سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
دسته بندی
مطالب قبلی
لینک های دوستان
لوگوی دوستان













اشتراک
 
موسیقی وبلاگ
یاهو
داغ کن - کلوب دات کام

من یک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هیچ گاه به خاطر دروغ هایم مرا تنبیه نکرد. می توانست، اما رسوایم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد. هر آن چه گفتم باور کرد و هر بهانه ای آوردم پذیرفت. هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد.

اما من! هرگز حرف خدا را باور نکردم، وعده هایش را شنیدم اما نپذیرفتم. چشم هایم را بستم تا خدا را نبینم و گوش هایم را نیز، تا صدای خدا را نشنوم. من از خدا گریختم بی خبر از آن که خدا با من و در من بود.

می خواستم کاخ آرزوهایم را آن طور که دلم می خواهد بسازم نه آن گونه که خدا می خواهد. به همین دلیل اغلب ساخته هایم ویران شد و زیر خروارها آوار بلا و مصیبت ماندم. من زیر ویرانه های زندگی دست و پا زدم و از همه کس کمک خواستم. اما هیچ کس فریادم را نشنید و هیچ کس یاریم نکرد. دانستم که نابودی ام حتمی است. با شرمندگی فریاد زدم خدایا اگر مرا نجات دهی، اگر ویرانه های زندگی ام را آباد کنی با تو پیمان می بندم هر چه بگویی همان را انجام دهم. خدایا! نجاتم بده که تمام استخوان هایم زیر آوار بلا شکست. در آن زمان خدا تنها کسی بود که حرف هایم را باور کرد و مرا پذیرفت. نمی دانم چگونه اما در کمترین مدت خدا نجاتم داد. از زیر آوار زندگی بیرون آمدم و دوباره احساس آرامش کردم. گفتم: خدای عزیز بگو چه کنم تا محبت تو را جبران نمایم.

خدا گفت: هیچ، فقط عشقم را بپذیر و مرا باور کن و بدان در همه حال در کنار تو هستم.

گفتم: خدایا عشقت را پذیرفتم و از این لحظه عاشقت هستم. سپس بی آنکه نظر خدا را بپرسم به ساختن کاخ رویایی زندگی ام ادامه دادم. اوایل کار هر آنچه را لازم داشتم از خدا درخواست می کردم و خدا فوری برایم مهیا می کرد. از درون خوشحال نبودم. نمی شد هم عاشق خدا شوم و هم به او بی توجه باشم. از طرفی نمی خواستم در ساختن کاخ آرزوهای زندگی ام از خدا نظر بخواهم زیرا سلیقه خدا را نمی پسندیدم. با خود گفتم اگر من پشت به خدا کار کنم و از او چیزی در خواست نکنم بالاخره او هم مرا ترک می کند و من از زحمت عشق و عاشقی به خدا راحت می شوم. پشتم را به خدا کردم و به کارم ادامه دادم تا این که وجودش را کاملاً فراموش کردم. در حین کار اگر چیزی لازم داشتم از رهگذرانی که از کنارم رد می شدند درخواست کمک می کردم. عده ای که خدا را می دیدند با تعجب به من و به خدا که پشت سرم آماده کمک ایستاده بود نگاه می کردند و سری به نشانه تاسف تکان داده و می گذشتند. اما عده ای دیگر که جز سنگهای طلایی قصرم چیزی نمی دیدند به کمکم آمدند تا آنها نیز بهره ای ببرند. در پایان کار همان ها که به کمکم آمده بودند از پشت خنجری زهرآلود بر قلب زندگی ام فرو کردند. همه اندوخته هایم را یک شبه به غارت بردند و من ناتوان و زخمی بر زمین افتادم و فرار آنها را تماشا کردم. آنها به سرعت از من گریختند همان طور که من از خدا گریختم. هر چه فریاد زدم صدایم را نشنیدند همان طور که من صدای خدا را نشنیدم. من که از همه جا ناامید شده بودم باز خدا را صدا زدم. قبل از آنکه بخوانمش کنار من حاضر بود. گفتم: خدایا! دیدی چگونه مرا غارت کردند و گریختند. انتقام مرا از آنها بگیر و کمکم کن که برخیزم.

