• وبلاگ : سين جيم هاي اخلاقي
  • يادداشت : أندر مسائل چت ! و گپ هاي اينترنتي !
  • نظرات : 8 خصوصي ، 44 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    سلام ازاين مطالب هم خواستي استفاده كن طرح سالم ساري sms لغو
    + الهه السادات 
    سلام واقعا ممنونم از اين بحث قشنگتون و واقعا عالي بود و خيلي خوشحال شدم بقيه اش را ديدم و واقعا درس بزرگي به ما جوانها ميده به شرطي که همه گوش بدهند و روي انها تاثير بگذارد مثل خودم. موفق باشيد و التماس دعا.
    پاسخ

    سلام؛ ممنون از شما و ارائه نظرات دلگرم كننده تان آرزوي من اينه كه اين وبلاگ بتونه در جاي خودش موثر و مفيد باشه البته همه بايد در روشنگري نسل جوان ما كه از استعداهاي درخشان در مسير رشد و تحول برخوردارن تلاش كنيم. موفق باشيد.
    + پريسا نورايي 

    با سلام و تبريك بخاطر داشتن وبلاگ مفيد و زيباتون اما راجع به گفتگو از طريق اينترنت يا تلفن، مسلما اگر مفسده اي نداشته باشه اشکالي نداره .ولي اگر حرف هاي شهوي مطرح بشه ، يا از گفتگو و چت کردن شهوت تهييج شه، جايز نيست و بايد از آن پرهيز بشود .

    چونكه صحبت كردن هاي غير ضروري از مناسب ترين جايگاه هاي نفوذ جناب شيطان رجيمه ! و ناخود آگاه انسان رو به روابط غير اخلاقي سوق مي ده.

    تو اين گونه گفتگوها اگر قصد سوء و خلاف و لغزشى در ميان نباشه، در ادامه راه به آن مسير مى‏انجامد و انسان در گرداب انحراف گرفتار مى‏شود. اين گفت‏وگوها و روابط طولانى كه با پوشش‏هاى مختلف انجام مى‏گيرد،تحريك نفس و سقوط در پرتگاه انحراف را به ارمغان مى‏آورد و بايد از آن جلوگيرى كرد.

    براين اساس مي بايست از ابتدا انسان اجازه ورود شيطان و هواي نفس را ندهد و از گفتگو هاي بيهوده و غير لازم با نامحرمان پرهيز نمايد.

    اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «الشهوات سموم قاتلات؛(2) شهوت‏ها و خواهش‏هاى نفسانى زهرهاى كشنده‏اند» و نيز فرمود: «طهروا انفسكم من دنس الشهوات تدركوا رفيع الدرجات؛ نفس خود را از پليدى شهوت رانى پاك سازيد تا به درجه‏هاى بلند آخرت دست يابيد».(3)
    قال رسول اللَّه(ص): «جاهدوا انفسكم على شهواتكم تحلّ قلوبكم الحكمة؛(4) با شهوت تان مبارزه كنيد تا حكمت در دل‏هاى شما وارد گردد».
    بنابراين گفتگو و چت كردن با زنان نامحرم يا با مردان نامحرم با قصد شهوت جايز نيست و بدون شهوت اشكالي ندارد. موفق باشيد.


    1.توضيح المسائل مراجع , ج 1 مسئله 889
    2. غررالحكم، ج 1، ص 30.
    3. همان، ج 2، ص 472.
    4. مجموعه ورام، ج 2، ص 122.

    پاسخ

    با سلام و عرض تشکر؛ کاملا با مطالب شما موافقم . پايدار باشيد.

    سلام علي آل ياسين

    سلام خسته نباشيد وبلاگتون جالب بود..

