با عرض سلام و ارادت؛ شما در پرسمان قرآني خودتون اگر كسي بپرسه نظر قرآن در مورد اخلاق چيه و شما پاسخ بدين آيا خواهند گفت شما درس اخلاق ميگي ؟ لطفا كمي بيشتر حوصلا كنيد ميهمان كه نبايد از پذيرايي ايراد بگيره ! ( لبخند ! ) مطالب اتفاقا كوتاه هست اگه بخواهيم راجع با اين مباحث حرف و حديث و آيه بياريم كه چندين مگابايت فضا هم كم مياد !!! در اولين فرصت دوباره به ديدارتان خواهم آمد. موفق باشيد

خواهر گرامي ؛ با عرض سلام و تشکراز نظرات زيباي شما؛ بنظر مياد اگرچت يا اينترنت تنها نقش واسطه را داشته باشد و سپس از راه طبيعي و با تحقيقات کامل شناخت واقعي از هم حاصل گردد اشکالي ندارد . در هر حال استفاده از ابزارهاي جديد براي کارهاي نيک خوب است ، ولي در عين حال با برخي از اشکالات نيز مواجه است ، به خصوص براي شناخت انسان ها ، آن هم شناختي که با پي ريزي اساس زندگي آينده و گرفتن مهم ترين تصميم بستگي دارد. مطمئنا با توجه با اهميت مسئله ازدواج و تشکيل خانواده و پيوند زناشويي ، لازم است که شناخت ها و راههاي دست يابي به آن بهترين و کامل ترين باشد. يکي از مشکلات و اسيب هاي ارتباط هاي اينترنتي اين است که اين ارتباط ها غالبا بر اساس احساسات صورت مي گيرد واز اين راه عشق و علاقه هايي هم ايجاد مي شود که با توجه به شرايط خاص دوران جواني، بسياري از اين عشقها منشأ شهواني دارد و جزء عشق هاي پايدار و حقيقي محسوب نمي شود، بلكه عشقهاي مجازي است.در ضمن در اين گونه ارتباط ها ، امکان دست رسي از نزديک و بررسي شخصيت افراد و خانواده ، دوستان ، منش ، اخلاق ، معاشرت ، سابقه و... کمتر فراهم مي شود ، يا قبل از اين که به اين موارد برسد ، دختر و پسر بسيار به هم علاقه مند مي شوند و اين امور اهميت خود را از دست مي دهند ، يا بر اثر علاقه زياد نمي توانند ارزيابي واقع بينانه تر داشته باشند ؛ بنابراين به تصميم درست دست نمي يابند.طبيعي است افرادي كه بر اساس تحقيق، آگاهي و شناخت و ارزيابي دست به انتخاب زده اند و علاقه آنها همراه با آگاهي بوده است امكان و احتمال پايداري علاقه آنها به يكديگر بيشتر خواهد بود.به نظر ما بهتر آن است که آشنايي اينترنتي و از طريق چت ، تنها در قدم اول صورت گيرد و بيشتر از آن متوقف شود. يعني فقط از طريق اينترنت دختر و پسر همديگر را بشناسند و پس از اين مرحله تا وقتي به رابطه عاشقانه و کش دادن موضوع ختم نشد ، بقيه موارد با جريان قرار گرفتن خانواده ها و پدر و مادر و تحقيق رسمي و خواستگاري رسمي صورت گيرد.پسر ودختر قبل از اينكه همديگر را كاملاً بشناسند و درباره اخلاق، افكار و خانواده‏هاى يكديگر فكر كنند و نيز از نظرات خانواده‏هايشان با خبر شوند، نبايد رابطه عاشقانه داشته باشند، چه از طريق اينترنت يا آشنايي خياباني و بثيرون از خانه و... تا بهتر بتوانند عيب‏ها و نقص‏هاى يكديگر را تشخيص دهند و تصميمشان براى ازدواج، از روى احساس و با شناخت ناقص صورت نگيرد.در صورت علاقمندي بيشتر به اين مباحث بخش پرسش و پاسخ هاي مرتبط با روابط دختر وپسر در سايت واحد پاسخ به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، به آدرس اينترنتي: http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/922 قابل مطالعه است.موفق باشيد.

