حسين - پيام‌هاي ارسالي ?RSS=0 حسين - پيام‌هاي ارسالي fa ParsiBlog.com RSS Generator Fri, 22 Nov 2024 07:49:08 GMT حسين #سوادزندگي قايقتان شکست ؟ پارويتان را آب برد؟ تورتان پاره شد؟ صيدتان دوباره به دريا برگشت؟ غمت نباشد چون خدا با ماست. هيچ وقت نگو از ماست که برماست ،بگو خدا با ماست. اگر قايقت شکست، باشد، دلت نشکند، دلي نشکني. اگر پارويت را آب برد، باشد، آبرويت را آب نبرد، آبرويي نبري. اگر صيدت از دستت رفت، باشد، اميدت از دست نرود و اميد کسي را نا اميد نکني. امروز اگر تمام سرمايه ات از دستت رفت، دستانت را که داري. پس خدايت را شکر کن. دوباره شکر کن. بيا شکر کنيم که اگر کفشي به پا نداريم، پا که داريم... @DastaneRastan57 http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12349811/ <span class="mb">#سوادزندگي قايقتان شکست ؟ پارويتان را آب برد؟ تورتان پاره شد؟ صيدتان دوباره به دريا برگشت؟ غمت نباشد چون خدا با ماست. هيچ وقت نگو از ماست که برماست ،بگو خدا با ماست. اگر قايقت شکست، باشد، دلت نشکند، دلي نشکني. اگر پارويت را آب برد، باشد، آبرويت را آب نبرد، آبرويي نبري. اگر صيدت از دستت رفت، باشد، اميدت از دست نرود و اميد کسي را نا اميد نکني. امروز اگر تمام سرمايه ات از دستت رفت، دستانت را که داري. پس خدايت را شکر کن. دوباره شکر کن. بيا شکر کنيم که اگر کفشي به پا نداريم، پا که داريم... @DastaneRastan57</span> Sun, 24 Mar 2019 09:47:00 GMT از زبان مرحوم آية اللّه العظمي مرعشي نجفي نقل شده: که بعد از عروسي حضرت زينب با عبداللّه بن جعفر، آن حضرت يک شبانه روز امام حسين عليه السلام را نديده بود؛ چادر بر سر کرده و آماده ملاقات با برادر شده بود. براي زينب، حتي آن يک شبانه روز هم دوري از امام حسين عليه السلام، بسيار سخت بوده است. پس از اين که مي خواهد به ديدار برادر برود، به ايشان خبر مي دهند که امام حسين عليه السلام خودشان به ديدار شما مي آيند. زينب کبري سلام اللّه عليها از فرط خستگي بر سکوي خانه و جلوي آفتاب به خواب مي رود، تا اين که امام حسين عليه السلام سر مي رسند، اما زينب را بيدار نمي کنند، بلکه قباي خود را سايه بان خواهر مي نمايند، تا حضرت زينب بيدار نشوند. حضرت زينب سلام اللّه عليها که از خواب بر مي خيزند، از برادر مي پرسند: چرا من را بيدار نکرديد امام حسين عليه السلام مي فرمايند: دلم نيامد. بعد خانم گفتند: اين کار را بايد يک روز جبران کنم. و اين جبران به عصر عاشورا کشيد که زينب کبري با نيمي از چادر خود، نيمي از بدن عريان سيد الشهدا عليه السلام را در گودال قتلگاه پوشانيد @DastaneRastan57 http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12348501/ <span class="mb">از زبان مرحوم آية اللّه العظمي مرعشي نجفي نقل شده: که بعد از عروسي حضرت زينب با عبداللّه بن جعفر، آن حضرت يک شبانه روز امام حسين عليه السلام را نديده بود؛ چادر بر سر کرده و آماده ملاقات با برادر شده بود. براي زينب، حتي آن يک شبانه روز هم دوري از امام حسين عليه السلام، بسيار سخت بوده است. پس از اين که مي خواهد به ديدار برادر برود، به ايشان خبر مي دهند که امام حسين عليه السلام خودشان به ديدار شما مي آيند. زينب کبري سلام اللّه عليها از فرط خستگي بر سکوي خانه و جلوي آفتاب به خواب مي رود، تا اين که امام حسين عليه السلام سر مي رسند، اما زينب را بيدار نمي کنند، بلکه قباي خود را سايه بان خواهر مي نمايند، تا حضرت زينب بيدار نشوند. حضرت زينب سلام اللّه عليها که از خواب بر مي خيزند، از برادر مي پرسند: چرا من را بيدار نکرديد امام حسين عليه السلام مي فرمايند: دلم نيامد. بعد خانم گفتند: