جاتون خالی دیشب در مسجد بعد نماز با امام جماعت گرم صحبت بودیم که جوونی آمد و از ایشون سوالی داشت، عرض کردم اگه بنده مزاحم هستم مرخص میشوم، اما جوان گفت: باشید حاج آقا اشکالی نداره شما هم بشنوید و شروع کرد به توضیح دادن مطلبش؛ از پدر مرحومش حرف میزد؛ نگران و مضطرب بود؛ قضیه از این قرار بود که ایشون خواب بدی در مورد پدرش دیده و حس میکنه که اون خدابیامرز _ که به گفته خودش مرد خیلی خوبی بوده و زیاد عبادت می کرده _ الان حال خوبی نداره و داره عذاب می شه. می گفت بعد از پرس و جو از اطرافیان چند نفر این عقیده رو داشتن که پدرش به بهونه مردم داری خیلی وقتها ریا می کرده.
جوون از حاج آقا خواهش کرد در مورد ریا براش توضیح بده و من گرم گوش کردن بودم ... ببین پسرم ! اینکه خدای نکرده پدرت ریا میکرده یا نه کسی جز خودش و خدا نمیتونه بگه و به هرحال بهتره همه ما برای والدین مرحوممون طلب مغفرت کنیم. و اما در مورد ریا باید بگم ریا یعنی اعمال خوب و درست رو نه به خاطر رضای خدا بلکه به خاطر خوشایند و جلب توجه، محبت و احترام مردم انجام بدیم. چنین نیتی باعث می شه عمل ما هیچ ارزشی پیش خدا نداشته باشه و تنها أجر اون، همون توجه مردم باشه. در ضمن تاثیرات معنوی کار خیر روی روح رو هم از بین می بره. میتونی تصور کنی که چه قدر زشت و نا خوشاینده که عملی رو به خاطر قرب الهی انجام بدیم و برعکس از خدا دورتر هم بشیم! هرچند بیشتر سفارش شده که عباداتمون رو تو خفا انجام بدیم ولی اگر هم کسی نیّتش رضای خدا باشه و عملش رو به مردم هم نشون بده باز نمیشه گفت یه شخص ریاکاره .
فقط هم لازم نیست عباداتمون ریاکارانه باشه. مثلا یکی با زاهد و پارسا نشون دادن خودش ریا میکنه و دیگری با نشست و برخاست با آدمهای خوب البته به منظور خوب نشون دادن خودش و ... . گاهی هم ممکنه با ابراز عقایدی که بهشون اعتقاد نداریم ریا کنیم که به هرحال باعث میشه نفاق و دورویی جزو خصلتهامون بشه حالا اون دروغهایی که حین عمل می گیم به کنار ! چیزی که باید بهش توجه داشته باشیم نشانههای ریاس. امام علی (ع) می فرماید : «للمُرائی ثلاث علامات: یَکسل اذا کان وحده، و ینشطِ اذا کان فی الناس، و یزید فی العمل اذا آُثنی علیه و یُحِبُّ آَن یحمَدَ فی جمیع اموره. ریا کار سه نشانه دارد: وقتی تنهاست، کسل و بی حال است، وقتی در میان مردم است نشاط دارد، وقتی از او تعریف می شود، بر عمل خویش می افزاید و دوست دارد در همه کارهایش او را ستایش کنند.» کافی ج 2 ص 295 ریشه این خصلت ناپسند حب ذات و ضعف اخلاص در ایمانه. برای درمانش خوبه که بدونیم اگر طرف معاملمون خدا باشه چیزی به دست می آریم که هیچ جای دنیا پیدا نمی شه. ما وجود گرون قیمتی داریم، حیفه که به هیچ بفروشیمش.
«ما من عبدٍ یسِرُّ خیراً الّا لم تذهب الأیام حتی یظهر الله له خیراً ... هیچ بنده ای نیست که کار خیری را پنهانی انجام دهد، مگر آنکه چند روزی نمی گذرد مگر آنکه خداوند برای او خیری را آشکار می سازد.» کافی ج 2 ص 295
به نام خدا و عرض سلام بر دوستان عزیز در این سال نو که میمونی و مبارکی اون از تقارن با میلاد مسعود پیامبر رحمت محمّد مصطفی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ! پیداست؛ سال نو مبارک ! صد سال به این سالها امیدوارم همگی خوش و سلامت باشین، برا همتون سالی خوب و پر از موفقیّت آرزومندم.
حتما همه سرتون شلوغه و از این مهمونی به اون مجلس و از این دعوت به اون شام و خلاصه مشغول نو کردن سال هستید. ما هم همینطور، چیزی که این بار میخوایم در موردش صحبت کنیم خُلق ناپسندیه که اکثر ما گرفتارشیم و خودمون خبر نداریم. تو این روزا دستمون بیشتر رو میشه! مثلا تو مهمونیهایی که میدیم یا حتی میریم، تو خرج کردن پول در سفر و خیلی موارد دیگه. یکی نیست بگه: عزیز من چرا اینقدر اسراف؟ یه کمی هم خودتو بذار جای اونایی که به نون شبشون هم محتاجن. میگی این اسراف نیست؟ پس بخون حدیث امام صادق(علیه السّلام) رو که چه خوب اسراف کار رو تعریف کردن:«برای اسراف کار سه علامت است: میخرد آنچه نیاز ندارد، می پوشد آنچه را نیاز ندارد و میخورد آنچه را لازم ندارد.»