با عرض سلام و ارادت خدمت حاج آقاي جليلي؛ بنظر مياد نياز به جايگزيني در ابزار نيست بلكه ممسئله سوء استفاده از اين ابزار مفيد هست كه بايد استفاده‌هاي درست و صحيح كه كم نيستند و ما هم به بخشي از اونا اشاره كرديم جايگزين اين سوء استفاده ها بشه؛ ضمنا از لينك سين جيم در وبلاگ زيبا و سودمندتون متشكرم.

با سلام و عرض تشكر از تذكرتون، عرض ميشود كه سعس كرديم مطلب اغنايي باشه و در عين حال طولاني نشه. شما ميتونيد براي بهره گيري بيشتر از مباحث به پاسخ هايي كه براي كامنت ها گذاشته شده و يا به سايت واحد پاسخ به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، به آدرس اينترنتي: http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/922 مراجعه فرماييد .موفق باشيد.

با عرض سلام و تشکراز نظرات سودمند شما؛ بنظر مياد اگرچت يا اينترنت تنها نقش واسطه را داشته باشد و سپس از راه طبيعي و با تحقيقات کامل شناخت واقعي از هم حاصل گردد اشکالي ندارد . در هر حال استفاده از ابزارهاي جديد براي کارهاي نيک خوب است ، ولي در عين حال با برخي از اشکالات نيز مواجه است ، به خصوص براي شناخت انسان ها ، آن هم شناختي که با پي ريزي اساس زندگي آينده و گرفتن مهم ترين تصميم بستگي دارد. مطمئنا با توجه با اهميت مسئله ازدواج و تشکيل خانواده و پيوند زناشويي ، لازم است که شناخت ها و راههاي دست يابي به آن بهترين و کامل ترين باشد. يکي از مشکلات و اسيب هاي ارتباط هاي اينترنتي اين است که اين ارتباط ها غالبا بر اساس احساسات صورت مي گيرد واز اين راه عشق و علاقه هايي هم ايجاد مي شود که با توجه به شرايط خاص دوران جواني، بسياري از اين عشقها منشأ شهواني دارد و جزء عشق هاي پايدار و حقيقي محسوب نمي شود، بلكه عشقهاي مجازي است.در ضمن در اين گونه ارتباط ها ، امکان دست رسي از نزديک و بررسي شخصيت افراد و خانواده ، دوستان ، منش ، اخلاق ، معاشرت ، سابقه و... کمتر فراهم مي شود ، يا قبل از اين که به اين موارد برسد ، دختر و پسر بسيار به هم علاقه مند مي شوند و اين امور اهميت خود را از دست مي دهند ، يا بر اثر علاقه زياد نمي توانند ارزيابي واقع بينانه تر داشته باشند ؛ بنابراين به تصميم درست دست نمي يابند.طبيعي است افرادي كه بر اساس تحقيق، آگاهي و شناخت و ارزيابي دست به انتخاب زده اند و علاقه آنها همراه با آگاهي بوده است امكان و احتمال پايداري علاقه آنها به يكديگر بيشتر خواهد بود.به نظر ما بهتر آن است که آشنايي اينترنتي و از طريق چت ، تنها در قدم اول صورت گيرد و بيشتر از آن متوقف شود. يعني فقط از طريق اينترنت دختر و پسر همديگر را بشناسند و پس از اين مرحله تا وقتي به رابطه عاشقانه و کش دادن موضوع ختم نشد ، بقيه موارد با جريان قرار گرفتن خانواده ها و پدر و مادر و تحقيق رسمي و خواستگاري رسمي صورت گيرد.پسر ودختر قبل از اينكه همديگر را كاملاً بشناسند و درباره اخلاق، افكار و خانواده‏هاى يكديگر فكر كنند و نيز از نظرات خانواده‏هايشان با خبر شوند، نبايد رابطه عاشقانه داشته باشند، چه از طريق اينترنت يا آشنايي خياباني و بثيرون از خانه و... تا بهتر بتوانند عيب‏ها و نقص‏هاى يكديگر را تشخيص دهند و تصميمشان براى ازدواج، از روى احساس و با شناخت ناقص صورت نگيرد.در صورت علاقمندي بيشتر به اين مباحث بخش پرسش و پاسخ هاي مرتبط با روابط دختر وپسر در سايت واحد پاسخ به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، به آدرس اينترنتي: http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/922 قابل مطالعه است.راجع با آدرس وبلاگ هم كمان نميكنم مشكلي باشه، ميتونيد دوباره امتحان كنيد. ضمنا در صورت موافقت به تبادل لينك بفرماييد بازم به ما سر بزنيد؛ از ناظم هاي دوران مدرسه خاطرات تلخ و شيرين زيادي دارم كه در صورت توفيق و فرصت بعرض خواهم رساند؛ موفق باشيد ببخشيد كامنت قبلي بعلت ذخيره بودن مشخصات ديگري در سيستم، اشتباها به نام و نشاني ديگه اي ارسال شده بود كه مجددا اقدام شد؛ موفق باشيد.

