خوب بحث خيلي جدي شد. مي خوام برم بالاي منبر.
بعد از پديده ي مرگ، ازدواج زيباترين پديده ايه که مي تونه در زندگيه هر کسي رخ بده. نياز آدما به همديگه قابل انکار نيست. پس چقدر خوبه که آدم احساسشو، عشقشو، محبتشو به کسي تقديم کنه که مي دونه مال همديگه هستن.
درسته که الان ديد آدما نسبت به ازدواج عوض شده، ولي مگه غير از اينه که خودمون باعث شديم؟ قبلا هم گفتم بازم مي گم:
آدما بايد قبل از ازدواج تا مي تونن چشماشونو باز کنن و بعد از ازدواج يواش يواش چشماشونو ببندن.
وقتي قبل از ازدواج چشماتو باز کردي مي توني بعد از اون آروم باشي، مي توني راحت چشماتو ببندي، مي توني که از خطاهاي کوچيک همسرت با صحبت کردن با اون بگذري. وقتي دقيق انتخاب مي کني ديگه اختلاف زيادي بين تو و همسرت وجود نخواهد داشت. بنابراين خطاهاي به وجود اومده هم اونقدر تو رو ناراحت نخواهد کرد، چون براي انتخابت ملاکاي درستي رو مد نظر قرار دادي.
اما وقتي فقط به خاطر هوس ازدواج مي کني بايد منتظر عواقب بعديش هم باشي.
ازدواج قشنگه، شروع زندگي با کسي که قبلت هميشه به عشق اون گرمه و مي تپه، خيلي قشنگه.
خوش به حال اونايي که ميتونن با کسي که دوستش دارن زندگي کنن و بهش عشق بورزن.
براي همه آرزوي خوشبختي مي کنم.