• وبلاگ : سين جيم هاي اخلاقي
  • يادداشت : عشق اون تو دلم راه پيدا کرده بود ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + amirreza 
    ببينم اسلام شما صيغه هم داره ؟؟؟ اگر داره خوب صيغه را واسه اين پسرهايي که اسپرم جلوي چشمشون را ميگيره ترويج بدين تا به خاطر يه ... دنيا و آخرت خودشون را به مخاطره نندازن !! متاسفانه حس بدي از خوندن نوشته هاتون بهم دست داد --- يه چيزي که نه شما توجه کردي و نه مسئولين محترم اينه که ما قبل از اينکه مسلمان باشيم انسان هستيم !! خوب من اگر بخوام بنا بر علايق انساني با يه دختر هم بستر بشم بايد اسلام شما هم مسالش را حل کرده باشه ( که کرده - ازدواج موقت !) اما .... اما .... !!! شما که خودت آخر اسلامي اگر دختري داشتي که حالا فرض کنيم بيوه هم بود ... حاضر ميشدي اونو به عقد موقت پسري در بياري که هم اون از دختر شما خوشش مياد و هم دخترتون راضيه که با اون پسر باشه ؟؟؟ ميبيني ؟؟؟ راست ميگن مرگ خوبه ولي براي همسايه .... منتظر جوابتون ميمونم ...
    پاسخ

    با عرض سلام و ادب؛ شما ظاهرا اين وبلاگ و نقش اون رو با وزارت خونه يا هر جاي ديگه اشتباه گرفتين! ازدواج موقت هم فلسفه و آدابي داره كه بايد رعايت بشه؛ همونطور كه ميدونيد و اشاره هم كردين غريزه جنسي يکي از نيرومندترين غرائز انساني است، تا آن جا که پاره‏اي از روانکاوان آن را تنها غريزه اصيل انسان ميدانند و تمام غرائز ديگر را به آن باز ميگردانند. از سوي ديگر اين يک قانون کلي است که اگر به غرايز طبيعي انسان به صورت صحيحي پاسخ گفته نشود، براي اشباع آن متوجه طريق انحرافي خواهد شد، زيرا غرايز طبيعي را نميتوان از بين برد. فرضا بتوانيم آن را سرکوب کنيم، چنين اقدامي عاقلانه نيست، زيرا مبارزه با قانون آفرينش است، مکاتب يا ادياني که در صدد سرکوب آن بر آمدند ، عملا ناموفق بودند .بنابر اين راه صحيح آن است که غرائز را از طريق معقولي اشباع کرد و از آن‏ها در مسير زندگي بهره برداري نمود. از طرف ديگر در بسياري از محيطها افرادي در سنين خاصي قادر به ازدواج دائم نيستند، يا افراد متأهل در مسافرت‏هاي طولاني و يا در مأموريت‏ها و يا به علل ديگري با مشکل عدم ارضاي غريزه جنسي رو به رو ميشوند. اسلام که قوانينش را خداي عالم بر تمام مصالح و مفاسد و نيازهاي دروني و بيروني بشر فرستاده است، براي پاسخ گويي صحيح و همه جانبه به اين غريزه طبيعي، دو راه تعيين فرموده است: يکي ازدواج دايم و ديگري موقت. چنان چه اين دو برنامه الهي با شرايط و مقررات تعيين شده از سوي شرع عملي گردد، هم به يکي از غرايز انساني پاسخ طبيعي داده ميشود، و هم حقي از کسي پايمال نميگردد و کسي بدبخت نميشود. البته ممکن است افراد متخلفي پيدا شوند که از اين قانون سوء استفاده نمايند، وي بايد توجه داشت در تمام يا اکثر قوانين، افراد منحرف ، تخلف و سوء استفاده ميکنند، ليکن اين نقض قانون نيست، بلکه عيب سوء استفاده کنندگان است که بايد اصلاح گردند. ازدواج موقت شرايطي دارد که با توجه به شرايط، از يک طرف از روابط بي حد و حصر جلو گيري مي شود و از طرف ديگر غريزه جنسي از طريق قانوني و شرعي و در چهارچوب خاصي بر آورده مي شود. (1(شرايط ازدواج موقت: 1- خواندن صيغه عقد، که به عربي صحيح خوانده ميشود، و اگر مرد و زن نتوانند صيغه را به عربي صحيح بخوانند، به هر لفظي که صيغه را بخوانند صحيح است و لازم نيست وکيل بگيرند، اما بايد لفظي بگويند که معني "متعت" و "قبلت" را بفهماند، مثلا متعه کردم، قبول کردم. 2- کسي که صيغه را ميخواند، بالغ و عاقل باشد. 3- زن و مرد به ازدواج راضي باشند. 4- زن اگر دختر باکره باشد، بايد از پدر يا جد پدر خود اجازه بگيرد. 5-مدت زناشويي معين شود. 6- تعيين مهريه، زن و مرد به پول يا مال ديگري توافق کنند و در عقد ذکر نمايند. سه نکته لازم است:1- چنان چه در عقد موقت فرزندي متولد شود، داراي حقوق فرزند متولد شده از زن دائمي است.(3) 2- زن ميتواند در عقد موقت شرط کند شوهر با او نزديکي نکند و فقط لذت‏هاي ديگر را ببرد.(4) 3- اگر در عقد موقت زن بالغ و غير يائسه باشد و نزديکي انجام گيرد، بايد 45 روز (دو حيض) عده نگه دارد.(5)هنگامي که در اين مسئله با دقت نگاه مي کنيم ، متوجه مي شويم ازدواج موقت ، نه تنها براي تجويز هوسراني نيست ، بلکه براي محدود کردن ، قانونمند کردن و جلوگيري از بي حد و حصر بودن آن است. و در ضمن حقوق زنان و فرزندان در آن تأمين مي شود. و اينها براي کساني است که ازدواج دائم براي آنها فراهم نبوده يا بسيار سخت و مشکل است و در ضمن نياز جنسي و عاطفي براي ارتباط با همسر دارند.چون همان گونه که گفتيم نمي توان از غريزه جنسي جلوگيري کرد ، زيرا چه بسا به شکل هاي ديگر بروز مي کند. از طرف ديگر ازدواج موقت شرايطي دارد که بايد فراهم شود و در چارجوب خاص صورت پذيرد و همه اينها نشان بر محدوديت است .پي‌نوشت‌ها:1- براي اطلاع بيشتر به تفسير نمونه، ج 3، ص 340 - 345 مراجعه شود. 2- امام خميني، توضيح المسائل، مسئله 2363، و 2370 و 2376؛ تحرير الوسيله، ج 2، ص 289، مسئله 5 و ص 290، مسئله 9. 3- تحرير الوسيله، ج 2، ص 291، مسئله 13. 4- توضيح المسائل، مسئله 2423. 5-تحرير الوسيله، ج 2، ص 291، مسئله 16.
    سلام. من هم قبول دارم كه جوونا نبايد چشم و گوش بسته پيش برن ولي اي كاش روزي برسه كه اينهمه دروغ و فريب نباشه.مي دونم كه نميشه ولي آرزوشو كه ميشه كرد.براي اين خواسته بايد تا ظهور نور صبر كنيم.
    پاسخ