    ياعلي

    سلام
    ممنون از پاسخ شما.
    من در سوالم نيز بيان كردم كه از نظر من دين اسلام مبرا از هر گونه تبعيض است بلكه اين قانون گذاران و مجرييان دين هستند كه بنا به عقيده خود تفسير سوء مي كنند.
    در ضمن:
    اولا در مورد برتري عقلي مرد نسبت به زن لازم است بيان كنم كه درست است كه بانوان احساسي هستند ولي امروزه در دنيا نيز ثابت شده است كه خانمها ميتوانند وقتي به جايگاه و منزلت خود پي بردند از لحاظ فكري بالاتر از آقايان قرار گيرند.

    دوما خانمها به خاطر همان مسائل عاطفي پايبندي زيادي به خانواده دارند و هر زني به راحتي راضي به متلاشي شدن خانواده خود نمي شود وزماني تقاضاي طلاق ميكند كه به نهايت تحمل رسيده باشد.در ضمن متاسفانه در محاكم قضايي ما اندك حق طلاق خانمها نيز عملا از آنها گرفته شده و بنا به بهانه هاي مختلف اين امر ناديده گرفته ميشود كه من خود نمونه هاي وافر اين امر را به عينه در دوستان و آشناياني كه متاسفانه به اين مرحله رسيده اند ميبينم. در ضمن چگونه است كه قانون گذاران ما در مورد مهريه مي توانند حدي تعيين كنند ولي در مورد صيغه و ازدواج موقت كه امروزه در جامعه متاسفانه عامل مهمي براي فروپاشي خانواده است اقدامي انجام نمي دهند؟

    سوما در مورد سرپرستي كودكان چگونه ممكن است كه پدر بزرگ يا جد پدري كودك به او دلسوزتر از مادر او باشد در صورتي كه خانم تمايل و توانايي مالي لازم براي سرپرستي فرزند را داشته باشد چرا بايد فرزند او زير نظر اقوام يا خود شوهر بزرگ شود در حالي كه 99% آقايان بعد طلاق ازدواج مجدد دارند و مشكلات ناوادري پيش مي ايد ولي خانهاي مطلقه زياد تمايل به اين كار ندارند مخصوصا زماني كه مسئوليت فرزتد را نيز داشته باشند و در صورت ازدواج صلاح فرزند خود را در نظر مي گيرند نه مسائل ديگر را.

    در جامعه و در ديدگاه قانون گذاران ما متاسفانه ديدگاه تبعيضي وجود دارد كه موجب وضع قوانين نابرابري گشته كه در اين ميان زن به عنوان موجودي بي اراده و احساسي تلقي ميشود و تمامي حقوق اوليه انساني او تا حدودي از وي گرفته شده.شايد براي شما از ديدگاه يك مرد اين امر قابل قبول نباشد ولي براي ما زنان كه روزانه دوستان و آشنايانمون در دادگاهها مورد ظلم واقع مي شوند كاملا ملموس است.

    پاسخ

    با سلام و تشكر از اينكه با علاقمندي اين بحث رو دنبال كردين، بنظر مياد با مطالعه و دقت بيشتر روي پاسخ قبلي و مراجعه به سايت واحد پاسخ به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و معارف اسلامي (پرسش ها و پاسخ‌هاي مباحث مرتبط با حقوق زنان ) به آدرس http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/585 تا حد زيادي به پاسخ پرسشهاي خود برسيد. و در صورت باقي ماندن ابهام و اشكال، وبلاگ سين جيم مجددا مقدمتان را گرامي خواهد داشت. متشكرم

    با سلام

    مي بخشيد من يه فرد مذهبي هستم م سعي ميکنم به احکام و وظايف دينيم عمل کنم.اينهارو به اين دليل ميگم که فکر نکنيد من توي اعتقادم سستم.

    ولي وقتي بعضي از احکام و قوانين و فتواها رو ميبينم واقعا متاسف ميشم که چرا بايد در مورد زن اين طور فکر بشه.توي رساله ها يه احکامي رو نوشتن که به زن به ديدگاه يه وسيله متعلق به آقايون نگاه ميکنه.