اين کار را بايد يک روز جبران کنم. و اين جبران به عصر عاشورا کشيد که زينب کبري با نيمي از چادر خود، نيمي از بدن عريان سيد الشهدا عليه السلام را در گودال قتلگاه پوشانيد @DastaneRastan57</span> Fri, 22 Mar 2019 05:10:00 GMT وفات حضرت زينب سلام اللَّه عليها وفات مظلومانه و غريبانه امّ المصائب حضرت فاطمه صغرى عقيله بنى هاشم زينب كبرى سلام اللَّه عليها در شب يكشنبه رجب سال ه’ به وقوع پيوسته است. (زينب الكبرى سلام اللَّه عليها (نقدى): ص . معالى السبطين: ج ، ص ) در مدت يك سال بعد از واقعه كربلا، زندگانى آن حضرت همراه با اشك و آه و خاطرات اسارت و كربلا سپرى گشت. در عظمت آن مخدره همين بس كه به فرموده صدوق رحمة اللَّه، از جانب امام حسين عليه السّلام نيابت خاصه داشته است، و تا هنگامى كه بيمارى امام زين العابدين عليه السّلام تمام نشده بود، اين نيابت ادامه داشت. (شجره طوبى: ج ، ص ) نام گذارى حضرت: هنگام ولادت جبرئيل از جانب خداوند متعال بر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نازل شد و عرض كرد: «يا رسول اللَّه، اسم اين دختر را زينب بگذار». آنگاه جبرئيل گريست. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پرسيد: سبب اين گريه چيست؟ عرض كرد: همانا اين دختر از آغاز زندگانى تا پايان روزگار در اين سراى ناپايدار با رنج و درد و بلا خواهد زيست. گاهى به درد مصيبت شما يا رسول اللَّه مبتلا مى شود، و گاهى در ماتم مادرش و گاهى در مصيبت پدر و گاهى به درد فراق برادرش حسن مجتبى عليه السّلام دچار ثواب كسى كه بر بر او و بر مصائب او گريه كند مانند ثواب كسى است كه بر برادرش حسين گريه كند». سپس نام آن حضرت را «زينب» نهاد. (رياحين الشريعة: ج ، ص - ) آن حضرت يك سال و چند ماه بعد از واقعه كربلا با قلبى پر از اندوه از مصائب كربلا در خانه خود رحلت فرمودند و در همان خانه دفن شدند. در وفات آن مخدره مظلومه روزهاى رجب و دهم ماه رمضان را هم گفته اند. (الوقايع و الحوادث: ج ، ص ) کتاب تقويم شيعه http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12348676/ <span class="mb">وفات حضرت زينب سلام اللَّه عليها وفات مظلومانه و غريبانه امّ المصائب حضرت فاطمه صغرى عقيله بنى هاشم زينب كبرى سلام اللَّه عليها در شب يكشنبه رجب سال ه’ به وقوع پيوسته است. (زينب الكبرى سلام اللَّه عليها (نقدى): ص . معالى السبطين: ج ، ص ) در مدت يك سال بعد از واقعه كربلا، زندگانى آن حضرت همراه با اشك و آه و خاطرات اسارت و كربلا سپرى گشت. در عظمت آن مخدره همين بس كه به فرموده صدوق رحمة اللَّه، از جانب امام حسين عليه السّلام نيابت خاصه داشته است، و تا هنگامى كه بيمارى امام زين العابدين عليه السّلام تمام نشده بود، اين نيابت ادامه داشت. (شجره طوبى: ج ، ص ) نام گذارى حضرت: هنگام ولادت جبرئيل از جانب خداوند متعال بر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نازل شد و عرض كرد: «يا رسول اللَّه، اسم اين دختر را زينب بگذار». آنگاه جبرئيل گريست. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پرسيد: سبب اين گريه چيست؟ عرض كرد: همانا اين دختر از آغاز زندگانى تا پايان روزگار در اين سراى ناپايدار با رنج و درد و بلا خواهد زيست. گاهى به درد مصيبت شما يا رسول اللَّه مبتلا مى شود، و گاهى در ماتم مادرش و گاهى در مصيبت پدر و گاهى به درد فراق برادرش حسن مجتبى عليه السّلام دچار ثواب كسى كه بر بر او و بر مصائب او گريه كند مانند ثواب كسى است كه بر برادرش حسين گريه كند». سپس نام آن حضرت را «زينب» نهاد. (رياحين الشريعة: ج ، ص - ) آن حضرت يك سال و چند ماه بعد از واقعه كربلا با قلبى پر از اندوه