خدا گفت: تو خود آنها را به زندگی ات فرا خواندی. از کسانی کمک خواستی که محتاج تر از هر کسی به کمک بودند.

گفتم: مرا ببخش. من تو را فراموش کردم و به غیر تو روی آوردم و سزاوار این تنبیه هستم. اینک با تو پیمان می بندم که اگر دستم را بگیری و بلندم کنی هر چه گویی همان کنم. دیگر تو را فراموش نخواهم کرد. خدا تنها کسی بود که حرف ها و سوگندهایم را باور کرد. نمی دانم چگونه اما متوجه شدم که دوباره می توانم روی پای خود بایستم و به زودی خدای مهربان نشانم داد که چگونه آن دشمنان گریخته مرا، تنبیه کرد.

گفتم: خدا جان بگو چگونه محبت تو را جبران کنم.

 خدا گفت: هیچ، فقط عشقم را بپذیر و مرا باور کن و بدان بی آنکه مرا بخوانی همیشه در کنار تو هستم.

گفتم: چرا اصرار داری تو را باور کنم و عشقت را بپذیرم.

گفت: اگر مرا باور کنی خودت را باور می کنی و اگر عشقم را بپذیری وجودت آکنده از عشق می شود. آن وقت به آن لذت عظیمی که در جست و جوی آنی می رسی و دیگر نیازی نیست خود را برای ساختن کاخ رویایی به زحمت بیندازی. چیزی نیست که تو نیازمند آن باشی زیرا تو و من یکی می شویم. بدان که من عشق مطلق، آرامش مطلق و نور مطلق هستم و از هر چیزی بی نیازم. اگر عشقم را بپذیری می شوی نور، آرامش و بی نیاز از هر چیز.



کلمات کلیدی :
نویسنده: حسین(یکشنبه 87/11/27 :: ساعت 9:30 صبح)

داغ کن - کلوب دات کام

با سلام و عرض تسلیت فرار رسیدن محرم الحرامی دیگر در این مناسبت به مرور جلوه‏هایی از آیات الهی در چهره پرفروغ آقا و مولایمان حسین ابن علی (علیه السلام) نشسته و نظاره‏گر پرتوی از شکوهمندی زیبایی‏های اخلاقی‏اش می‏گردیم.

قرآن، تقوا را معیار ارزشمندی و کرامت انسان‏ها را در برخورداری هرچه بیشتر از آن می‏داند و با اندیشه اصالت قدرت و ثروت، مبارزه گرده و آن را در نظام ارزشی خویش مُلغی ساخته است. قرآن کریم می‏فرماید:

«وَاصْبرْ نفسَکَ مَعَ الّذین یَدعُون ربَّهُم باِلْغَداوة وَالْعشِیِّ یُریدون وَجْهَهُ و لاتَعْدُ عیناک عَنْهُمْ تُریدُ زینةَ الحیوةِ الدُّنْیا وَ لاتُطِعْ مَنْ اَغْفَلنا قَلْبَهُ عَن ذِکرنا وَاتَّبَعَ هَویهُ وَ کانَ اَمرُهُ فُرُطاً»3 با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و شام می‏خوانند و تنها رضای او را می‏طلبند. و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم. اطاعت مکن؛ همان‏ها که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است.»

مفسّران در شأن نزول آیه، نوشته‏اند که:

عدّه‏ای از ثروتمندان مغرور به حضور پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم رسیدند و در حالی که به «اصحاب صفّه» و تهی‏دستان پاک‏سیرت همانند سلمان، ابوذر، عمّار و صهیب اشاره می‏کردند، گفتند:

اگر تو در بالای مجلس بنشینی و این‏گونه افراد را که بدنی بدبو و جامه‏هایی پشمینه برتن دارند، از خود دور کنی با تو همراه خواهیم شد و به سخنانت گوش خواهیم داد. تنها وجود این افراد است که مانعی عمده برای حضور ما در مجلس شما شده است.