    به نظر من خدا زن رو براي خدمت به مرد ها نيافريده اگه اشتباه نکنم در سوره نساء هست که خداوند فرمودن تمام زيبايي ها رو در وجود زن خلق کردن.

    چرا احکام و سخنان فقهاي ما اين مدليه ؟ به نظر من خدا زيباترين مخلوقش رو براي بيگاري و استفاده مخلوق ديگش خلق نکرده .چرا بايد توي کتب مذهبي ما به زنان اينقدر توهين بشه و حقوق اونها اينقدر پايمال بشه.

    احکام قضايي هم که همش به نفع آقايونه .چرا ميگيد احتمال انحراف خانمها بيشتر از آقايونه؟

    به نظرم وضع جامعه ما خلاف اينو ثابت ميکنه و اين آقايونن که هر روز به خاطر اميال خودشون تيشه به ريشه خانواده ميزنن.

    از نظر من خدا اونقدر زيباست که اين قوانين رو وضع نميکه و اين قوانين توسط مخلوق اون وضع شده.

    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر؛ در پاسخ بايد عرض كنم كه حساسيت تان را نسبت به موضوع درك مي كنم و لحن نوشتارتان نيز موجه است، اما به نظر مياد از تعابير و ادبيات خاص احکام، قوانين و فتواها برداشت درستي نشده باشه و قطعا مراجع محترم تقليد چنين ديدگاهي (وسيله متعلق به آقايون!) نسبت به وجود زن ندارن؛ چه كسي گفته و كجا آمده كه خدا زن رو براي خدمت به مرد ها آفريده ؟ كجا به زن توهين شده ؟ شايد اگر با يك نگاه تحليلي و توآم با واقع بيني و توجه به تفاوتهاي موجود در زن و مرد، به احكام و قوانين و فتاوي بنگريم خيلي از اين ابهامات بر طرف گردد.با قدري اصلاح در تعابيري كه شما بكار برده‌ايد ميتوان اينچنين گفت كه: دو جنس زن و مرد مكمّل يكديگر هستند تا هر يك بتواند وظايف و مسئوليت هايي را كه از طريق دستگاه آفرينش بر عهده آن ها قرار داده شده و در نظام حقوقي اسلام آمده است، به صورت كامل به انجام برساند. بعنوان مثال عاطفه و احساس گوهر بسيار ارزشمندي است كه در نهاد انساني قرار داده مي شود كه قابليت آن را داشته باشد و بتواند مسئوليت هايي مانند نگهداري فرزند و تربيت را با صبر و حوصله و تضمين سلامت رواني فرزندان و افرادي را كه جامعه با آن ها شكل مي گيرد، بر عهده گيرد.بر خلاف نگاه‌هاي فيمنيستي، اساساً در منطق اسلام از نظر ارزش هاي انساني، جنسيت مطرح نيست، زيرا آن چه شخصيت و حقيقت فرد را تشكيل مي دهد، نَفْس و جان انساني است و نفس انساني نه مرد است و نه زن. جنسيت مربوط به بدن انسان است، نه نفس وي، بنابراين مرد و زن در تمام عرصه هاي فرهنگي، اجتماعي، علمي، سياسي و اقتصادي مي توانند حضور فعال داشته باشند و به موفقيت هايي در اين زمينه دسترسي پيدا كنند. زنان مانند مردان مي توانند به استقلال اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي دست يابند و هيچ كس به نام دين يا چيز ديگري نمي تواند زنان را از اين حق مسلّم خود محروم كند.خواهر گرامي، همانطور كه شما نيز اشاره كرده‌ايد، زن در آفرينش از بُعد روحي و جسمي، از همان گوهري آفريده شده كه مرد آفريده شده است. هر دو جنس در جوهر و ماهيت، يكسان و يگانه اند. تمايز وفرق در حقيقت و ماهيت ميان زن و مرد نيست. قرآن به صراحت از اين حقيقت در آيات فراواني پرده برمي دارد، مانند آيه يك نساء، صد و هشتاد و نه اعراف و سي روم.