اونی که خدا خواهی و خدا دوستی رو مرام خودش کرده، همیشه امید و خوفش همه درهوای محبوبه و بس ! اگه می ترسه ترسش از اینه که نکنه از خدا و اولیاش دوربشه و اگر هم خائف و اندیشناک میشه، همه خوف و اندیشه اش اینه که چیزای دیگه سد راهش بشن و از دیدار یار محروم بشه.اگه از زبان حالش بپرسی در پاسخ میگه:
زندگی بی دوست جان فرسودن است مرگ حاضر غایب از حق بودن است
راستی که عشق و محبت الهی زیباترین پدیده و عالیترین نوع انگیزه در عالم وجوده و خوشا به حال کسی که دلش فرودگاه محبت خداست !
رواق منظر چشم من آشیانه توست کرم نما و فرودآ که خانه، خانه توست
حالا اگه موافق باشین با هم به بررسی راه هایی برای ایجاد و افزایش محبت خدا در دل می پردازیم :
یکی همین به یاد آوردن نعمتهای رنگارنگیه که دور و برمونه . همونطور که بین انسانها اگر کسی بدون توقع، چندین بار بهمون لطف کنه، محبتش در دل ایجاد میشه، توجه به اون همه نعمت بدون شک محبت خدارو تو دل زیاد می کنه. از بهترین راههای پیدایش عشق نسبت به یه چیز ، دیدن اون چیز زیبا است. تو عشقهای زمینی طرف با دیدن یک چهره زیبا عاشق یا بهتره بگیم علاقه مند می شه ؟! خوب این قاعده درباره خدا که خالق و دارنده تمام زیباییها ست اگه با معرفت باشه بیشتر و عمیق تراتفاق میفته، آدم با دیدن و فکر کردن به زیباییهای عالم میتونه به محبت الهی برسه، چون همه عالم با تمام زیباییهاش جلوهای از جمال ازلیست. در دعای عرفه آمده که: آیا ظهوری در عالم وجود دارد که از آن تو نباشد،و کور است چشمی که تو را بر پدیدههای عالم نبیند.1
با انس، مناجات و دعاهای اهل بیت (علیهم السلام) انسان به محبت الهی میرسه، مثلاً سالار شهیدان در دعای عرفه به خداوند خطاب میکنه که: "تویی که اغیار را از دلهای دوستدارانت محو کردی، تا آن که جز تو را دوست نداشته باشند، ای کسی که شیرینی هم صحبتی خود را به دوستانت چشاندی و ... " این جور درس ها به آدم یاد می ده که شیرینی محبت خدا رو باید از خودش خواست. تا حالا دیدین اگه به طور مداوم در گفتگو با کسی باشین که خوب و زیبا حرف می زنه بهش علاقه مند می شین ؟ وقتی هم که با کلام خدا (که عمیقترین حقایق با زیباترین بیان در کلمات او تجلی کرده) انس می گیرم، محبتش تو دل ایجاد می شه، به خصوص که طبق گفته امیرمؤمنان علی (علیه السلام)، قرآن کریم، ظاهر زیبا و باطنی ژرف داره.2 طبیعیه چنین کلامی با قدرت نفوذ بهتر و بیشتری دل خواننده رو به سوی گوینده اون کلمات جذب می کنه . خدایا خانه دل ما را از کرم عمارت کن پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی. آمین
منابع ...
کلمات کلیدی : انسان و زندگی بهتر
نویسنده: حسین(سه شنبه 86/6/13 :: ساعت 9:55 عصر)
جای امید تو زندگی ما کجاست ؟ دعا و امید چه رابطه ای با هم دارن ؟ یه کم فکر کنیم !
بله درسته ! امید نقش مهمی در زندگی و پیشرفت در جنبههای مادی و معنوی بشر داره و اگر امید و آرزو از انسان گرفته بشه، انگیزهای برای زندگی نمیمونه؛ اما اینا رو همه بلدن به قول مولانا :
هین، سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بی حدو اندازه شود !!
بذارید بحثو با یه حدیث از پیامبر(ص) ادامه بدیم که میفرماید: "امید و آرزو، برای امت من رحمت است. اگر امید نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد و هیچ باغبانی نهالی نمیکاشت".
اما همیشه این مسئله مطرح می شه که امید تا چه حد و اندازه ؟ و مهم تر از اون چه قدر باید به دعایی که می کنیم امیدوار باشیم ! امیرمؤمنان(ع) در این مورد میفرمایند: نباید کارمون به آرزوهای دور و دراز بکشه "از آرزوهای دراز بپرهیزید که زیبایی نعمتهای الهی رو از نظر شما میبره و اونها رو نزد شما کوچک میکنه و به کمی شکر فرا میخوانه".