در این زمان آیه فوق نازل شد و جایگاه متعالی صفّه‏نشینان تهی‏دست را که قلبی مالامال از عشق و اخلاص داشتند، بیان داشت. پس از آن پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به جست‏وجوی آنان برخاست و در حالی‏که آنان را در آخر مسجد یافت، فرمود:

«الحمدللّه الّذی لم یَمُتْنی حتّی اَمَرَنی اَنْ اَصْبِرَ نفسی مع رجالٍ من امّتی معکم المحیا و معکم الممات4؛ حمد خدا را که مرا نمیراند تا این که به من دستور داد با شما باشم. زندگی‏ام باشما و مردنم نیز با شما خواهد بود.»

گذشتگانِ این مستکبران نیز همین ایراد را با نوح پیامبر علیه‏السلام در میان گذاشتند که قرآن می‏فرماید:

 «اشراف کافر قومش (در پاسخ نوح) گفتند: ما تو را جز بشری همچون خودمان نمی‏بینیم و کسانی را که از تو پیروی کرده‏اند، جز گروهی پست و ساده‏لوح مشاهده نمی‏کنیم و برای شما فضیلتی نسبت به خود نمی‏بینیم؛ بلکه شما را دروغگو تصوّر می‏کنیم.»

سپس قرآن کریم پاسخ نوح علیه‏السلام را بیان می‏کند و می‏فرماید:

«وَ ما انَا بِطارِد الّذین آمنوا اِنّهم مُلاقوا ربّهم»5

من آنها را که ایمان آورده‏اند، از خود دور نمی‏کنم، چرا که آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد. (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قیامت خصم من خواهند بود.)



کلمات کلیدی :
نویسنده: حسین(سه شنبه 87/10/10 :: ساعت 1:11 صبح)

داغ کن - کلوب دات کام

علی علیه‏السلام و غدیر

مردی خدمت امیرمؤمنان علی علیه‏السلام عرض کرد: بالاترین فضیلت خود را از سوی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به من خبر دهید. حضرت فرمود: «پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مرا در غدیر خم منصوب کرد و وجوب ولایت مرا از طرف خداوند و به امر او اعلام فرمود».

 

حضرت زهرا علیهاالسلام و غدیر

حضرت زهرا علیهاالسلام درباره ماجرای غدیر می‏فرماید: «پیامبر در روز غدیر، پیمان ولایت را برای علی علیه‏السلام محکم کرد تا بدین وسیله، امید دشمنان را ناامید سازد».

 

امام رضا علیه‏السلام و عید غدیر

امام رضا علیه‏السلام درباره عید غدیر می‏فرماید:«این روز، روز عیدِ خاندان محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است. هر کس آن را عید بگیرد، خداوند مالش را زیاد می‏کند».

 

امام رضا علیه‏السلام و هدایا در روز غدیر

در روایت آمده است که حضرت رضا علیه‏السلام در روز عید غدیر، عده‏ای از یاران نزدیک خود را برای شام دعوت کرد و به منازل آنان هدایا و عیدی فرستاد و درباره فضیلت‏های این روز، سخنانی ایراد فرمود».

 

حضرت معصومه علیهاالسلام و حدیث غدیر

حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام حدیث غدیر را به سند زیر نقل فرموده است: حضرت فاطمه دختر امام موسی بن جعفر علیه‏السلام ، از فاطمه دختر امام صادق علیه‏السلام ، از فاطمه دختر امام باقر علیه‏السلام ، از فاطمه دختر امام زین العابدین علیه‏السلام ، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه‏السلام ، از اُمّ کلثوم دختر فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل فرموده است که مادرش حضرت زهرا دختر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خطاب به مردم فرمود: «آیا سخن پیامبر خدا را در روز غدیر خم فراموش کردید که فرمود: هر کس من مولا و صاحب اختیار اویم، علی مولا و صاحب اختیار اوست؟».