روشنه که منظور این نیست از نعمت های خدا استفاده نکنیم و به خودمون و خانوادهمون سخت بگیریم. همین امام همام (ع) در این مورد میفرماید:«در آنچه به سلامت و اصلاح بدن کمک کند، اسراف نیست. همانا اسراف در آن چیزی است که مال را تلف نماید و به بدن ضرر وارد آورد.»
تا قبل از عید اکثر ما به بهونه سال نو و تغییر و تحول یا تنوع خرید هایی کردیم که هیچ ضرورتی نداشت. حالا هم در مصرف اون چیزی که داریم هیچ حساب کتابی نداریم. هیچ با خودمون فکر کردیم که اگه این همه اسرافی که تو ایام نوروز میشه، خرج آدمای محتاج بشه چندتا دل شکسته رو می شه تو این روزا شاد کرد؟ اما هنوز هم دیر نشده. ماهی رو هروقت از آب بگیری تازس. از همین حالا بیایم تصمیم بگیریم به اندازه مصرف کنیم و به فکر جبران گذشته باشیم. یا علی !
همه ما کم و زیاد شنیدیم که آدم باید ارتباط خودشرو با اقوام حفظ کنه و از محبّت به نزدیکانش دریغ نکنه چرا که این ارتباط و صمیمیّت نقش بالایی در امنیّت و بهداشت روانی جامعه داره که جای بسط و تفصیل اون اینجا نیست؛ اما صله رحم یک بعد الهی هم داره که عجیب مورد عنایت حق تعالی قرار گرفته تا جایی که اونو واجب اخلاقی دونسته و قطع ارتباط با خویشاوندان – هرکی و هرجور که باشن – بعنوان یه اقدام حرام و در کنار گناهان کبیره! منظور فرموده و از ما خواسته شده که در هیچ شرایطی ارتباطمونرو با فامیل قطع نکنیم، تا از احوال هم با خبر بشیم و موقعاش به داد هم برسیم. معلوم میشه اگه کسی از قوم و خویش ما گرفتاری خاصی داشته باشه ارتباط با اون اولویت بیشتری داره. البته اینهم که خویشاوند به چه کسایی اطلاق میشه خیلی مهمه؛ اصولا بار معنایی کلمه رحم به خاطر روشن کردن مفهوم افرادی هست که در نهایت از یک مادر زاده شدن1 . لابد میگید همه ما در نهایت از مادرمون حوّا بدنیا اومدیم! ولی منظور نهایت حداکثر سه چهار واسطه است. طوری که فامیل دوری که از نظر عرفی دیگه فامیل محسوب نشه شامل قانون صله رحم نمی شه؛ البته مسلما ارتباط با اونها هم خوب و پسندیدس. ضمنا اینکه چه طور فامیل رو جذب و باهم ارتباط صمیمانه برقرار کنیم و ارتباط حاصل شده رو حفظ کنیم، ابزار این سنّت حسنه فقط یه چیزه: حسن خلق! بقول مولوی:
از محبّت خارها گُل میشود وز محبّت سرکهها مُل میشود
ارتباط با فامیل بسته به دوری و نزدیکی اونها مراتبی داره. مثلا با فامیل خیلی دور میشه حتی فقط با یه نامه (پستی یا پیام کوتاه ناقابل 17 تومنی!) و یا تلفنی از احوالشون سراغ بگیریم ولی مسلماً قوم و خویش خیلی نزدیک رو باید حضوری ملاقات کرد و به اصطلاح رفت و آمد داشت. امامعلی(علیه السلام) فرمود: "صله رحم کنید گرچه با سلام کردن باشد2" ارتباط محدود در مورد افرادی هم که فکر می کنیم رفت و آمد با اونها ممکنه آثار منفی برای خودمون و خانوادمون داشته باشه هم کارسازه ولی همون طور که قبلا عرض شد قطع کامل رابطه با ارحام، حتی اگر کافر و فاسق هم باشن! حرامه. چه بسا با رابطهای به باریکی مویی بشه مشکل اعتقادی و اخلاقی و ... کسی رو حل کرد. اگر هم کسی باما قطع رابطه کرد یا ارتباطمون از دو طرف قطع شده بود وقتی یه خورده غرورمون رو زیر پا بذاریم و به راههای جلب محبت متوسل بشیم می تونیم هم خودمون و هم اون فامیلمونو از محرومیت بزرگ بهشت نجات بدیم!3 چرا محرومیت از بهشت ؟! چون بنا بر روایات، یکی از آثار سوء قطع رحم محرومیت از بهشته البته من دلم می خواست اول مزایاشو بگم ولی دیدم بقول معروف تا تنور داغه باید چسبوند! از دیگر عواقب این کار اینه که ترکش مورد لعن خدا قرار گرفتنه 4 و از فواید و مزایاش بپرسی که دیگه فراوونه مثلا طول عمر، زیاد شدن روزی که ملموس ترن، و همینطور پاک شدن اعمال شر و آسون شدن حساب و کتاب! حالا با این احوال لابد همه دلشون برای فامیلاشون تنگ شده و منتظرن زودتر تعطیلات نوروز برسه و در انجام این عمل نیک از فرصت کمال استفاده رو بکنن انشاءالله که اینطور باشه.