زن در تفكر قرآني همپاي مرد، تكامل پذير و اوجگرا است و در پرتو شناخت و عمل به معراج مي رود و به اقسام رشد براي نوع انساني دست مي يابد.آيات قرآني هرگاه از كمالات و ارزش هاي والايي كه انسان ها بدان مي رسند سخن مي گويد، زنان را همدوش و همسان مردان مطرح مي كند. در اين زمينه مي توانيد به آيات 33 و 35 سوره احزاب و 195 آل عمران و 124 نساء مراجعه كنيد.قرآن كريم زن را انسان مي داند، با همه ويژگي هاي انساني و همه استعدادها و نيروهايي كه لازمه انسان بودن است. در قرآن كمي و كاستي عقل زنان مطرح نشده است، بلكه زن و مرد در مدارج تكامل كه جز با خردورزي عميق امكان ندارد، مساوي و هم سطح معرفي شده اند. در عين حال اين دو فرد از نوع انساني با توجه به مسئوليت ها و جايگاه و نقشي كه در نظام دنيا و سازماندهي آن دارند، داراي تفاوت هاي آشكاري با يكديگر هستند.در زنان بُعد عاطفي و احساسي بيشتر است. طبق تحقيق و تصديق همه كارشناسان و متخصصان در ابعاد حيات زن، عواطف در زن قوي تر و شكوفاتر است و اين نقصي در اين بدنه ازجامعه بشري نيست، بلكه ضرورت است، براي اهميتي كه موضوع فرزند داري و تربيت و خانواده دارد. بعد عاطفي در تكوين شخصيت فرزندان و آماده نمودن آنان براي نقشي كه اينده در درون جامعه خواهند داشت، نيز سالم سازي محيط خانواده و گرمي آن، نقش اصولي دارد. نقش آن از نقش عقل گرانه و حسابگرانه مرد كمتر نيست.از اين رو زنان به عنوان هسته اصلي كانون خانواده و مربي اصلي فرزندان، بايد در اين جهت از مردان پيشرفته تر و تكامل يافته تر باشند. همين موجب مي گردد كه به مسائل پيچيدة فكري و عقلاني گرايش كمتري داشته باشند و همواره حسابگرانه و عقلاني با مسائل برخورد نكنند، بلكه تن به هدايت عاطفه مي دهند و به زندگي خانوادگي و اجتماعي، گرمي و لطافت مي بخشند. در اين صورت پذيرش اين كه درك برخي مسائل خشك عقلي براي مردان آسان تر باشد، هيچ تحقيري در حق زنان را موجب نخواهد بود، بلكه تفاوت هاي طبيعي، منشأ كاركردهاي طبيعي است و واجد ارزش يا ضد ارزش از جهت انساني و ديني نمي باشد. آيا بايد حد و مرزهاي طبيعي و نقش ها و مسئوليت ها را به هم زده و يكسان كرد؟ در اين صورت پايين آوردن ارزش هر يك از آن دو نخواهد بود؟ واگذاري حق طلاق در شرايط طبيعي و غير ظالمانه به مرد، نه بيانگر بي توجهي به زنان و نه طرفداري از مردان است، بلكه با توجه به مصالح خانواده و در راستاي ديگر احكام حقوقي است، هر چند در موارد خاصي، زن حق دارد از دادگاه تقاضاي طلاق كند. اضافه بر اين كه زن مي تواند با شرط ضمن عقد در پيمان زناشويي، هر وقت بخواهد از مرد طلاق بگيرد.