 

برنامه‏های متنوع برای احیای غدیر

زنده نگه داشتن یاد غدیر، مؤثرترین عامل در احیای محتوای آن است. درطول تاریخ، یادبودهای گوناگونی از غدیر به عمل آمده و اقوام و ملت‏های مختلف مسلمان، برای حضور غدیر در جامعه شان تلاش کرده‏اند. مسجد غدیر در بیابان غدیر، جایگاهی با برکت و زیارتگاه مسلمانان بوده است. جشن‏های سالانه غدیر و برنامه‏های گوناگونی که به این مناسبت اجرا می‏شود نیز، جلوه دیگری از احیای غدیر است. زیارت امیرمؤمنان علی علیه‏السلام در این روز، تجدید خاطره‏ای از غدیر و دست بیعتی دوباره با صاحب آن به شمار می‏آید. این یادبودها، پاسداشت غدیر در جوامع معتقد به آن و سنگر دفاع از غدیر در برابر مخالفان آن است. در سایه همین یادمان‏هاست که پس از چهارده قرن، نام غدیر بر تارک تاریخ اسلام درخشیده، هزاران توطئه برای نابودی آن خنثی شده است.

 

ضرورت شناخت غدیر

غدیر، عصاره و نتیجه آفرینش و چکیده تمام ادیان الهی و خلاصه مکتب وحی است. غدیر، تنها واقعه‏ای تاریخی نیست؛ بلکه اساس دین است. غدیر، ثمره نبوت و میوه، و تعیین خط مشی مسلمانان تا آخرین روز دنیاست. غدیر، مجموعه وقایعی سرنوشت‏ساز و خطبه آن، قانون‏نامه زیربناییِ اسلام است که چکیده آن، جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاه فهذا عَلیٌ مَوْلاه» می‏باشد.

 

غدیر، یک رخداد تاریخی صرف، و تنها یک گذرگاه جغرافیایی نیست، بلکه سرفصلی اعتقادی است که درون‏مایه همه طاعت‏ها از آن سرچشمه می‏گیرد، رسالت همه پیامبران در آنجا مفهوم می‏یابد، و همه رشدها و تعالی‏ها از آنجا آغاز می‏شود.

 

اقیانوسی ناپیدا

غدیر، برکه نیست؛ اقیانوسی ناپیدا و کرانه‏ای است که سراسر هستی را پوشانده است. غدیر، یک مقطع تاریخی نیست ؛ همه تاریخ است. غدیر، با علی علیه‏السلام پیوند خورده و سخن از غدیر، سخن از خدا و علی علیه‏السلام ، و سخن از محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ابراهیم و موسی و عیسی است. غدیر، ضرورتی بود که باید برای هدایت و ارشاد مردم و ادامه رسالت انبیای الهی به وجود می‏آمد و در آن علی علیه‏السلام به همگان معرفی می‏شد. او که تربیت یافته مکتب پیامبر والامقام اسلام و مفسر بزرگ قرآن، و مظهر شجاعت و سخاوت است. آری، علی علیه‏السلام مردی است که تمامی فضیلت‏ها و مکارم، در وجودش جلوه گری می‏کند.

 

غدیر؛ تجلی ولایت

غدیر، نه فراموش شدنی است و نه کهنه شدنی؛ ماندگار است و پویا و زندگی ساز. غدیر، تجلی ولایت و رکن حیات معنوی انسان است. غدیر، روز اکمال دین و اتمام نعمت حق است. غدیر، آزمایشگاه بود وعلی، وسیله امتحان مدعیان ایمان، تا در جریان اطاعت از رهبری او و پذیرفتن ولایتش، صداقت او را در عمل نشان دهند. پیامبرگرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در روز غدیر خم، خواست تا جریان رهبری امت، از آغاز به دست پاک ترین و شایسته‏ترین افراد باشد و آب زلال حق، در بستر تاریخ و زمان و در توالی نسل‏ها و اندیشه‏ها، آلوده نگردد و دشمنان نتوانند از آب گل‏آلود، ماهیِ مراد خویش را بگیرند. بر همین اساس است که غدیر هیچ گاه فراموش نمی‏شود؛ بلکه همواره نامیرا و جاودانه باقی خواهد ماند.