از مصائب كربلا در خانه خود رحلت فرمودند و در همان خانه دفن شدند. در وفات آن مخدره مظلومه روزهاى رجب و دهم ماه رمضان را هم گفته اند. (الوقايع و الحوادث: ج ، ص ) کتاب تقويم شيعه</span> Fri, 22 Mar 2019 13:41:00 GMT #جايگاه_پدر يک تحويلدار بانک مي گفت : پسر بچه ا ه قبض آورد تا پرداخت کنه ... گفتم : وقت گذشته ، سات ها رو بستم فردا صبح بار ... گفت : مي دون من پسر کم بابامو بارمم همنو مگ گفتم : فرقي نمي کنه ، ساتو بستم پسر جان ‌... رفت و با ه مرد اومد لباسها کهنه و چهره رنج ديده اي داشت ، فهمدم باباشه ... بلندشدم و به قصد احترام تحويلش گرفتم قبض و پولشو گرفتم گفتم : چشم ته قبضو مهر کردم دادم بهش .. گذاشتم ته کشو فردا صبح پرداخت کنم ... پسره گفت : دد بابامو بارم نمي تون نه بگ بهش بعدش خندد ... باباش به پسرش گفت : برو جلو در من مام اومد در گوشم گفت : ممنونم ازت بخاطر انکه جلو بچم بزرگم کرد از ددگاه بچه پدر تنها ترن فرده که حل مشکته و تنها ترن فرد بزرگ تو دناست . پــدر است که در کتاب جايي ندارد و هيچ چيز زير پايش نيست .... بي مِنَت از اين غريبگي هايش مي گذرد تا پدر باشد ... و پشت خنده هايش فقط سکوت مي کند... خدايا بالاتر از بهشتت چه داري براي زير پاي پدرم مي خواهم ... @DastaneRastan57 http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12348381/ <span class="mb">#جايگاه_پدر يک تحويلدار بانک مي گفت : پسر بچه ا ه قبض آورد تا پرداخت کنه ... گفتم : وقت گذشته ، سات ها رو بستم فردا صبح بار ... گفت : مي دون من پسر کم بابامو بارمم همنو مگ گفتم : فرقي نمي کنه ، ساتو بستم پسر جان ‌... رفت و با ه مرد اومد لباسها کهنه و چهره رنج ديده اي داشت ، فهمدم باباشه ... بلندشدم و به قصد احترام تحويلش گرفتم قبض و پولشو گرفتم گفتم : چشم ته قبضو مهر کردم دادم بهش .. گذاشتم ته کشو فردا صبح پرداخت کنم ... پسره گفت : دد بابامو بارم نمي تون نه بگ بهش بعدش خندد ... باباش به پسرش گفت : برو جلو در من مام اومد در گوشم گفت : ممنونم ازت بخاطر انکه جلو بچم بزرگم کرد از ددگاه بچه پدر تنها ترن فرده که حل مشکته و تنها ترن فرد بزرگ تو دناست . پــدر است که در کتاب جايي ندارد و هيچ چيز زير پايش نيست .... بي مِنَت از اين غريبگي هايش مي گذرد تا پدر باشد ... و پشت خنده هايش فقط سکوت مي کند... خدايا بالاتر از بهشتت چه داري براي زير پاي پدرم مي خواهم ... @DastaneRastan57</span> Thu, 21 Mar 2019 23:05:00 GMT ...شاعر عصباني شد علامه محمد تقي جعفري: يکي از نوه هاي مرحوم مورخ الدوله ي سپهر، نويسنده کتاب "ناسخ التواريخ" به منزل ما آمد و اظهار داشت که در شب عيد غدير در منزلي در شمال تهران، جشني برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنيد. . گفت: در اين جشن تعداد زيادي از رجال لشکري و کشوري هستند. من تصور مي کنم که اگر شما تشريف بياوريد و در آن محفل، مطالبي نيز بفرماييد مؤثر واقع شود. . محل برگزاري جشن،منزلي بزرگ و تقريبا جنگل مانند بود و بخش هايي از آن،به صورت آب نماهاي بسيار بزرگ بود و به هرحال،باغي بود که کمتر نمونه آن را ديده بودم. وارد جلسه شديم. . ديدم سالني بسيار بزرگ است که انواع و اقسام ميوه ها و شيريني ها جهت پذيرايي از حضار در آن چيده شده است. در ادامه برنامه برخي از اينها آمدند و در وصف اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) اشعاري خواندند.