده است و اگر با جدل سعی در اثبات ظلم و باطل داشته باشد و یا برای زیر پا قرار دادن حقی تلاش کند، گناهی مرتکب شده است. و جدل احسن و نیکو آدابی دارد که در کتب منطق و اخلاق به آن اشاره شده است.

 

سوال 3

? توضیح کوتاهی راجع به غیبت ؟موارد تحقق غیبت(همه موارد )؟ وموارد جواز غیبت (همه موارد)؟واینکه حکم بد گویی کردن از بچه های که به سن تکلیف نرسیده اند هم مانند دیگران همان حکم غیبت است ؟

پاسخ:

هرگاه چیزی را که در باره ی مؤمن غائبی نقل می کند ، عیبی از او باشد که دانستن دیگران برایش خوشایند نیست غیبت است. و غیبت بر سه قسم است: 1. هرگاه در بیان نقص مؤمنی عیب پنهانش را نقل کند ، مسلّماً غیبت و گناه کبیره است. 2. نقل کردن عیب پنهان دیگری، ولی نه به قصد مذمّت کردن و عیب گذاری و پست کردن او ، بلکه به غرض دیگری مانند سرگرمی یا نقل شاهد و نظیر و یا از روی دلسوزی، اگر عیب پنهان دیگری را نقل کند، شکی در حرام بودنش نیست و از روایات بر می آید که این نوع هم از موارد غیبت است. 3. نقل کردن عیب کسی نزد کسی که آن را می داند . که ظاهر برخی روایات این است که از عنوان غیبت بیرون است. هرچند از پاره ای روایات استفاده می شود که این مورد نیز غیبت است. در صورتی که گوینده در مقام سرزنش و مذمت کردن طرف باشد. قطعاً حرام است. هرچند غیبت بودنش مشکوک است. و اگر در مقام مذمت نیست ولی قهراً مذمت می شود، مثل القاب و اوصافی که مذمت کردن و اهانت به افراد را می رساند به کسی دادن. مثلاً بگوید: فلانی که یهودی زاده است، فلان شخص مادرش بد عمل بوده است، این هم حرام است. و هر کدام از این سه قسم انواعی دارد که به طور خلاصه بیان می شود.

غیبت در نسبت ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی پدرش فاسق ، یا خبیث یا خسیس یا جولاء بوده یا بگوید : نانجیب و مثل اینها.

غیبت در خلق ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی بد اخلاق ، بخیل ، متکبر یا ترسو یا ضعیف و ریاکار یا دزد و ظالم است.

غیبت در کار های مربوط به دین ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی دروغگو ، یا شراب خوار یا در نماز مسامحه کننده است.

غیبت در کارهای دنیوی ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی ادب ندارد ، حق نشناس است ، جای خود را نمی شناسد، پرگو ، پرخور ، یا پر خواب است.

غیبت در لباس ؛ مثل اینکه بگوید : فلانی لباسش کثیف ، پاره ، کهنه ، دراز، کوتاه است .

و همچنین سایر مواردی که راجع به اوست اگر به بدی یاد شود، به طوری که او خوشش نیاید و کراهت داشته باشد.

و موارد جواز غیبت عبارت است از 10 مورد که چند مورد آن ذکر می شود: 1- غیبت کسی که فسقش آشکار باشد نه پنهانی. 2- در مقام شکایت مظلوم از ظالمی که به او ستم کرده و بیان ظلمی که به او شده. 3- غیبت کسی که گمراه کننده است و در دین خدا بدعت گذاشته ، به قصد اینکه مردم فریبش را نخورند و در دامش نیفتند. و ... که هرکدام از این موارد که ما بخشی از آنها را گفتیم احتیاج به توضیحات کاملی دارد که در اینجا مجالش نیست. برای اطلاعات بیشتر در مورد غیبت و موارد جواز آن به کتاب شریف (گناهان کبیره جلد 2 اثر شهید دستغیب) مراجه کنید. و نیز باید دانست که حرام بو.دن غیبت ، اختصاصی به مؤمن مکلف ندارد. بلکه بچه ی نابالغی که از شنیدن غیبتش متأثر و ناراحت می شود غیبت کردن از او نیز حرام است. و بعضی از فقها فرموده اند : غیبت کردن از بچه های مؤمنین مطلقاً حرام است. خواه ممیز باشد یا غیر ممیز.

 

سوال 4

? حداقل و ظیفه کسی که در محیط گناه قرار میگیرددرقبال خود ودیگران چیست ؟(حال هر گناهی از غیبت گرفته تا تهمت و موسیقی حرام و یا قرار گرفتن در بین زنان بی حجاب )؟

پاسخ:

اگر حضور انسان در محیط گناه تأیید آن و یا کمک به آن باشد انسان نباید در آن شرکت کند و حداقل وظیفه ی انسان نهی از منکر آن افراد با توجه کامل به مراتب و شرایط نهی از منکر است.



کلمات کلیدی :
نویسنده: حسین(سه شنبه 87/12/6 :: ساعت 3:51 عصر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