دیگه اینکه امیدواری نباید جای تلاش و عمل رو بگیره . سوم اینکه نباید اونقدر به رحمت خدا امیدوار باشیم که ترس از خشم و غضب خدا از دلمون بره! مثلا بعضیا بعکس کسانی که یکسره از رحمت خدا نا امید هستن، جدی جدی می گن خدا مارو که دیگه جهنم نمی بره اونجا جای یزید و فرعون و شمر و امثال اونهاست . باید به عرضشون برسونیم که بله ! البته که خدا مارو با اونا یه جا نمیندازه . یه کم بالا پایین داره ولی خوب ... !
و اما در مورد دعا ! دعاهایی که با قوانین طبیعی یا پیش فرض های مسئله جور در نیان قبول نمی شن . این خیلی مسئله ی مهمّیه ! و اصلا خود دعا کلی شرایط برای استجابت لازم داره که حالا بماند .
دعا به آدم آرامش و امنیت خاطر می ده ولی باز هم باید فعالیت خودمونو حفظ کنیم تا ثمر بده . به قول اقای کارل "نیایش را نباید با مرفین همردیف دانست، زیرا نیایش در همان حال که آرامش را پدید می آورد، در فعالیت های مغزی انسانی تحرک درونی و گاه حس قهرمانی و دلاوری ایجاد میکند".
خلاصه با این که دعا خیلی شرط و شروط داره اما موثر ترین عامل برای ایجاد حس امید و کسب موفقیته و حتی ممکنه سرنوشتو تغییر بده البته به شرطی که معنی درست تقدیر رو فهمیده باشیم و از ته دل از هرچیزی غیر خدا قطع امید کنیم !
هزار نقش برآرد زمانه و نبود
یکی چنانکه در آیینه تصورماست
کسی زچون و چرا دم نمیتواند زد
که نقشبند حوادث ورای چون و چرا است
منابع ...
کلمات کلیدی : انسان و زندگی بهتر
نویسنده: حسین(سه شنبه 86/4/19 :: ساعت 5:57 عصر)
راستی که ما انسانها موجودات عجیبی هستیم ! با اینکه تقریبا تمامی ادیان و مذاهب آسمانی و زمینی بنوعی نسبت به وسوسه های نفسانی و فریب شیطان هشدار دادن !!! اما اغلب ما اونطور که باید موضوع رو جدی نمیگیریم ! درسته که تو وجود ما غرایز و امیال گوناگونى وجود داره که همه اونها براى یه زندگی با نشاط لازمه اما بشرطی که حد و حدودی در کار باشه حالا اگه بر وجود انسان حاکم بشن و زمام اختیار را از او بگیرن، میشه نفس پرستی، که طبق آموزه های دینی، از بت پرستى هم خطرناک تره ! میگن گمراه ترین انسان کسیه که تمایلات خودش رو را با هدایت هاى الهى پیوند نزده باشه. اونچه مسلمه اینه که: هوى پرستى نه همراه دینه و نه موافق عقل ! ما باید آرزوهاى خودمونو قدری کنترل کنیم. حتی علم اخلاق هم در واقع میخواد راه کنترل و هدایت غرایز رو به ما بیاموزه، بنا بر اونچه از منابع دینی بر میاد هر کدوم از ما توانایى کنترل رو داریم چون خداوند متعال به ما اراده و اختیار داده و راه خیر و شرّ رو بهمون نشون داده؛ و حالا این ماییم که باید بااختیار و آزادى راه رو انتخاب کنیم؛ اما برای این کار بزرگ با چه طرح و برنامه ای باید وارد عمل بشیم؟ کسانی که موفق شدن از این وادی سخت، سالم به سر منزل برسن گفتن: قبل از هرچیز باید تک های دشمن مهار بشه و در مرحله بعدی اونو به عقب نشینی وادار کرد و در گامهاى نهایى به اسارتش کشید! در اینجا مهمترین اقداماتی که میتونه تو این سه عملیات به ما کمک کنن رو با استفاده از متون دینی مروری میکنیم:
1- نگهبانى و مراقبت: چرا که نه؟! آخه مگه شیطون با جون ما سر و کار نداره ؟ هر عقل سلیمی هم اینو تشخیص میده که باید از جونمون حراست کنیم. اما چطوری؟ آهان! کارسازترین راههای مراقبت عبارتند از:
تقوا پیشگى: قرآن مجید تقوا رو لباس جان آدم مى دونه که به خوبى اونو مى پوشونه و حفظ مى کنه: "لباس التّقوى ذلک خیر؛ بهترین جامه تقوا است".[1] امام على(ع) تقوا را دژى نفوذ ناپذیر معرفی می کنه که رخنه در آن ممکن نیست!!! [2]
کنترل ورود و خروج: زبان، چشم، گوش، فکر و همه اعضا و جوارح، درهاى ورودى به قلب اند. پس باید اینارو پایید.