برخي از شعرها خوب بود و برخي نيز سطحي نداشت... . من ديگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس سيّدي با ظاهري بسيار ساده وارد شد و حتي کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا اين کار، خلاف عادت بود و پيدابود که صاحب مجلس و تعدادي ديگر ناراحت شده اند. . عموم حضار به سيد نگاهي تحقير آميز داشتند. کسي به او احترامي نگذاشت، ولي من در مقابلش به احترام برخاستم و او نيز سري تکان داد. سيد،جوان بود و با يک طمأنينه و اطمينان خاصي بر روي زمين نشست و کسي هم تعارف نکرد که روي صندلي بنشيند. . بالاخره،نوبت به اشعرالشعرا رسيد و از او دعوت کردند که بيايد و اشعارش را بخواند. اين شاعر با يک طمطراقي آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. . وقتي بيت اول را خواند هر چند بد نبود ولي سيد يک اشکال جدي به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بيت دوم را خواند. . دوباره سيد ايراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمي کرد. وقتي بيت سوم را خواند،سيد گفت: اين هم اشکال دارد. شاعر عصباني شد و گفت: چرا؟ سيد گفت: خوب،اين را اول مي پرسيدي. الان برايت توضيح مي دهم. . سيد،بحثي از معاني بيان و صنايع ادبي را به صورت خيلي خلاصه بيان کرد... ديدم که دريايي است بيکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سيد را به بالاي مجلس بردند. . در اين هنگام يکي از حضار به سيد گفت: اولا خوش آمديد، هر چند که نميدانيم چطور آمديد. دوم اين که آيا خودتان هم شعر مي گوييد؟ سيد گفت: گاهي اوقات. گفتند: مي شود يکي از سروده هاي خود را بخوانيد؟ گفت: آري و حتي ميتوانم همين الان شعر تازه بگويم. گفتند: پس بفرماييد. . گفت: نه، چرا که ممکن است بگوييد اين اشعار را قبلا گفته اي. شما بگوييد که چه بسرايم؟ . اينها با حالت اعجاب آميز نگاهي به يکديگر کردند و گفتند: غزلي بگوييد در مدح اميرالمؤمنين که دو بيت اول عاشقانه باشد و بيت سوم اين باشد که اگر علي به خاري نگاه کند،گلستان مي شود و بيت چهارم اين باشد که اگر معصيت کاران عالم حتي فرعون توسل به علي پيدا کنند بهره مند مي شوند. خلاصه، محدوده را براي او خيلي تنگ کردند. . سيد قبل از شروع نگاهي به حضار کرد که کسي اشعار او را ننويسد. من زير عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را يادداشت کنم. سيد فهميد اما اعتراضي به من نکرد. سيد شعر را اين گونه آغاز کرد: . *گر شميمي ز سر طرّه جانان خيزد تا قيامت ز صبا رايحه جان خيزد . واله ام من که چو ازخواب تو بيدار شوي زچه رو از سر چشمان تو مژگان خيزد؟ . علي عالي اعلا که ز بيم نهلش روح از کالبد عالم امکان خيزد . گر به خاري کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خيزد . گر زند دست به دامان ولايش فرعون از لحد با دو کف موسي عمران خيزد . داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظري کز پي مدح تو چون بحر به طوفان خيزد* . معلوم شد که اسمش جدّا و قمي است. . پس از خواندن شعر، سيد خطاب به حاضران گفت: . آقايان! علي(سلام الله عليه) ازاين جلسات که دور هم بنشينيد و انواع غذاها را بخوريد و چند بيت هم شعر بخوانيد راضي نيست. علي مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستيد و مردانگي داريد برويد سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. يعني همان کساني که مورد عنايت علي بودند. اينجا نشسته ايد و غذاها، شيريني ها و شربت هاي خوشمزه مي خوريد بعد مي رويد خانه و فکر مي کنيد که در مدح علي شعر گفته ايد. صريح بگويم که بايد وضعتان را عوض کنيد و برويد سراغ محرومان جامعه. اين را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بيرون رفت. . پس از رفتن او تا مدتي همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادي از آنها بسيار گريه مي کردند. آقاي سپهر،بعدها مي گفت: تعدادي از آنها زندگي شان را تغيير دادند و رفتند و به رسيدگي به محرومان پرداختند. http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12346945/ <span class="mb">...