    با عرض سلام وادب به شما خواهر گرامي؛ به اميد روزي كه همه از سلامت اخلاق و روان برخوردار بشن و فضايل اخلاقي جايگزين رذائل در ارتباطات انساني بشه . اما بايد توجه داشت كه شرايط لازم براى دست‏يابى به سلامت روان، برخوردارى از يک نظام ارزشى منسجم مى‏باشد و تحقيقات انجام شده نيز عامل پيدايش بسيارى از ناسازگارى‏ها و نابهنجارى‏هاى روانى را تضادهاى ارزشى و عدم استقرار يک نظام ارزشى سازمان يافته در فرد مى‏دانند.اسلام ويژگى‏هاى شخصيت نابهنجار و بيمار و به تعبير اسلامى، «فى قلوبهم مرض‏» را در بعد عقيدتى، خصوصيات مربوط به روابط اجتماعى، خانوادگى و زندگى حرفه‏اى و عملى، خصوصيات احساسى و عاطفى، عقلانى، شناختى و خصوصيات بدنى بيان کرده است.بر اساس نظرات عرفا و علماى اخلاق و تربيت اسلامى، نقطه آغازين حرکت‏به سوى کمال چهار مرحله است:1.مرحله تحليه; يعنى مرحله آراستن ظاهر به شريعت اسلامى و انجام واجبات و ترک محرمات;2.مرحله تخليه; يعنى دور ريختن صفات ناپسند جاگرفته در باطن انسان;3.مرحله تجليه; يعنى مرحله آراستن باطن و درون به صفات خوب و پسنديده;4.مرحله فنا; يعنى مرحله فانى‏شدن در خدا و نابودشدن غيرخدا از ديد انسان.اما ابزار در اختيار انسان براى رسيدن به کمال، شش چيز مى‏باشد:1.مشارطه; 2.مراقبه; 3.محاسبه; 4.معاتبه; 5.معاقبه; 6.مجاهده.
    + الهه السادات 
    سلام خسته نباشيد و تشكر از مطلب جديدتون كه من هم خواستم بگم واقعا بايد به حرفهاي خانواده گوش داد و تا تجربه نكني نميفهمي كه چرا هر چيزي را ميگن و البته خداراشكر كه خدا را تا حالا داشتم وگرنه خيلي بلاها سرم ميامد ولي حالا تصميم دارم بدان اجازه خانوادم كاري نكنم و خدا را هم باز در نظر داشته باشم.التماس دعا

    man ba in nazareton ke dokhtara dar mavarde eshghi va atefi aghleshono az dast midan va khob fekr nemikonano ehsasi amal mikonan mokhalefam