اولاً طلاق براي زن هيچ نوع پيامد مالي به دنبال ندارد. مرد بايد هنگام طلاق، مهريه را بپردازد، هزينه زندگي زمان عِدّه را بدهد؛ مسكن زن در آن مدت را تهيه كند و زندگي فرزندان را تا زمان بلوغ و رشد فراهم آورد. اضافه بر اين كه اجرت حضانت كودكان و هزينه ازدواج مجدد بر دوش او گذاشته مي شود. بنابراين از عدل و انصاف خارج است كه شخصي را به پيامدهاي عمل ديگري كيفر كنيم و به زن حق طلاق يك طرفه داده شود. ثانياً زن به حسب فطرت خويش و به جهت وظايفي كه خداوند بر دوش او نهاد، از احساسات و عواطف بالايي برخوردار است و زودتر عكس العمل نشان مي دهد.آمار مي گويد كه هرگاه طلاق به زن واگذار شده، شمار فروپاشي خانواده به سرعت رو به فزوني نهاده است. در حالي كه اسلام سعي مي كند تا جايي كه امكان دارد، كانون خانواده از هم پاشيده نشود، به همين خاطر برخي محدوديت ها براي آن قرار مي دهد و سعي دارد آن را به حداقل برساند. ثالثاً در اسلام زن مي تواند اگر بخواهد از قيد زناشويي راحت شود، گرچه همسر خواهان ادامه زندگي است، به گونه اي كه رضايت او را جلب كند و طلاق خلع بگيرد، اضافه بر اين كه مي تواند در عقد زناشويي وكالت در طلاق را شرط كند و حق طلاق را به دست آورد. بنابراين بهترين راه همان است كه طلاق در شرايط عادي براي به حداقل رسيدن، در دست كسي باشد كه بيشترين تاوان را بايد بدهد، اضافه بر آن كه در مواقع ضرورت، زن نيز مي تواند به آن دست يابد. بي انصافي است كه سوء استفاده هاي ناجوانمردانه (كه ازقوانين صورت گرفته و در تمام نظام ها اين امر ممكن است، چون قانون براي همه است) را به حساب نظام اسلام، قانون آن و ... بگذاريم، زيرا جامعه بانوان شكايت از اين دارند كه با ايشان طبق قوانين و مقررات و احكام اسلامي رفتار نمي شود، نه آن كه قوانين خللي داشته باشد، بلكه آن گونه كه شايسته جامعه اسلامي است، قوانين و مقررات اسلامي به طور صحيح در محاكم قضايي به كار گرفته نمي شود. در هر صورت از نظر اسلام هيچ گونه تبعيض بين زن و مرد وجود ندارد، هر چند ممكن است عده اي در جامعه اسلامي در رفتارشان با زنان دچار اشكالاتي شده باشند و در برخي موارد در حق بانوان ظلم شده باشد حل اين مسائل به گذشت زمان و رشد فرهنگ ناب اسلامي نياز دارد .در نامه اشاره به برخي درد دل ها كرده ايد كه بسياري از آن ها واقعيت دارد، ولي ارتباطي به آموزه هاي ديني ندارد. براي اطلاعات بيشتر و همچنين رفع ساير ابهامات در زمينه‌هاي ديگر، به سايت واحد پاسخگويي به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و معارف اسلامي به آدرس اينترنتي ذيل مراجعه نماييد : http://www.pasokhgoo.ir
    با سلام خدمت شما
    خيلي خوب مي نويسيد حرکت در مسير قرآن و اهل بيت سعادتي مي خواهد که خداوند آن را به شما عنايت فرمود واز اين بابت به شما تبريک عرض مي کنم
    راستي !!!
    سعي کن از قرآن بيشتر بنويسي
    در ضمن اگر در مورد عدالت خداوند سوالي داشتي ميتوني توي عدل الهي بخش نظرا بيان كني
    در سريعترين زمان ممكن پاسخ داده خواهد شد
    در ضمن براتون يك هديه هم دارم::
    http://seraat.parsiblog.com/
    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از ابراز لطف به وبلاگ سين جيم و هديه قشنگتون . سر فرصت بازم سر بزنيد . موفق باشيد.
    + يسري 