محاسبه: بعد از کنترل نوبت به حسابرسی مى رسه، یعنى براى جبران ضعفها و برنامه ریزى براى آینده ارزیابى لازمه.
2- واکنش مناسب: باید در برابر هر وسوسهاى واکنش مناسبی از خودمون نشون بدیم. پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: "دشمنان تو از جن، ابلیس و سپاهیان او است ! پس اگر نزد تو آمد و گفت: فرزند تو مُرد ! به خود بگو: زندگان براى مردن آفریده شدهاند. اگر آمد و گفت: مال تو از دست رفت ! بگو: ستایش خداى را که مى دهد و مى گیرد و زکات را از من برد. اگر آمد و گفت: مردم به تو ستم مى کنند ! ولى تو ستم نمى کنى بگو: روز قیامت آنان که ستم کردند گرفتارند. اگر آمد و گفت چه قدر نیکى مى کنى؟! بگو: گناهان من بیش از نیکىهاى من است !!! اگر آمد و گفت: چه قدر نماز مى گزارى؟! بگو: غفلت من از نمازهایم بیشتر است !!! اگر آمد و گفت: چه قدر بخشش مى کنى؟! بگو: آن قدر که مى گیرم از آن چه مى بخشم زیادتر است ! اگر گفت: چه قدر به تو ستم مى کنند؟! بگو: من بیشتر ستم کردهام. اگر گفت: چه قدر براى خدا کار مى کنى؟! بگو: چه بسیار معصیتها کردهام".[3]
3- پناهندگی: وقتی صدای آژیر خطر هجوم وسوسههاى شیطان رو شنیدیم، معنا و مفهومش این خواهد بود که سریعاً محل گناه را ترک کرده به پناهگاه امنی برویم!!! حالا این پناهگاه همون توجه به خدا و مددجویی از اوست. قرآن مجید مى فرماید: "اگر از شیطان وسوسهاى به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنواى دانا است".[4]
4- تجهیز به سلاح دفاعی: تو میدون جنگ، باید همواره مسلح بود. پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: "آیا شما را آگاه کنم بر کارى که اگر انجام دادید، شیطان از شما فاصله مى گیرد، به اندازه فاصله مشرق تا مغرب؟! گفتند: آرى؛ فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه مى کند و صدقه، کمرش را مى شکند. دوستى براى خدا و کمک براى عمل صالح، پشت او را قطع مى کند و استغفار، بند دلش را مى برد".[5]
5- دام شناسی!!! یکى از دامهاى خطرناک و خوش آب و رنگ شیطان، عشق به دنیاست. امام على(ع) مى فرماید: "از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است".[6] یکی دیگش هواپرستیه ، چون تا شیطان پایگاهى تو وجود انسان نداشته باشه، قدرت وسوسه نخواهد داشت. تنها راه نفوذ شیطان خواستههاى نفسانى خود آدماست ! خدا تو قرآن به شیطان مى فرماید: "تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهى یافت مگر گمراهانى که از تو پیروى مى کنند". دو تا دیگه از دامهاى این موجود ، زن و غضبه . امام على(ع) مى فرماید: "براى شیطان کمندى بزرگتر از خشم و زن نیست". [7] بهتره تا فیمینیسم ها چیزی نگفتن بگیم که : منظور از این سخن، زیر سؤال بردن شخصیت زن نیست، بلکه منظور اینه که از طریق اختلاط با زن و ارتباط نامشروع با او و جذابیتى که تو وجودش هست ، شیطان مردم رو میفریبه ! همونطور که با زرق و برق دنیا که ذاتاً بد نیست، این کارو می کنه .
چندتا چیز دیگه هم برای این که دیگه یه دفعه ضربه فنیش کنیم :
1- همیشه با وضو بودن و زبان رو به ذکر "لا حول و لا قوة الاّ باللَّه العلى العظیم" و دیگر اذکار عادت دادن؛
2- دوری از بیکارى، تنهایى و عوامل وسوسهانگیز؛
3- عادت به مثبت اندیشی؛
4- مطالعه و فکر کردن در مورد خدا و قیامت ؛
5- زیارت منظم اهل قبور، فکر آخر عاقبتمون و حال و روز پس از مرگ !