با عرض سلام و تشكر از جنابعالي؛ همونطور كه فرمودين بايد راه ورسم زندگي رو به جوانان نشان داد كه در اين باره ميتوان از شيوه الگو دهي از افراد موفق بهره جست؛ با مروري بر شكست ‌ها و كاميابيهاي شخصيت‌هاي بزرگ، بنظر مياد راز موفقيت كاميابيِ پيروزمندان جهان، نه يكي و دو تا است و نه در همه انسان ها و در تمام عصرها و اوضاع و احوال زندگيِ فردي و اجتماعي يكسان است، تا شمارش آن مقدور باشد، ولي اكثر كاميابي ها در گرو نوع تربيت ها، ميزان فعاليت ها و كوشش ها، و اجراي برنامه هايي است كه در ذيل به برخي از آن‌ها اشاره مي‌شود:1ـ پاية اصلي خوشبختي و بدبختي انسان "اراده و خواست انسان است".او است كه مي‌تواند ابزار لازم را براي ساختن خويش و جامعه اش آماده سازد.تنها با ارادة مصمم و عزمي راسخ است كه مي توان به ساحل پيروزي و موفقيت رسيد.به بيان ديگر: زندگي عرصة‌تجلّي اراده ها است و ميزان ارادة‌هر انساني، شناسنامة شخصيت او و بازگو كنندة هويت انساني او است. امام خميني(ره) در توصية مشفقانه اش به جوانان فرمود: "زندگي در دنياي امروز،‌زندگي در مدرسة اراده است و سعادت و شقاوت هر انساني به ارادة همان انسان رقم مي‌خورد. اگر بخواهيد عزيز و سربلند باشيد، بايد از سرمايه هاي عمر و استعدادهاي جواني استفاده كنيد".[48]2- يكي از مهم ترين اصولي كه بايد به آن توجه داشت. ذوق و استعدادهاي طبيعي است. در هر سري، شوري و در هر مغزي، ذوق و استعدادهايي نهفته است. پيروز و خوشبخت كسي است كه ذوقش را دريابد و كاري را دنبال كند كه از عشق باطني و نيروي فطري او سرچشمه مي گيرد.پاره اي از شكست ها و ناكامي هاي جوانان معلول ناآگاهي و عدم شناخت آنان از ذوق و استعدادهاي دروني خود است، يا به علت تبليغات فريبنده و غرور هاي نسجيده، به دنبال شغل يا تحصيل در رشته اي مي‌روند كه از استعداد لازم براي آن برخوردار نيستند.از اديسون پرسيدند: چرا اغلب جوانان موفق نيستند؟ گفت: براي اين كه راه خود را نمي شناسند و در جاده ديگري گام بر مي دارند.[49]3ـ ايمان به هدف و اعتماد به نفس:‌ ايمان به هدف،‌ محرّك دروني است كه انسان را به سوي هدف مي‌كشاند و تحمل سختي ها و تلخي ها و گذرا از فراز و فرودها را آسان مي‌كند. هر فرد يا جامعه اي خود را باور كند و به استعدادها و توانايي هاي ذاتي و شكوفا نشدة دروني خود، اعتماد داشته باشد و باور كند اگر "بخواهد و برخيزد و برنامه ريزد و از تلاش باز نايستد"، سرانجام پيروزي را در آغوش خواهد گرفت و با موفقيت به هدف نايل مي گردد.4ـ كار و تلاش: سوار شدن بر اسب خيال و آرزوها، نيتجه اي جز سقوط در درّة مهلك هواها نخواهد داشت.كار و تلاش است كه گنج هاي هستي را در دستان انسان قرار مي‌دهد.نابرده رنج گنج ميسّر نمي شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كردقرآن كريم مي‌فرمايد: "ليس للاءنسان إلاّ ما سعي؛[50] براي انسان بهره و نصيبي جز سعي و كوشش او نيست".پيامبر اكرم(ص) فرمود: "آرميدن در آغوش تنبلي و گذران عمر به بطالت، دوري جستن از خوشبختي و سعادت است".