    سلام

    من هميشه ازچت كردن ميترسيدم ،چون فكرمي كردم عاقبت خوشي

    نداره ،اما نمي دونستم از طريق parsiblog كه به نظرم محيط امني بود

    به محيطsex وارد مي شم!اونم باتبليغاتي كه هميشه برام مسخره

    بوده. شك ندارم اطلاع نداشتن از جنس اين روابط بي تأثير نبوده ،

    نمي گم بايد بزرگترا بايد غيرت وقورت بدن و بشينن براي ما ازسكس

    توضيح بدن وما هم بابي شرمي تمام براي سوالات بي جوابمون

    جوابي پيدا كنيم،به قول جوونا اين طوري اصلا حال نمي ده !!!!!!!

    مشكل همينيه كه گفتيد و نگفتيد چرا؟!در برابر اين همه سايت هاي

    غيراخلاقي ايراني(كه ازاون طرفم مدير دارن)كم نيستند سايت هاي

    علمي اما جاذبه اي نداره كه من دوباره واردش بشم ،همش يه سري

    مطلب با كاربرد علمي نه عملي چپوندن توش(حداقل يه عكسي،چيزي

    هم نميذارن كه بفهميم اينايي كه ميگن يعني چي؟!خداييش بعضيا

    ميذارن) اون وقت انتظاردارن آينده سازان پشت كنكوري وبعضا تحصيل

    كرده ونكرده مثل من با بيش از20سال سابقهً مفت خوري وبا پول بابا

    گشتن ونگشتن! برا مطالبي كه تومقاله هاي اون وري ها برگزيده شده

    وقت بذاريم و ...

    ببخشيد،شرمنده ز ياد شد.

    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از پيامتون؛ البته اونچه از مطالبتون به وبلاگ سين جيم مربوط ميشه و نه سايت پارسي بلاگ با وضعيت عمومي اينترنت، رو پاسخگو هستم. بنابراين راجع به بخشي از فرمايشتون كه آموزه‌هاي ضروري و مورد نياز جوانان در مورد روايط سالم و قانوني و شرعي با جنس مخالف بايد نهادينه بشه تا دچار سايتها و منابع خلاف نشن، موافقم ؛ ميل جنسي يك گرايش ثابت انساني و از ابعاد وجودي او است كه به منظور بقاي نسل بشر روي زمين، خداوند آن را در نهاد انسان قرار داده، چنان كه ميل و لذت خوردن و آشاميدن به لحاظ حفظ وجود بقا و سلامتي در انسان قرار گرفته است. خداوند استفاده از اين دو را منع نكرده است، بلكه بر ارضاي صحيح آن تأكيد ورزيده است. خوردن و آشاميدن و ميل جنسي به خودي خود، نه بار مثبت دارد و نه بار منفي. اما اگر از غريزة جنسي در جهت خلاف فطرت استفاده شود، مانند رابطه با جنس موافق، موجب فساد اجتماعي و بي بند و باري مي شود، يا با كمالات روحي و معنوي در تعارض مي باشد، آن وقت مذموم و ناپسند خواهد بود، همان طور كه اگر در خوردن و آشاميدن، زياده روي صورت گيرد (كه از آن به پرخوري و اسراف ياد مي شود) و يا از غذاهاي زيان بخش استفاده شود، خوردن و آشاميدن نيز ممنوع خواهد بود، پس اسلام، به مقتضاي فطري بودن، وجود غرائز و تمايلات دروني انسان را مي پذيرد و هرگز با سركوبي آنان موافق نيست. چگونه خداوند نيازي را در وجود انسان قرار داده، اما از آن منع كرده باشد؟! اسلام هيچ گاه با زهد و رياضت ها و ترك دنيا و لذات موافق نبوده، بلكه آن ها را ناپسند دانسته، حتي بر استفاده از نعمت هاي خداوند و بهره برداري از آن ها به صورت صحيح تشويق كرده است.در عين حال بر تعديل غرايز و تمايلات و پرهيز از افراط و تفريط و استفادة صحيح از آن ها جهت رسيدن به هدف (كه قرب الي الله است) اصرار مي ورزد.بر اين اساس ازدواج را كه ارضاي صحيح و طبيعي غريزة جنسي است، پيشنهاد كرده و حتي آن را مستحب و در مواردي واجب دانسته است. به همين خاطر ديني است كه در حد وسط و اعتدال قرار دارد و از افراط و تفريط ها جلوگيري كرده است.
    سالها مي گذرد و من از پنجره ي بيداري کوچه ي ياد تو را مي نگرم مي بويم و چنان آرامم که کسي فکر نکرد زير خاکستر آرامش من چه هياهويي هست عاشقي هم دردي است و من از لحظه ي ديدار تو مي دانستم که به اين درددر شبي خواهم مرد..بيا كنار پنجره برايم شعري بنويس شعري كه در سياهي شبم همچون ستارگان بدرخشد بيا كنار پنجره برايم شعري بنويس كه بوي رفتن ندهد...بوي مرگ ندهد..._سلام اميدوارم خوب باشيد و سلامت.اپديتم با گلايه يي اجتماعي.اميدوارم هميشه شاد و سربلند باشيد...بابهترين ارزوها..ياحق
    پاسخ

