• وبلاگ : سين جيم هاي اخلاقي
  • يادداشت : يه پست سفارشي براي اونايي كه هنوز م ج ر ر د ن !
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + علي سروش 

    با عرض سلام

    به نظر من دليل ازدواج نبايد فقط براي به گناه نيفتادن باشه...چون خيلي ها رو ميبينيد كه ازدواج كردن و باز م گناه ميكنند.خانوما را ميبيني دارن با نامزد يا شوهرشون قدم ميزنن باز زل ميزنن تو چشمت ...اين يعني چي؟؟ خيلي از پسرا هم همينطورند. البته تو اينكه همه ي انسانها زيبايي رو دوست دارند شكي نيست ولي يكم حيا لازمه

    پاسخ

    سلام دوست عزيز؛ ازدواج فوائد خيلي زيادي داره كه يكي از اونا كاستن از زمينه هاي به گناه افتادنه؛ متاسفانه همونطور كه شما هم اشاره كردين متاسفانه خيلي ها كه ازدواج كردن و باز م گناه ميكنن؛ و اين بخاطر تساهل در مخالفت با شيطان و هواهاي نفسانيه كه به خودمون زحمت سركربي زياده خواهي هاي اونارو نميديم!
    + الهه السادات 
    سلام من واقعا صحبتهاي شما را قبول دارم ولي با زمانه که سخت شده و مردم سخت ميگيرند چکار ميشه کرد و جز اينکه به خدابسپريم و متوسل بشيم وقتي نياز داريم به همجنس خود چکار ميتوانيم بکنيم وقتي دختريم و پسرها هم ميترسن بيان جلو و مردم ظاهربين شدند؟ التماس دعا
    پاسخ

    با عرض سلام؛ البته هر دوره اي سختيهاي خاص خودش رو داشته، ولي به هر حال ما براي حل اين مشكلات راهي جز روي آوردن به آموزه ها و توصيه هاي نجات بخش اسلام عزيز نداريم و سالهاست كه كارآمدي و اثر بخشي اين نسخه ها يكي يكي تو محافل علمي و پژوهشي دنيا در حال اثبات شدن هست.
    + علي 

    مطلب آموزنده و جالبي بود

    متشكر

    سلام بحث جالبي يه ولي يه چيزي تو اين ادمکي که داره اين يکي رو بوس ميکنه چرا فقط يکي بوس ميکنه و اون يکي وايستاده برا خودش کيف ميکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فعلا همين بعدا يه چيزايي راجع به بحث تو کلوب ميگم
    مرسي از پست سفارشي تون البته من متاهل ام

    موفق و پاينده باشين

    هوالمحبوب

    برادر خوبم، سلام ـ خسته نباشيد. تمام فرمايش‏هاي شما درست و متين، همه حرف‏هاي شما رو هم قبول دارم، اما بذاريد چند تا نكته رو هم من خدمت شما عرض كنم: اول اينكه من به عنوان يه دختري كه سعي مي‏كنه به اصول مذهبي پايبند باشه توي اين جامعه زندگي مي‏كنم و سي سال سن دارم اما برخورد جامعه اسلامي ما با من و امثال من چيه؟ يه نگاهي به اطراف خودتون بندازيد، ديگه حتي بچه مذهبي‏هاي ما هم معيارهاشون براي ازدواج عوض شده و به جاي اينكه دنبال باطن آدما باشن، دنبال ظاهر و رنگ و لعاب اونها هستند، هرچند شايد به ظاهر اين مساله رو كتمان كنند اما باطنا بهش معتقد هستن. من نمي‏خوام همه رو متهم كنم و يا اينكه بگم چهره اصلا مهم نيست اما خواستم بگم اين حرف‏ها يه جورايي كليشه‏اي و شعارگونه شده. برادر خوبم، وقتي كه كسي به فكر دخترايي مثل من نيست، ما چه كاري مي‏تونيم براي خودمون انجام بديم؟ بريم از مردها خواستگاري كنيم؟ كه اون موقع از طرف جامعه و خانواده طرد بشيم و حتي از طرف همسر آينده؟ و يا اينكه سكوت اختيار كنيم، خودمون رو سركوب كنيم و بشينيم دست به دعا بشيم. بله ازدواج به موقع خوبه ولي وقتي سن ما كمتر بود، خانواده برامون تصميم گرفت و وقتي سن بيشتر شد و خواستگارها كمتر، همه چيز رو سپردن به ما... حالا شمايي كه اينها رو نوشتي، مي‏خوام ازتون سوال كنم، اسلام اينطوري سفارش كرده؟ الان هر كسي فقط مي‏خواد مشكل خودش رو حل كنه از همكار و دوست و خانواده گرفته تا... و هيچ كس فكر بقيه نيست، همه فكر مي‏كنن كه اگر نياز عاطفي روحي و حتي غرايز جنسي هست، مال آقايون و خانوما بي‏احساسن، اما نه، خانوم‏ها صبرشون بيشتره و شايد قدرت سركوبشون... كيه كه دخترايي امثال ما رو دريابه؟ جامعه؟‏مسوولين؟ خانواده؟ نه عزيز هيچ كس... و به شما بگم كه ما و امثال ما كم نيستيم... پس بياييد به جاي شعار دادن، به فكر راه چاره باشيم كه اگر همين طوري پيش بره آينده بدي در انتظار ما خواهد بود.