 

عید غدیر خم در لغت

در لغت، عید از ماده عود و به معنای بازگشت است. به روزهای شادمانی هم عید می‏گویند، چون مردم در طول سال، منتظرند تا روزهای خرم و خوش بازگردد و دوباره فرح و شادی به آنها روی آورد. غدیر در لغت به معنای برکه و آبگیر است و به گودالی که در آن سیل یا آب باران جمع می‏شود، غدیر می‏گویند. خُم نام بیابان و صحرایی است که در نزدیکی جُحفه در منطقه‏ای به نام رابغ قرار دارد که آب غدیر در این صحرا جمع می‏شد. نام گذاری این حادثه مهم به غدیر خم، به دلیل واقع شدن آن در این محل است. اکنون در محل غدیر خم، مسجدی بنا شده که به مسجد غدیر معروف است.

 

وضعیت فعلی غدیر

آثاری که می‏تواند یادآورِ حادثه سترگ غدیرخم باشد و تاکنون پابرجاست، وادی و برکه‏ای است نزدیک شهر رابغ، و نیز مسجد و برجی شش ضلعی در داخل شهر. از مکه تا غدیر خم، 187 کیلومتر است. در جاده قدیم مکه به مدینه، هفده کیلومتر بعد از دوراهی جحفه، به مسجد غدیر می‏رسیم. مسجد غدیر اکنون در شهر رابغ قرار دارد. در خیابان اصلی و در انتهای شهر، وقتی از مکه به مدینه می‏رویم، در سمت راست تقاطع خیابان فرعی، مسجدی است با بنایی حدود ششصد متر که با سیمان و بتون ساخته شده است. درِ مسجد در غیر اوقات نماز بسته است و اهالی محل آن را به نام غدیر نمی‏شناسند. در فاصله حدود ده متری این مسجد، برج سنگی شش ضلعی به ارتفاع چهار، و با مساحت حدود ده متر مربع با پنجره‏هایی کوچک وجود دارد. به گفته آگاهان، این برج در محل توقف پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هنگام معرفی حضرت علی علیه‏السلام به عنوان جانشین خود ساخته شده است. سقف این برج فرو ریخته، ولی دیوارهای سنگی آن هنوز سالم است.

 

غدیر در کلام امام

حضرت امام خمینی رحمه‏الله غدیر را بالاترین عید و ادامه نبوت دانسته است. ایشان در این زمینه چنین فرموده است: «این روز مبارک(عید غدیر)، از اعیاد بزرگ اسلام است و بر حسب نصوص ما، بالاترین عید است، و نکته‏اش هم این است که این ادامه نبوت است، ادامه آن معنویات رسول‏اللّه‏ است، ادامه آن حکومت الهی است، از این جهت از همه اعیاد بالاتر است».

 

عید غدیر در کلام رهبری

مقام معظم رهبری، حضرت آیت‏اللّه‏ خامنه‏ای درباره عید غدیر فرموده است: «روز عید غدیر که به نام عید ولایت نامیده می‏شود،... روزی است که مفهوم ولایت اسلامی، به وسیله پیامبر اکرم یک مصداق روشن و عینی پیدا کرد. برای کسانی که می‏خواهند از... اسلام نمونه‏ای ذکر بکنند، بهترین نمونه، همان کسی است که نبی مکرم اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله او را به الهام الهی و به دستور پروردگار عالم، برای منصب عظیم ولایت آن روز معیّن فرمود. ولایت که عنوان حکومت در اسلام و شاخصه نظام اجتماعی وسیاسی برای اسلام است، یک معنای دقیق و ظریفی دارد که معنای اصل ولایت هم همان است و آن عبارت است از پیوستگی، پیوند، در هم پیچیدن و در هم تنیدگی؛ این معنای ولایت است».