    با سلام و عرض تشكر از متن بسيار زيباتون؛ اميدواره همواره از اين قلم در خدمت به تعالي ارزشهاي انساني و اسلامي بهره گيريد، بد نبود اگر در مورد مطالب ما هم عنايتي ميداشتين، متشكر ميشم اگر نظرتون رو راجع به مطالب وبلاگ سين جيم بيان كنيد. موفق باشيد.

    با سلام و خسته نباشيد چت اون اوايلا خيلي خوب بود تو يا هو رو مي گم ادما با ادب مو ضوعات خوب بحثهاي عالي خوب خيلي ولي اين اواخر منظورم اين دو سه سال اخر خيلي اداغون شده خيلي معلوم نيست تا كجا مي خواد بره نوشتهات خيلي عالي موفق باشيد

    يا علي

    پاسخ

    با سلام و عرض ادب؛ من هم واقعا از فضاي منفي چت رومهاي ايرووني متاسفم چون توش بي ادبي زياده بياييد همگي تلاش كنيم فضاي مفيدتري در مسنجر و روومهاي فارسي زبان حاكم بشه؛ با طرح مطالب سودمند چت ايرووني رو مفيدتر کنيم در حال حاضر متاسفانه روم هاي ايرووني بسيار شبيه بنگاه معاملات جنسي شده و در حال حاضر يک شيوه سوء استفاده از اعتماد دختران توسط پسرهاست كه با دروغها و وعده هاي غيرواقعي دخترا رو فريب ميدن ودر واقع براي پسرها اصليترين پايه اين را بطه حل مسئله جنسي و براي دخترا حل مسئله عاطفيه ! موفق باشيد.

    حاج آقا جونم. گلم ما همه داريمت لواشك! ولي خوب به اين دوستان خواهر بسيجي بگو هي ناز و كرشمه تو دانشگاه ها واسه ملت مقدس پسرا نريزن. يهو ديدي كنترل بعضي از پسرا از دستشون خارج شد و دهان مبارك دخترا رو توجيه كردند ها!!!!!!!! ( از ما گفتن بود... )

    زمنن يا ظمنن يا ضمنن يا هرچي ... وبلاگ شفت و ول و يه وري ما سر جاشه. خواستي بيا بلرزونش گلكم.