[51]بزرگمهر مي‌گويد: بايد لب فرو بست، باز و گشود و كار كرد و دم نزد و يقين نمود كه كليد طلايي كاميابي، كار و كوشش است.5ـ ثبات قدم، صبوري وا ميدواري: بسا افرادي كه در آغاز، روح تلاش و كوشش دراند، ولي موقعي كه بر شدايد و سختي ها بر مي خورند، فوق العاده ناتوان مي‌شوند و به علت خستگي از ادامة راه باز مي مانند. از اين رو همواره بايد به اين نكته اساسي توجه داشت كه "حركت تدريحي مداوم و با ثبات" شرط رسيدن به مقصد و موفقيت است. همان گونه كه رشد جسماني، و تكامل فكري و روحي انسان، تدريجي است و مراحل و دوران هايي را بايد پشت سر بگذارد تا به كمال برسد. دست يابي به هدف هاي بلند و موفقيت هاي بزرگ و سترك، نيازمند زمان و حركت تدريجي و صبوري و شكيبايي است.[52]علي (ع) مي‌فرمايد: "صبر و شكيبايي، كليد كاميابي و موفقيت است".رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود6ـ آگاهي و شناخت: ايمان به هدف، كار و رشتة تحصيلي، اگر آگاهانه و مبتني بر معرفت صحيح باشد، باعث مي شود، فرد هر چه جلوتر مي رود شوق و غرمش براي رسيدن به موفقيت و مقصد بيشر شود. چنان كه ثبات قدم و استواري جهت وصول به هدف، بدون آگاهي و بصيرت ناممكن است، "زيرا اراده اي مي‌تواند از تزلزل و سستي محفوظ بماند كه متكي بر شناخت و آگاهي باشد. كساني كه از روي احساسات، يا تحت تأثير ديگران و بدون برخورداري از آگاهي هاي لازم قدم در راه كمال (و هدف) مي گذراند، بعد از مدتي، انگيزة خود را از دست مي دهند".[53]7ـ برنامه ريزي يا داشتن نظم و انظباط: جهان آفرينش براي ما بهترين راهنما است. نقشة زندگي، دوام و ثبات حيات و رمز پيروزي را بايد از آن آموخت كه به ما مي‌گويد: رمز بقا و استواري من نظمي است كه آفريدگارم در من نهاده است. كاخ بلند آفرينش بر نظم استوار شده است. در تمام مظاهر هستي، از بزرگ ترين موجودات تا كوچك ترين آن ها، نظم و دقت به كار رفته است. نظمي كه بر بزرگترين مجموعه‌هاي جهان حكومت مي كند، بر اتم نيز حكم فرما است.[54]مطالعة زندگي نامه بزرگ مردام تاريخ نظير امام خميني(ره) اين درس را به ما مي‌دهد كه موفقيت در ساية نظم و برنامه است. اميرالمؤمنين(ع) به قدري، رعايت نظم را در كاميابي انسان مؤثر و مهم دانسته كه آن را در رديف "تقواي الهي" قرار داده است و در واپسين لحظات عمر شريف خود توصيه به نظم مي‌كند.[55]بايد با همت بلند و نقشة بزرگ وارد كار شد، ولي كار از جاي كوچك آغاز نمود. همت بلند دار كه مردان روزگار از همت بلند به جايي رسيده اند يكي از معايب كار برخي ها اين استكه كار را با سر و صدا و بوق تبليغات و با نقشه اي بزرگ آغاز مي كنند امام چه بسا با موفقيت رو به رو نمي شوند و با سرشكستگي و شكست روحي و اتلاف عمر و سرمايه، سرجاي اوّل خود باز مي گردند.