 

غدیر از منظر اهل سنت

طبری

برخی از روایات غدیر در کتاب‏های اهل سنت، به روشنی تصریح می‏کند که آیه اکمال دین، در جحفه و روز غدیر، پس از آنکه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آنچه را خدا در مورد علی علیه‏السلام فرمان داده بود برای مسلمانان بیان کرد، نازل شده است. از آیاتی که روز غدیر در شأن امیرمؤمنان علی علیه‏السلام نازل شده آیه: «اَلْیَوم اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینُکُمْ ... می‏باشد که شأن نزول آن، مورد تأیید برخی از بزرگان اهل سنت قرار گرفته است. از جمله حافظ ابوجعفر محمدبن جریر طبری، در کتاب الولایة به سند خود از زید بن ارقم نقل کرده است که نزول این آیه، در روز غدیر خم و در آن امیرمؤمنان علی علیه‏السلام بوده است. طبری در این کتاب تصریح می‏کند که: پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله علی را با خود بر منبر برده، دستش را بالا برد، به طوری که سفیدی زیر بازوان هر دو پیدا شد، آن‏گاه آنچه را خدا درباره علی امر کرده بود، برای امت بیان فرمود.

 

ابو نعیم اصفهانی

حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب ما نزل من القرآن فی علی از ابو سعید خدری روایت کرده که: پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در روز غدیر خم مردمان را به سوی علی فراخواند و فرمود تا خارهای زیر درختان را بکنند و این روز پنجشنبه بود. پس علی را خواست، آن گاه بازوان او را برگرفت و بالا برد، و هنوز مردم پراکنده نشده بودند که آیه «اَلْیَومُ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینُکُمْ» نازل شد.

 

حافظ ابوالقاسم

حافظ ابوالقاسم حاکم حکانی، با واسطه از ابوسعید خدری چنین نقل کرده است: هنگامی که آیه «الیومُ اکملتُ لکُم دینُکم» نازل گردید، رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: پروردگار به رسالت من و ولایت علی‏ابن ابی طالب پس از من خوشنود گردید.

 

ابوحامد سعد الدین صالحانی

ابوحامد سعدالدین صالحانی، از شهاب الدین احمد در توضیح الدلایل علی ترجیح الفضایل از مجاهد نقل می‏کند که گفت: آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» در روز غدیر خم نازل شد و رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «اللّه‏ اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت، و پروردگار به رسالت من و ولایت علی خوشنود گردید». این چنین نقلی، از حافظ بن مردویه اصفهانی، حافظ ابوسعید سجستانی، ابوالحسن ابن مغازلی شافعی، حافظ ابوالقاسم بن عساکر شافعی دمشقی، اخطب الخطباء خوارزمی، ابوالفتح نظنزی در کتابش الخصایص العلویه، ابو مظفر سبط‏بن جوزی حنفی‏بغدادی و شیخ‏الاسلام حموینی حنفی در فرائد السمطین مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است.

 

غدیر، بزرگ‏ترین عید مسلمانان

آنچه نزد همه مسلمانان مورد اتفاق است، این است که آیه اکمال دین، روز پنجشنبه هجدهم ذیحجه، در جحفه، به هنگام بازگشت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از حجة‏الوداع بر حضرت فرو فرستاده شد. این هنگامی بود که خدای تعالی به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله امر فرمود تا همه مسلمانان را در غدیر خم متوقف کند. پیامبر چنین کرد و برای مسلمانان سخن گفت و علی علیه‏السلام را به جانشینی خود و پیشوایی مسلمانان پس از خویش برگزید. بر همین اساس است که می‏بینیم غدیر، عید بزرگ الهی و بر پایه سفارش اهل بیت علیهم‏السلام بزرگ‏ترین عید مسلمانان است. دلیل آن نیز تا حدودی روشن است؛ زیرا عید هفتگی مسلمانان با نماز جمعه ارتباط دارد، عید فطر با عبادت روزه مرتبط است و عید قربان به عبادت حج مربوط می‏شود؛ ولی عید غدیر، با اتمام نعمت اسلامی در همه شئون آن، که نماز جمعه، روزه و حج بخشی از آن است، رابطه مستقیم دارد.



کلمات کلیدی :
نویسنده: حسین(یکشنبه 87/9/24 :: ساعت 11:29 عصر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