قبل از هر چیزی اجازه بدین توضیحی رو عرض کنم؛ همونطور که میدونیم بشر جایز الخطاست و از این رو بسیاری از اعمال و رفتار آدمی که ناشی از اشتباه یا علت جهالت و جوانی باشد قابل عفو و بخشایشه؛ ولی بعضیها که لذت عفو را نچشیدهاند در انتقام و کینه توزی چنان یکدنده و مقاوم هستند که به هیچ وجه حاضر نمیشن ذرهای از انتقام جویی خارج شوند و قلم عفو و اغماض بر جریده جرایم و خطایا بکشند. کینه توزی این گونه افراد لجوج و یکدنده درعرف اصطلاح به کینه شتری تعبیر شده !
حالا می خوام از شما یه سوالی بپرسم !؛ اگه ظلم کسی رو نتونستین تلافی کنین چاره چیه ؟ من نظرم رو میگم شما هم تو بخش نظرات پاسختون رو بیارید تا در نهایت به یک جمع بندی برسیم؛ به نظر بنده در پاسخ به این سوال دست کم دو دیدگاه وجود داره !!! دسته اول پیشنهاد می کنن که لا اقل از اون طرف متنفر شو ! این طوری ممکنه بتونی سر یه فرصت مناسب حالشو بگیری ! یا دست کم به هرکی رسیدی یه ذکر خیری از شخص منفور (بر وزن مذکور) داشته باشی !!! دسته دوم می گن: اگه بهت ظلم شده خدا برات تلافی می کنه و بهتره دلتو از کینه و این ناجور چیزا پاک کنی . به عقیده اینها ، دنیا عرصه ابتلا و آزمایشه نه تسویه حساب و انتقام . بله خوب اینم حرفیه ! اصلا از اولش هم معلوم بود که کینه ، یعنی حسی که به خاطر ناتوانی برای خالی کردن خشم و غضب تو دل آدم ایجاد می شه ، پاسخ مناسبی به ظلم دیگران نیست . دلیلش هم اینه که این حس مخفی عوارض جانبی زیادی داره ؛ مثلا منجر به حسادت ، قطع رابطه ، آزار و اذیت دیگران یا دشنام ، غیبت ، دروغ ، تهمت و این جور چیزا می شه . حالا اگه خیلی خود نگهدار باشی و هیچ کدوم از این کارارو نکنی بازهم نمی تونی خصلتهای خوبی مثل خوشرویی و تواضع یا ایثار و انسان دوستی رو اون طور که باید از خودت نشون بدی . خوبه بدونیم ریشه کینه ، حسادته که قبلا مفصل در خدمتش بودیم و ! عاقبت کینه توزی هم که معلومه:دشمنی و درگیری و باز هم کینه روی کینه ! «الحِقَد شیمَهُ الحَسَدهِ»1. کینه ورزی اخلاق خصلت حسودان است. مهمتر از همه آثار بدی که کینه و نفرت رو ما می ذاره ، اون رنجیه که از درون می کشیم. هرچی بیشتر بهش بها بدیم بیشتر سوهان روحمون می شه.
حالا نوبت پیدا کردن یه راه چاره است. می گن دل باید آینه باشه. چون آینه هیچ تصویر زشت و زیبایی رو تو خودش نگه نمی داره . خوبه آدم نه از چیزی خیلی خیلی شاد بشه و نه خیلی خیلی غمگین و ناامید . چه زیبا فرمودن امام صادق(ع):«المؤمن یحقد مادام فی مجلسه، فاذا قام ذهب عنه الحقد» 2 کینه مؤمن در همان مجلس است، وقتی از مجلس برخاست کینه اش هم ازبین می رود. با مطالعه آیات و روایات راه حلهای خلاصی از شر کینه سه دسته می شه : یه راه درونی یعنی دل خودمونو صفا بدیم و آینه کنیم و دو راه برونی یعنی یا با خوش خلقی و مهربونی زمینه پاک شدن دلو مهیا کنیم چون حضرت رسول (ص) هم می فرماید : «حسن البشر یذهب بالسخیمه» 3خوشرویی کینه را می زداید. و یا اینکه همون جا از طرف مقابل انتقاد کینم و به خاطر کار ناپسندش اونو سرزنش کنیم . امام هادی (ع) فرمود: «العتاب خیرٌ من الحقد» 4 سرزنش بهتر از کینه توزی است.
[1] . امام علی (ع) ، غررالحکم، حدیث 422
[2] . تحف العقول، ص 310، نظیر این حدیث از آن حضرت: حقد المؤمن مقامه، ثمّ یفارق اخاه فلایجد علیه شیئاً، و حقد الکافر فردهره»
[3] . محجة البیضاء، ج 5، ص 319
[4] . همان