6- شرکت در مراسم دینى و خوندن نماز عاشقانه، با حال و حضور قلب *
کلمات کلیدی : انسان و زندگی بهتر
نویسنده: حسین(یکشنبه 86/1/26 :: ساعت 12:11 صبح)
سلام! سال نو مبارک ! امیدوارم سال خوب و پربرکتی داشته باشیم و چشممون به جمال نورانی حضرت ولی عصر (عج) روشن بشه ! همونطور که کم و بیش میدونیم ایرانیان باستان، ایام عید نوروز رو با شکوه زیادی همراه با راز و نیاز و دعا و مراسم ویژه در بهار (رستاخیز طبیعت) جشن میگرفتند. حالا ما چه برنامه ای برای ایام نوروز داریم ؟ سفری دورنی؟! ایرانگردی ؟ دور دنیا با اینترنت ؟!!! گردش در طبیعت؟ بازی و سرگرمی؟! شاید هم مثل بعضی پشت کنکوری ها سیری در کتابها ؟! خوبه در کنار همه اینها کمال استفاده رو هم از نعمت های طبیعی(آجیل و میوه و ...) ببریم !!! از شوخی گذشته چه طور میشه تفریحاتی خوب و سالم داشت؟ تا از ملالت کارهای یکنواخت و خسته کننده خلاص بشیم ؟ و زمینه استفاده از فعالیت ها برامون بیشتر فراهم بشه ؟
خوب حالا برای برای گرفتن جواب این سوالا سری به احادیث ائمه اطهار(ع)می زنیم . مثلاً در مورد استفاده از وقت امام رضا(ع) ساعات روز رو به چهار بخش تقسیم کرده اند: عبادت ، تأمین معاش، معاشرت با "دوستان مورد اطمینان !" تفریح و سفر؛ و فرمود: "از مسرت و نشاط ساعت تفریح، نیروی انجام وظایف، در ساعات دیگر را تأمین کنید". [1] و فرمود: "از لذایذ دنیوی حلال نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید، و از آن در امر اداره زندگی بهره گیرید".[2] پس تفریح ، اتلاف وقت، بی بند و باری و آلودگی به مفاسد اجتماعی نیست، بلکه در واقع عاملی برای جلوگیری از تبهکاری و ناهنجاری های اجتماعی و تأمین سلامت جسمی و روانیه . اما چه تفریحاتی ؟!
مسافرت! حضرت علی(ع) فرمود:" برای نیل به تعالی از وطن خود دور شوید؛" "مسافرت پنج فایده داره: انبساط روح، تأمین معاش، علم آموزی، ادب آموزی و دوستی با خوبان.[3]" شرکت در اردوها که معمولاً جوانان با دوستان و همسالان خود در آن شرکت می کنن، از اهمیت ویژه ای برخورداره بشرطی که حد اقل یکی از این فایده ها از توش در بیاد.
در سفارشات پیامبر اسلام(ص) به علی(ع) آمده که: "سزاوار است انسان برای تفریح و جلب لذایذ مباح، مسافرت نماید. " و در جای دیگر فرمود: "مسافرت کنید تا سالم بمانید. "
کسانی که برای رفع خستگی به مسافرت میرن، از نشاط و شادابی بیشتری برخوردارن. سفر موجب آشنایی با محیط های مختلف اجتماعی، مشاهده مناظر متنوع طبیعی، باعث رفع خستگی و رشد فکری آدم میشه. نگید که اینارو همه میدونن و مشکل هزینه ها رو باید حل کرد! چرا که هستند بسیاری که فرهنگ استفاده صحیح از توان مالی رو ندارن!
ورزش! تو شرایط زندگی ماشینی علاوه بر جنبه تفریحی و نشاط، برای حفظ سلامتی ضرورت داره . شاید به همین جهت اسب دوانى و تیراندازى و شنا کردن از جمله ورزش هایى است که مورد توجه پیشوایان اسلام قرار گرفته. و پیامبر (ص)، شخصا در مسابقه اسب دوانى شرکت مى کردن و با اعطاء جوایز به این ورزش ها تشویق می فرمودن . فرهنگ ورزش و استفاده از تفریحات سالم باید از طریق متولیان مربوطه، ترویج بشه و افراد خیّرخواه و نیکوکار به تقویت این امور راهنمایی بشن.
مطالعه! اگر با ذوق و اشتیاق همراه باشه _ مثل مطالعه کتابهای درسی !! _ لذت بخش و نشاط آور میشه. امام علی(ع) فرمود: "با مطالب حکیمانه، نوین و شگفت، جان هاى خود را نشاط دهید زیرا روان هم مانند بدن خسته مى شود. "[4]
دید و بازدید! این یکی که معمولاً در رفت و آمدهای فامیلی، مخصوصا تو ایام نوروز صورت می گیره، موجب شادمانی می شه؛ امام صادق(ع) فرمود:" دید و بازدید، خانه ها را آباد و عمر را دراز نماید، هر چند دوطرف از نیکان نباشند. " نظر روان شناسان اجتماعی هم اینه که حضور در صحنه اجتماع و معاشرت های جمعی، عامل مهم دوری از انزواگرایی و افزایش شادابیه .
[1] بحارالانوار، ج 75، ص 346.
[2] همان .
3 محمد تقی فلسفی، جوان، ج 1، ص 447.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 194 [4.