کلمات کلیدی : رفتار اجتماعی
نویسنده: حسین(شنبه 86/12/4 :: ساعت 5:49 عصر)
یه دفه اگه یادتون باشه در مورد خشم و آدمای عصبی صحبت کردیم حالا تو این پست میخوایم بگیم ... شادی و خرمی و شوخی ؛ که اگر به حد افراط نرسه و آخرش به حرام مثل غیبت و آزار مؤمن ختم نشه، خوب و پسندیدس! رسول خدا (ص) برای شاد کردن مردم شوخی میکردن .[1]
چو شادی بکاهد، بکاهد روان خرد گردد اندر میان ناتوان[2]
روانشناسا برای خنده اثرات مهمی ذکر کردن و تو اسلام توصیه شده که مسلمونا در برخوردهای اجتماعی لبخند به لب باشن ؛ حتی اگه غم و غصه ها ذهنشونو مشغول کرده باشه . امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: "شادی مؤمن در چهره اش نمایان و اندوه او در قلبش پنهان است".
با دل خــونین، لب خنـــدان بیـــاور جام را
نی گرت زخمی رسد چون چنگ آیی در خروش[3]
در مورد شوخی که زمینه ساز خندس ، دو گروه احادیث داریم: یک دسته توصیه به خنده می کنه و دسته دیگه نهی از اون : پیامبر اسلام(ص) فرمود: "من شوخی می کنم، ولی در گفتارم جز حق نمی گویم". امام صادق(ع) هم می فرماید: "مؤمن شوخ طبع و خوش مشرب است، ولی منافق گرفته و خشمآلود".
تو روایات دستة دوم، امام صادق(ع) فرمود: "... از شوخی بپرهیز، زیرا بزرگی و عظمت شخص را از بین می برد و موجب ریختن آبروی وی می شود". پیامبر هم فرمودن: "مزاح بیش از حدّ آبروی شخص را می برد". حالا برای اینکه از این دو دسته روایات نتیجه گیری کنیم باید بگیم: بذله گویی شوخ طبعی به اندازه و بدون آثار مخرب یا عوارض منفی پسندیدس و صفت انسانی و خوبیه که امامان معصوم(ع) بهش توصیه کردن. تو همین صفت پسندیده اگه زیاده روی بشه، یا آثار و عوارض تخریبی و منفی داشته باشه، مثلاً باعث ناراحتی یا آبروریزی و عیبجویی کسی بشه، دیگه صفت مثبتی نیست . خوبی و بدی شوخی ،نسبیه و بستگی به اهداف،نتایج، تأثیرات اجتماعی، و ... داره پس نباید بی خود قضاوت کرد . حالا اگه کسی شوخی بی جا کرد منتظر باشه که :
1ـ شخصیتش از بین بره .
2ـ مردم در برابرش گستاخ بشن و ارزششو از دست بده .
3ـ دشمناش زیاد بشن .
4ـ نور ایمان تو دلش خاموش بشه.
5ـ و با عرض معذرت عقلش کم بشه !
یکی از موارد شوخی ناپسند شوخی با نامحرم به شکلیه که باعث تحریک شهوانی بشه قرآن در این مورد میفرماید: "همیشه در مسیر نیکی و تقوا به یکدیگر کمک کنید و هیچگاه دیگران را بر گناه و دشمنی کمک نکنید".[4]
آخرین نکته انواع خندس ؛ مثلاً :
1ـ خنده صدا دار: این خنده از غفلت سرچشمه می گیره و شایسته افراد با شخصیتی مثل شما نیست و اسلام هم باهاش موافق نیست . امام علی(ع) در توصیف پرهیزگاران می فرماید: "آن ها اگر بخندند، صدایشان بلند نمی شود".[5]
2ـ خندة زیاد: یعنی همین الکی خندیدن که خوب اینم درست نیست . رسول اکرم(ص) می فرماید: "خندة زیاد دل را می میراند". [6]
3ـ خنده تمسخر آمیز: برای مسخره کردن دیگران هم خندیدن دیگه واویلا .... !
4- خندة طبیعی: این یکی نه بیش از حد زیاده نه دور از نزاکت و متانت . همین مدلشه که تو روابط اجتماعی لازمه و خیلی هم بهش توصیه شده و خود پیامبر(ص) از همه بیشتر خنده به لب داشتن ![7]