    age dokhtari ro khodesh kar kone hame javanebo begire enghadr kar kone ke beto ne dar mavaghe ehsasi aghlani tasmim begire mitone joloye in zarare zarbe rohio begire in dokhtar khanom bayad midonest ke in donya hame chizash khob nist adamaye bad ba afkarhaye bad v hoghe haye ghashangeshon belakhare bahash bazie sakhto mikone on bayad enghadr ro khodesh kar mikard ke bd bekhodesh migoft hala man mitnam ye rabet dashte basham va arom arom jolomiraft va kari nemikard ke sari asheghesh beshe va age ye roz ba sili dagh bidar mishod ye eyvay be khodesh nemigot behtar bod ke be khodesh migoft khob shod bidar shodam v khodaro shokr mikard ke ba che adami robe ro shode bod va migoft cheghadr khoda mano dost dasht ke neghabesho baram vardasht va tasof nemikhord

    hala ham dir nashode in mishe brash ye tajrobe ke hmro ba neghabe khobi nabine dony enghad bazi mikone bahash ke in khodesh ye bazie kocholoshe va ye parde namayeshe sadeo kam khodesho bayad baraye chiaye dige amade kone chizaye sakht tar va por dard tar bolandshe hmishe jye jobran hast

    + الهام 

    واقعآ حرفاتون به دلم نشست!

    چيزايي بود كه تو مدتي كه به نظر خودم عاشق شدم!!

    بهشون رسيدم!!

    قران و خدا باارزشترين داشته هاي ما جوون است كه متاسفانه بعضي وقتا ازشون غافل ميشيم!!

    نوشته مفيدي بود

    خدا خيرت بده

    يه سري هم به ما بزن

    سلام

    ممنون . زيبا اين مطلب را حلاجي کرده بوديد .

    سلام

    متاسفانه همينطوره که ميگين و کم نيستن جوونايي که هر روز اين تجربه‌هاي تلخ رو تکرار ميکنن از ما که گذشت اما اي کاش دخترا که معمولا بازنده اين بازيها هستن بيشتر درس بگيرن و يه خورده تو تصميماتشون با مشورت و حساب شده تر عمل کنن. با تشکر از مطالب بسيار خوب و آموزنده شما. اميدوارم با همين شيوه جذاب مسائل ديگه نسل جوان رو هم مطرح کنيد.

    سلام به برادر جديدم!

    چه وبلاگ جالبي دارين. مطالبش خيلي جالب بود.

    اما اي كاش كمي هم درباره ي دخترايي مي نوشتين كه به هيچ پسري علاقمند نمي شن!

    يكي معضلش اينه كه احساساتيه...يك هم مثل من معضلش اينه كه خيلي سختگير و كم احساسه!

    البته بازم خدا رو شكر كه از دسته ي اول نيستم.

    اين دخترك هم بالاخره راهشو پيدا مي كنه...فقط كمي توكل...

    ممنون كه منو لينك كردين. منم در اولين فرصت همين كارو مي كنم.

    اميد كه همچنان به نوشتن ادامه بدين.

    يا علي...

    سلام

    آخ که چي گفتي درد دل منو تازه کردي من هم حدود 8 سال ميشه که عشق محمد رو تو دلم دارم ولي حيف که هيچ وقت نتونستم بگم تا اينکه به قول شما يه واسطه ÷يدا شد که رفت باهاش حرف بزنه ميدونيد چي شد هيچي هنوز خودم هم نميدونم فقط تنها چيزي رو که ميدونم از وقتي محمد قضيه رو فهميده از من فراري شده خيلي بي رحمي محمد خيلي به اون دختر بگين غصه نخوره افراد مثل من و تو زيادن

    سلام دوست عزيز

    فكر كنم يه مقدار لحن نصيحت گرفته حرفاتون و طولاني هم شده

    داشتم خاطرات باور نكردني يك روحاني رو مي خوندم شايد نوشته شما رو با نوشته ايشون مقايسه كردم كه اينجوري حرف زدم

    ممنون مي شم ما رو هم راهنمايي كنيد

    عاجزانه التماس دعا دارم

    اللهم عجل لوليک الفرج و اجعلنا من خير انصاره و اعوانه و االمستشهدين بين يديه...

    سلام عليکم!

    واقعاً اگه بفهمن و بفهميم اسلام چي ميگه، اونوقت مي فهميم گناه چيه!!!.........به روز شدين، ما رو هم خبر کنيد.

    منم به روزم: رهبر انقلاب از يک تروريست خط مي گيرد.!!!..

    منتظرتونم...يازهرا...

    پاسخ

    سلامسلامخيلي کج سليقگي ميخواد که کسي با ادعاي وراثت خون حسين(ع) اينچنين عنواني رو برا مطلبش بذاره!!! که توش به دو شخصيت حسيني به يکي نسبت تروريست و و به ديگري پيروي از تروريست بده حالا با هر تحليل و توضيحي که خيليها با مراجعه به وبلاگتون بيشتر به عکسها توجه دارن و عنوان و شايد اصلا اونو کامل يا دقيق نخونن و يا نفهمن.خداوند بصيرت بکارگيري درست قلم رو به همه ما عطا فرمايد.