ناصر الدين شاه در سفرنامه اش به اروپا مي نويسد: وقتي به ديدار ملكه انگلستان رفتم،‌از او رمز موفقيت (مغرب زمين) و بانك انگليس را در ايران جويا شدم. او پاسخ داد: ملت انگلستان هرگز اسرار موفقيت خود را به ملل ديگر نمي گويد، ولي من به پاس احترام شما يك نكته را مي گويم: "ما مردم مغرب زمين، خصوصاً انگلستان، همواره كار را از جاي كوچك شروع مي‌كنيم تا اگر سودي نبرديم، راه بازگشت براي ما باشد و با دادن ضرر ناچيز نقشه را دگرگون كنيم و اگر سود برديم. فوراً وضع موجود را توسعه ديهم. در اين خصيصه ما با شما شرقي ها در دو نقطة مخالف قرار داريم".9ـ توجه به نبوغ هاي زود رس و ديررس:هرگز نبايد انتظار داشت كه موفقيت ها در همة‌ كارها يك نواخت و همزمان به دست آيد. همان گونه كه افراد در استعداد و ميزان برخورداري از هوش و نبوغ ذاتي متفاوتند، نيل به هدف و دست يابي به موفقيت با وجود شورع نمودن كار واحد و همزمان متفاوت خواهد بود. دانشمندان مي‌گويند:‌دو نوع نبوغ وجود دارد: نبوغ ديررسي و نبوغ زودرس. بنابراين كاميابي و موفقيت هم دو جور است: كاميابي نزديك و كاميابي دور. به علت دير شدن كاميابي، نبايد مأيوس شد و دست از كار كشيد و موفقيت را غير ممكن دانست، بلكه بايد با صبر و حوصله و پشتكار تا رسيدن به هدف به كار ادامه داد.10ـ نهراسيدن از شكست ها: اساساً اگر انسان در زندگي گاهي شكست نخورد و ترس و واهمه نداشته باشد، راه تكامل براي وي هموار نخواهد بود. ترس و شكست همانند عفونتي است كه با درد همراه است. عفونت وقتي خطرناك و مرگ آفرين است كه درد نداشته باشد. درد به معناي تسليم مرگ شدن نيست، بلكه چراغ قرمزي است كه هشدار مي‌دهد تا فرد چاره اي بسازد. پس بايد روي شكست ها و سختي هاي زندگي پل پيروزي و رفاه و آسايش ساخت كه قرآن مي‌فرمايد: "إنّ مع العسر يسراً"؛[56] اين آيه دوبار پشت سر هم تكرار شده است. دقت كنيد: نفرمود: بعد از دوران عسر و سختي،‌ روزگار رفاه و آسايش مي آيد، بلكه فرمود: اصلاً موفقيت، رفاه و آسايش، درون سختي ها و مشكلات قرار دارد. براي پرورش طرز تفكر خود در اين جمله تعمق كنيد: "وقتي سرنوشت، ليموي ترشي به دست شما داد، بكوشيد از آن ليمو ناد شيريني بسازيد".[57]جهت اختصار فقط به ده عامل پرداختيم. قطعاً عوامل ديگري نيز در موفقيت ها مؤثرند، مانند: تمركز فكر و اجتناب از شغل هاي متعدد، مسئوليت پذيري، خوش اخلاقي و گشاده رويي در برخوردهاي اجتماعي و با خانواده، روحية خدمت گزاري، ايثار و از خود گذشتكي، تقدير و تشكر از هر كسي كه كم ترين خدمت را به انسان كند، اهل بذل و بخشش بودن و در آن اسراف نكردن،‌اهل عفو و گذشت و غماض بودن و در همة امور به خداوند توكل كردن. جهت آگاهي بيشتر كتاب:1- رمز پيروزي مردان بزرگ از جعفر سبحاني. 2ـبهترين راه غلبه بر نگراني ها و نااميدي ها را مطالعه كنيد. 3- بخش شخصيت‌ها در سايت واحد پاسخ به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، به آدرس اينترنتي: http://www.pasokhgoo.ir/fa/node

با عرض سلام و تشكر از ابراز لطف شما به وبلاگ سين جيم، اميدوارم مطلب مفيد و راهگشاي جوانان عزيز باشه. موفق باشيد ( يه دسته گل محمدي همراه با نثار يك صلوات تقديم به شما و تمامي دوستداران اهلبيت (عليهم الصلات و السلام )