    موفق باشيد

    و من الله التوفيق

    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از خواهر بزرگوارم؛ از اينكه به وبلاگم سر زدين و با حوصله مطالب رو خوندين و به تفصيل نظر دادين متشكرم ؛ برخورد جامعه يه وقتايي مطلوب نيست و ظاهر بيني هم زياده . اين سخن كه شعار كافي نيست كاملا درسته ، براي اصلاح وضعيت بايد همه به سهم خودشون كار كنن؛ من با وبلاگ شما با نقد كردن و ... ، مراكز، سازماها و نهادهاي دولتي و مردمي هم هر كدوم به سهم و نقش خود بايد تلاش كنن. والدين هم بايد با هوشمندي نسبت به موقعيت و شرايط فرزندان و جامعه، زمينه هاي تصميم درست رو فراهم كنن و از دخالت مستقيم و اعمال نظرهاي غير منطقي و يك طرفه خودداري كنن. ما بايد حساب اسلام رو از اعمال سليقه هاي فردي و گروهي جدا كنيم؛ اسلام آموزه ها و توصيه هاي بسيار پخته و سنجيده اي راجع به نيازهاي فردي و اجتماعي دارد كه بايستي از منابع معتبر خودش مورد مطالعه قرار بگيره و يا از زبان كارشناسان مربوطه شنيده بشه. نيازهاي عاطفي و جنسي ميان زن و مرد مشتركه . بنظر مي رسه كه چاره همه اين مشكلات برگشت به عقلانيت، وجدان، تفكر و عمل به اسلام عزيز است كه نسبت به آن بي مهري و كم توجهي شده و در حال حاضر هم متاسفانه همينطوره من بعنوان نمونه بخشي از آموزه هاي اجتماعي اسلام رو خدمت شما عرض ميكنم تا ببينيد فاصله عملكرد و رفتار ما تا حقيقت اسلام چقدره !بعنوان نمونه ؛ در مورد نحوه خواستگارى و رفتن پسر يا دختر،‌ اسلام هيچ گونه دستور خاصى ندارد و مانند بسيارى از امور ديگر به خود مردم واگذار شده است. استاد مطهرى مي‌گويد: «اين که از قديم الايام مردان به عنوان خواستگارى نزد زنان مى رفته اند و از آن‌ها تقاضاي همسرى مى کرده اند، از بزرگ ترين عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است. طبيعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبيعت زن را گُل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. اين يکى از تدابير حکيمانه و شاهکارهاى خلقت است که در غريزة مرد نياز و طلب و در غريزة زن ناز و جلوه قرار داده است. خلاف حيثيت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود. براى مرد قابل تحمّل است که از زنى خواستگارى کند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن ديگرى خواستگارى کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنى رضايت خود را به همسرى با او اعلام کند اما براى زن که مي‌خواهد محبوب و معشوق و مورد توجه و علاقه باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غريزه نيست که مردى را به همسرى خود دعوت کند و احياناً جواب رد بشنود و سراغ مرد ديگري رود».[4]خواستگاري هميشه از ناحية‌ جنس مذکر انجام مي‌شود. اين قاعده حتى در مورد حيوانات نيز جاري است. يعنى در خواست از جنس مخالف غالباً از ناحية مذکر آغاز مي‌شود.دين مقدس اسلام نيز که آيين فطرت است، بر اين رويه فطرى و طبيعى صحه نهاده و بر اين مبنا و اساس است که در قرآن و سنّت در امر ازدواج، مردان مخاطب واقع گشته اند و مستقيماً به آنان دستور ازدواج و همسر گزينى داده شده و فرموده است:‌ «فانکحوا ما طاب لکم من النّساء؛ بازنان طيب و پاکيزه ازدواج کنيد».5‌‌]اين آيه به معناى نهى از خواستگارى زن از مرد نيست، از اين رو در صدر اسلام تقاضاى زن از مرد نيز اتفاق افتاده است. امام باقر(ع) نقل مي‌کند: زنى نزد پيامبر(ص) آمد و عرض کرد: مرا به عقد کسى در آور. حضرت رو به حضار نمود و فرمود: کسى حاضر است با اين زن ازدواج کند؟ مردى از ميان جمع برخاست و عرض کرد: من حاضرم، حضرت فرمود: چه دارى که به او بدهي؟ گفت: چيزى ندارم. پيامبر(ص) فرمود: نمى شود. زن خواستة خود را تکرار کرد. ديگر بار حضرت فرمايش خويش را تکرار نمود، باز همان مرد برخاست. سرانجام پيامبر به آن مرد فرمود: از قرآن چيزى مى داني؟ گفت: بلي. فرمود: زن را به عقد ازدواج تو در آوردم، در عوض قرآنى که به او آموزش مى دهي،‌ مهرية او خواهد بود6‌] از اين جريان بر مى آيد که خواستگاري زن از مرد از نظر اسلام ممنوع و مذموم نيست ولى بر خلاف عرف و سيرة مسلمانان و قواعد مورد قبول جامعه و مقتضاى فطرت و طبيعت است. با استفاده از مطالب سايت واحد پاسخ به سوالات ديني : http://www.pasokhgoo.ir/
     <      1   2