ببين آقا ... برقراري ارتباط .. براي هر کاري بايد صورت بگيره
چه ازدواج .. چه رابطه اي کاري .. چه هر رابطه اي ..
خوب قبلاترها . زمان عهد بوق . که هنوز تلفن اختراع نشده بود .
ننه ميرفت واسه پسرش خواستگاري . و يه جورائي تدارکات ميديدن پسره يه نظر دختره رو ديد بزنه
بعدها .. که مردم با سواد تر شدن .. از طريقه نامه نوشتن . قربون صدقه هم ميرفتن و اشنائي ها صورت ميگرفت
هي دنيا پله پله ترقيات ميکرد تا اينکه تلفن اختراع شد . ديدن نامه نوشتن وقت ميگيره . با تلفن
دو کلوم بلغور کرده و نکرده کار به خاطر خواهي . مردم واست و بميري واسم ميرسيد
و همو ميپسنديدن .
بعدش دنيا پيشرفته تر شد .. ماهو.اره و تلوزيون و وسيله هاي ارتباطي و انترنت اينم مثه تلفن و نيمدونم هر وسيله اي .. يه نوع پل ارتباط بين ادمک هاي صحنه روزگار
خوب حالا بعضيا کور کورانه .. دل و دين ميبازند و خاطر خواه ميشنو . و ازدواج ميکنند چرا کاسه کوزه هاشو سر اين ننه مرده انترنت و کامپيوتر ميشکنن
خوب هر آشنائي يه جوري بايد صورت بگيره .
يا با نامه . يا با حضور خانواده و تعريفات خان باجي و خان دائي . يا با تلفن از راه دور . يا وکالت گرفتن و صيغه عقد رو جاري کردن . خلاصه ارتباط بايد صورت بگيره
ولي نه نامه گناه کاره . نه تلفن . نه تلوزيون . نه انترنت . نه هيچ وسيله اي .
اين وسط اگر ميون سفره آق دوماد . يا خان باجي عروس . تو زرد در مياد . تقصير اون نيمچه عقليه که تو پستوي مغزشون قايم کردن .
با هر سبکي هم ازدواج کنند . چه ازدواج از طريق فاميل چه آشنائي تام .. چونکه دوش خص متفاوت . در دو خانواده متفاوت . تحت شرايطي متفاوت بزرگ شدن . تا بيان با خلق و خوي هم اشنا بشن .
طبيعيه که هي تو سرو کله هم ميزنن ننه
من چقدر درس يادتون بدم مردم ديگه ننه .