    ( يك پسر دوست داشتني ديگر )

    پاسخ

    با سلام؛ استفاده از ادبيات طنز در نوشتار نبايد موجب بي احترامي و خداي ناكرده اهانت به جايگاه اجتماعي و انساني افراد بويژه جوانان پاك و متدين بشه !!! كه تو اين وانفساي فعلي با تمام وجود از عفت و پاكدامني خودشون محافظت ميكنن. اميدوارم شما هم به اين حريم‌ها احترام بيشتري بذاريد. موفق باشيد.
    سلام دوباره
    در اينكه محيط چت واقعا باعث خجالت شكي نيست. و اين مسئله مختص ايراني ها هم نيست. تو چت روم هايي هم كه بغير از فارسي زبانان حضور دارند اگر تامل كنيد ميبينيد كه اوضاع خيلي متفاوت نيست.
    اما من خودم تو محيط چت با افرادي آشنا شدم كه هنوز بعد از چند سال
    با هم رابطه داريم و منجر به آشنايي شده كه خيلي به پيشرفتم كمك كرده.
    اين هم كه فرمودين نخبگان علمي...
    به نظرم اون نخبه ها اگر ميخواستن وقتشون رو پاي چت بگذرونن الان با پيشوند نخبگان ازشون اسم نميبرديم.
    اينم فراموش نكنيم كه راه آشنايي اكثر افراد جامعه باژديده كامپيوتر و اينترنت در اول كار همين جذابيت چت بوده.
    ولي در كل اين يه ديدگاه عام هست. كما اينكه از اين وسيله ارتباطي ميشه استفاده هاي بهتري هم كرد.
    مثل ارتباط با آشناهاي خارج از كشور و ....
    چت چه بخوايم چه نخوايم جزئي از زندگي امروز شده.
    پس بايد باهاش كنار بيام....مثل خيلي از گرفتاري هاي ديگه زندگيمون
    پاسخ

    با سلام و عرض ارادت؛چت معمولاً به جاي اينکه وسيله اي باشه در جهت تبادل اطلاعات و گفتگوي بين اهالي دو يا چند تمدن ، به ورطه اي براي دوستيابي و صحبت از مسائل دور از اخلاق تبديل شده بخصوص که ايرووني ها و کلاً آسيايي ها اين کار رو مثل تجارت انجام مي دن و اينه که تاسف برانگيزه . البته ما همونطور كه تر متن ويلاگ هم تصريح كرديم منكر استفاده هاي مثبت از چت نيستيم بلكه مشوق اونم بوده ايم برا همين توقع داريم افراد نخبه و داراي تحصيلات وبه اين محيطها بيان و با نقش آفريني مثبتشون اين فضا رو مفيد تر كنن. ما بدنبال استفاده‌هاي بهتر از يان وسيله ارتباطي هستيم. با تشكر از لطف شما؛ باز هم به ما سر بزنيد. موفق باشيد .
    سلام حاج حسين
    همه اينايي كه گفتي درست. ولي واسه خيلي ها چت يه راه ارتباط هست.
    واسه خيلي هايي كه نميتونن رابطه برقرار كنن. واسه خيلي هايي كه مشكل دارن تو روابط اجتماعي شون.
    جامعه اي كه سوپاپ اطمينانش چته خيلي بدبخته حاجي.
    جامعه اي كه جوونش عقده هاشو تو چت خالي ميكنه خيلي ....
    بگذريم....خودت چطوري؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    سلام با تشکر از اينکه لطف کردين نظر دادين، پدرخوانده گرامي! نگاه نقضي به مسائل کافي نيست، اي کاش منت ميذاشتين و با يک نگاه حلي حداقل به برخي از پرسش‌ها پاسخ مختصر ميدادين که: آيا استعدادهاي درخشان اين سرزمين كه قله المپيادهاي علمي و ازرشي رو فتح كردن كجا هسند ؟! و چرا سهم مباحت علمي، هنري، ديني و ... در اين عرصه كمه ؟! آيا واقعا محيط چت فعلي در شأن علم دوستاني با پشتوانه فرهنگي چندين هزارسالست ؟! و چطور ميشه از چت در رشد جهت پيشرفت در زمينه هاي گوناگون بهره برد ؟! موفق باشيد
     <      1   2   3