شاعر عصباني شد علامه محمد تقي جعفري: يکي از نوه هاي مرحوم مورخ الدوله ي سپهر، نويسنده کتاب &quot;ناسخ التواريخ&quot; به منزل ما آمد و اظهار داشت که در شب عيد غدير در منزلي در شمال تهران، جشني برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنيد. . گفت: در اين جشن تعداد زيادي از رجال لشکري و کشوري هستند. من تصور مي کنم که اگر شما تشريف بياوريد و در آن محفل، مطالبي نيز بفرماييد مؤثر واقع شود. . محل برگزاري جشن،منزلي بزرگ و تقريبا جنگل مانند بود و بخش هايي از آن،به صورت آب نماهاي بسيار بزرگ بود و به هرحال،باغي بود که کمتر نمونه آن را ديده بودم. وارد جلسه شديم. . ديدم سالني بسيار بزرگ است که انواع و اقسام ميوه ها و شيريني ها جهت پذيرايي از حضار در آن چيده شده است. در ادامه برنامه برخي از اينها آمدند و در وصف اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) اشعاري خواندند.برخي از شعرها خوب بود و برخي نيز سطحي نداشت... . من ديگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس سيّدي با ظاهري بسيار ساده وارد شد و حتي کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا اين کار، خلاف عادت بود و پيدابود که صاحب مجلس و تعدادي ديگر ناراحت شده اند. . عموم حضار به سيد نگاهي تحقير آميز داشتند. کسي به او احترامي نگذاشت، ولي من در مقابلش به احترام برخاستم و او نيز سري تکان داد. سيد،جوان بود و با يک طمأنينه و اطمينان خاصي بر روي زمين نشست و کسي هم تعارف نکرد که روي صندلي بنشيند. . بالاخره،نوبت به اشعرالشعرا رسيد و از او دعوت کردند که بيايد و اشعارش را بخواند. اين شاعر با يک طمطراقي آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. . وقتي بيت اول را خواند هر چند بد نبود ولي سيد يک اشکال جدي به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بيت دوم را خواند. . دوباره سيد ايراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمي کرد. وقتي بيت سوم را خواند،سيد گفت: اين هم اشکال دارد. شاعر عصباني شد و گفت: چرا؟ سيد گفت: خوب،اين را اول مي پرسيدي. الان برايت توضيح مي دهم. . سيد،بحثي از معاني بيان و صنايع ادبي را به صورت خيلي خلاصه بيان کرد... ديدم که دريايي است بيکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سيد را به بالاي مجلس بردند. . در اين هنگام يکي از حضار به سيد گفت: اولا خوش آمديد، هر چند که نميدانيم چطور آمديد. دوم اين که آيا خودتان هم شعر مي گوييد؟ سيد گفت: گاهي اوقات. گفتند: مي شود يکي از سروده هاي خود را بخوانيد؟ گفت: آري و حتي ميتوانم همين الان شعر تازه بگويم. گفتند: پس بفرماييد. . گفت: نه، چرا که ممکن است بگوييد اين اشعار را قبلا گفته اي. شما بگوييد که چه بسرايم؟ . اينها با حالت اعجاب آميز نگاهي به يکديگر کردند و گفتند: غزلي بگوييد در مدح اميرالمؤمنين که دو بيت اول عاشقانه باشد و بيت سوم اين باشد که اگر علي به خاري نگاه کند،گلستان مي شود و بيت چهارم اين باشد که اگر معصيت کاران عالم حتي فرعون توسل به علي پيدا کنند بهره مند مي شوند. خلاصه، محدوده را براي او خيلي تنگ کردند. . سيد قبل از شروع نگاهي به حضار کرد که کسي اشعار او را ننويسد. من زير عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را يادداشت کنم. سيد فهميد اما اعتراضي به من نکرد. سيد شعر را اين گونه آغاز کرد: . *گر شميمي ز سر طرّه جانان خيزد تا قيامت ز صبا رايحه جان خيزد . واله ام من که چو ازخواب تو بيدار شوي زچه رو از سر چشمان تو مژگان خيزد؟ . علي عالي اعلا که ز بيم نهلش روح از کالبد عالم امکان خيزد . گر به خاري کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خيزد . گر زند دست به دامان ولايش فرعون از لحد با دو کف موسي عمران خيزد . داورا! دادگرا! جانب &quot;جدّا&quot; نظري کز پي مدح تو چون بحر به طوفان خيزد* . معلوم شد که اسمش جدّا و قمي است. . پس از خواندن شعر، سيد خطاب به حاضران گفت: . آقايان! علي(سلام الله عليه) ازاين جلسات که دور هم بنشينيد و انواع غذاها را بخوريد و چند بيت هم شعر بخوانيد راضي نيست. علي مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستيد و مردانگي داريد برويد سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. يعني همان کساني که مورد عنايت علي بودند. اينجا نشسته ايد و غذاها، شيريني ها و شربت هاي خوشمزه مي خوريد بعد مي رويد خانه و فکر مي کنيد که در مدح علي شعر گفته ايد. صريح بگويم که بايد وضعتان را عوض کنيد و برويد سراغ محرومان جامعه. اين را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بيرون رفت. . پس از رفتن او تا مدتي همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادي از آنها بسيار گريه مي کردند. آقاي سپهر،بعدها مي گفت: تعدادي از آنها زندگي شان را تغيير دادند و رفتند و به رسيدگي به محرومان پرداختند.</span> Wed, 20 Mar 2019 13:50:00 GMT نام اين سيد، سيدمحمد جدّا ره ملقب به خاتم‌الشعراست. گذر جدا در قم معروف است. البته اگر الآن خرابش نکرده باشند. در آنجا مغازه داشته است. ظاهرا پنبه‌زني داشته و از اوليا بوده است. قبرش در قبرستان ابوحسين است. سنگ مزاري کوچک در جلوي يکي از حجره‌هاي انتهايي (حجره‌هاي سمت چپ از در ورودي). رويش همين نام را نوشته‌اند: سيدمحمد جدا، خاتم‌الشعرا. طايفه جدا در قم معروفند. با يکي از بستگان جدا که شاعر هم هست، درباره ايشان گفت‌وگو کردم، او را مي‌شناخت و به اين داستان هم اشاره کرد، ليکن نمي‌دانست مزارش کجاست. http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12346944/ <span class="mb">نام اين سيد، سيدمحمد جدّا ره ملقب به خاتم‌الشعراست. گذر جدا در قم معروف است. البته اگر الآن خرابش نکرده باشند. در آنجا مغازه داشته است. ظاهرا پنبه‌زني داشته و از اوليا بوده است. قبرش در قبرستان ابوحسين است. سنگ مزاري کوچک در جلوي يکي از حجره‌هاي انتهايي (حجره‌هاي سمت چپ از در ورودي). رويش همين نام را نوشته‌اند: سيدمحمد جدا، خاتم‌الشعرا. طايفه جدا در قم معروفند. با يکي از بستگان جدا که شاعر هم هست، درباره ايشان گفت‌وگو کردم، او را مي‌شناخت و به اين داستان هم اشاره کرد، ليکن نمي‌دانست مزارش کجاست.</span> Wed, 20 Mar 2019 13:48:00 GMT علامت حيوان گذاشتن رسم چيني و هندي هاست براي سال جديدشون. توجه داشته باشيد : علامتِ حيوانِ هيچ سالي رو که امسال هم خوک است سر سفره نذاريد ؛ چون ‌ما ايرانيان مسلمان ؛ در سفره هايمان قرآن ميگذاريم ؛ و قرآن از جمله ارکان اصلي سفره هفت سين مسلمانان ايراني است ؛ که به نشانه توکل و توسل به خداوند متعال در آغاز سال و درخواست بهترينها از خالق خويش ، قرآن را در بالاي سفره قرار مي دهند و لذا : هرگز نماد هيچ حيواني و بخصوص خوک نجس و پليد و کثافت خوار را نبايد با قرآن در يک سفره قرار دهيد خوک در اسلام نماد کفر و نجاست است و برکت را از سفره هايمان مي برد خداوند متعال در آيات سوره هاي (بقره 173، مائده 3، انعام 145، نحل 115) قرآن کريم ، صريحا خوک را نجس و پليد معرفي کرده و گوشتش را حرام فرموده است يادمون باشه‌ که هفت سين نماد ملي و باستاني ايرانيان است ؛ پس هيچ ربطي به علامت حيوان سال که مختص طالع بيني هاي چيني و هندي و ... است ندارد . سنت هاي اصيل و ريشه دار ايراني و اسلامي را با انحرافات و بدعت ها ‌آلوده نکنيم . @DastaneRastan57 http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12346649/ <span class="mb">علامت حيوان گذاشتن رسم چيني و هندي هاست براي سال جديدشون. توجه داشته باشيد : علامتِ حيوانِ هيچ سالي رو که امسال هم خوک است سر سفره نذاريد ؛ چون ‌ما ايرانيان مسلمان ؛ در سفره هايمان قرآن ميگذاريم ؛ و قرآن از جمله ارکان اصلي سفره هفت سين مسلمانان ايراني است ؛ که به نشانه توکل و توسل به خداوند متعال در آغاز سال و درخواست بهترينها از خالق خويش ، قرآن را در بالاي سفره قرار مي دهند و لذا : هرگز نماد هيچ حيواني و بخصوص خوک نجس و پليد و کثافت خوار را نبايد با قرآن در يک سفره قرار دهيد خوک در اسلام نماد کفر و نجاست است و برکت را از سفره هايمان مي برد خداوند متعال در آيات سوره هاي (بقره 173، مائده 3، انعام 145، نحل 115) قرآن کريم ، صريحا خوک را نجس و پليد معرفي کرده و گوشتش را حرام فرموده است يادمون باشه‌ که هفت سين نماد ملي و باستاني ايرانيان است ؛ پس هيچ ربطي به علامت حيوان سال که مختص طالع بيني هاي چيني و هندي و ... است ندارد . سنت هاي اصيل و ريشه دار ايراني و اسلامي را با انحرافات و بدعت ها ‌آلوده نکنيم . @DastaneRastan57</span> Tue, 19 Mar 2019 23:33:00 GMT هو العليّ قصيد ملامهرعلي تبريزي خويي(متوفي.1262ق) ها علىٌّ بَشَرٌ كَيفَ بَشَر ربُّهُ فيهِ تَجَلّى وَ ظَهَرَ بدان كه على بشر است، اما چگونه بشرى است؟، بشرى است كه آثار قدرت پروردگارش در وجود او آشكار و نمايان شده است. عِلَّةُ الكَونِ وَ لَولاهُ لِما كانَ لِلعالَمِ عَينٌ وَ اَثَر آن حضرت علت غائى آفرينش است كه اگر او نبود، براى عالم واقعيت و اثرى نبود(خداوند بخاطر او عالم را بوجود آورده است. وَ لَهُ اَبدَعُ ما تَعقِلُهُ مِن عُقُولٍ وَ نُفُوسٍ وَ صُوَرٍ و آنچه را كه تو از عالم عقول و نفوس و صور(عوالم سه گانه خلقت كه در طول هم قرار گرفته و عبارتند از عالم عقل و مثال و ماده) تعقل و انديشه كنى، براى وجود او ابداع شده‏اند. فَلَكٌ فى فَلَكٍ فيهِ نُجُومٌ صَدَفٌ فى صَدَفٍ فيهِ دُرَرٌ فلكى است در داخل فلكى و داراى ستارگان است و صدفى است در داخل صدفى و داراى گوهرهاى درخشانى است(آن حضرت محاط در اوصاف پيغمبر اكرم است و ائم ديگر هم از وجود او پديد آمده‏اند). ما رَمى رَميةً اِلّا وَ كَفى ما غَزا غَزوَةً اِلّا وَ ظَفَرَ تيرى نيانداخت جز اين‌كه آن تير براى هلاك دشمن كافى شد، و به جنگى وارد نشد جز اين‌كه از آن پيروز در آمد. اَغمَدُ السَيفِ مَتى قابَلَهُ كُلُّ مَن جَرَّدَ سَيفٌ وَ شَهَرَ تمام شمشيركشان موقع مقابله با او(براى اينكه عرض اندام نكنند از ترس وى)، شمشيرشان را غلاف مي‌كردند. اَسَدُ اللّهِ اِذا صالَ وَ صاحَ اَبُوالاَيتامِ اِذا جادَ وَ بَرَّ موقعي كه حمله مي‌كرد و صيحه مي‌زد شير خدا بود، و در موقع بخشش و احسان پدر يتيمان بود. حُبُّهُ مَبدَءُ خُلدٍ وَ نِعَمٍ بُغضُهُ مَنشَأُ نارٍ وَ سَقَرَ محبت و دوستى آن‌حضرت سرچشم بهشت و نعمت‌هاى بهشت است و دشمنى او منشاء آتش دوزخ و جهنم است. هُوَ فى الكُلِّ اِمامُ الكُلِّ مَن اَبُوبَكرٍ وَ مَن كانَ عُمَرَ؟ او در تمام عالم پيشواى همه، پس از رسول اكرم صلى‌اللّه عليه وآله است ابوبكر و عمر كيستند كه با او لاف برابرى زنند؟ لَيسَ مَن اَذنَبَ يوماً بِاِمامٍ كَيفَ مَن اَشرَك دَهراً وَ كَفَرَ؟ كسى كه يك‌روز هم مرتكب گناه شود، شايست امامت نيست، پس چگونه شايسته آن مقام باشد كسى كه يك عمر در شرك و كفر بوده است(امام بايد معصوم و منتخب از جانب خدا باشد). خَصمُهُ اَبغَضَهُ اللّهُ وَ لَو حَمِدَ اللّهَ وَ اَثنى وَ شَكَرَ دشمن آن حضرت مبغوض خدا است، اگر چه خدا را ستايش كند و ثنا گويد و سپاسگزار باشد. مَن لَه صاحِبةٌ كَالزَّهراءِ اَو سَليلٍ كَشَبيرٍ وَ شَبَّرٍ جز على كيست كه زوجه‏اى چون زهرا عليهاالسلام يا فرزندانى مانند حسين عليهماالسلام داشته باشد؟ عَنهُ ديوانُ علومٍ وَ حِكَمٍ فيهِ طُومارُ عِظاتٍ وَ عِبَرٍ ديوان علوم و حكمت‌ها از آن‌حضرت است و طومار موعظه‏ها و پندها در نزد اوست. بُو تُرابٍ وَ كُنُوزِ العالَمِ عِندَهُ نَحوُ سُفالٍ وَ مَدَرٍ آن‌جناب خاك‌نشين بود و(اعتنائى به‌دنيا نداشت‏به‌طوري‌كه) گنج‌هاى عالم(شمش‏هاى طلا) در نزد او به‌منزل سفال و كلوخ بود. وَ هُوَ النُورُ وَ اَمَّا الشُّرَكاءُ كَظِلامٍ وَ دُخانٍ وَ شَرَرٍ و او نور خالص است و اما کساني که در دشمني با او با هم شريکند، مانند ظلمت و دود و اخگرهاي آتشند. اَيُّهَا الخَصمُ تَذَكَّر سَنَداً مَتنُهُ صَحَّ بِنَصٍّ وَ خَبَرٍ اي كه مخالف امامت او هستى بياد آر سند آن روايتى را(در غدير خم) كه متن آن بنابه‌ روايات و اخبار شما هم صحيح است. اِذ اَتى اَحمَدُ فى خُمِّ غَديرٍ بِعَلِىٍّ وَ عَلَى الرَّحلِ نَبَرَ موقعي كه در غدير خم پيغمبر صلّى‌اللّه عليه وآله على عليه‌السلام را آورد، بر جهاز شتران(عوض منبر) بالا رفت. قالَ مَن كُنتُ اَنَا مَولاهُ فَعَلِىٌّ لَه مَولاً وَ مَفَرٍّ و فرمود: من بر هر كس از نفس او اولى به تصرف هستم اين على بر او اولى به تصرف و پناه‌گاه است. قَبلَ تَعيينِ وَصىٍّ وَ وَزيرٍ هَل تَرى فاتَ نَبِىٍّ وَ هَجَرَ؟ هيچ پيغمبرى را ديده‏اى كه پيش از تعيين وصى و جانشين وفات يابد و يا هجرت كند؟ مَن اَتى فِيهِ نُصُوصٌ بِخُصُوصٍ هَل بِإِجماعِ عَوامٍ يُنكَرُ؟ كسى كه در شأن او نص‏ها و روايات مخصوصى آمده باشد آيا مي‌توان با اجماع مشتى عوام‌الناس منكر او شد؟ آيَةُ اللّهِ وَ هَل يُجحَدُ مَن خَصَّهُ اللّهُ بِآىٍ وَ سُوَرٍ؟ على عليه‌السلام آيت عظماى خداست آيا كسى را كه، خدا براى او آيه‏ها و سوره‏هائى اختصاص داده است، انکار مي‌توان کرد؟ وُدُّهُ اَوجَبُ ما فِى القُرآنِ اَوجَبَ اللّهُ عَلَينا وَ اَمَرَ دوستى آن‌حضرت واجب‏ترين امرى است كه در قرآن آمده، و خداوند آن را به ما امر فرموده است. http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12346548/ <span class="mb">هو العليّ قصيد ملامهرعلي تبريزي خويي(متوفي.1262ق) ها علىٌّ بَشَرٌ كَيفَ بَشَر ربُّهُ فيهِ تَجَلّى وَ ظَهَرَ بدان كه على بشر است، اما چگونه بشرى است؟، بشرى است كه آثار قدرت پروردگارش در وجود او آشكار و نمايان شده است. عِلَّةُ الكَونِ وَ لَولاهُ لِما كانَ لِلعالَمِ عَينٌ وَ اَثَر آن حضرت علت غائى آفرينش است كه اگر او نبود، براى عالم واقعيت و اثرى نبود(خداوند بخاطر او عالم را بوجود آورده است. وَ لَهُ اَبدَعُ ما تَعقِلُهُ مِن عُقُولٍ وَ نُفُوسٍ وَ صُوَرٍ و آنچه را كه تو از عالم عقول و نفوس و صور(عوالم سه گانه خلقت كه در طول هم قرار گرفته و عبارتند از عالم عقل و مثال و ماده) تعقل و انديشه كنى، براى وجود او ابداع شده‏اند. فَلَكٌ فى فَلَكٍ فيهِ نُجُومٌ صَدَفٌ فى صَدَفٍ فيهِ دُرَرٌ فلكى است در داخل فلكى و داراى ستارگان است و صدفى است در داخل صدفى و داراى گوهرهاى درخشانى است(آن حضرت محاط در اوصاف پيغمبر اكرم است و ائم ديگر هم از وجود او پديد آمده‏اند). ما رَمى رَميةً اِلّا وَ كَفى ما غَزا غَزوَةً اِلّا وَ ظَفَرَ تيرى نيانداخت جز اين‌كه آن تير براى هلاك دشمن كافى شد، و به جنگى وارد نشد جز اين‌كه از آن پيروز در آمد. اَغمَدُ السَيفِ مَتى قابَلَهُ كُلُّ مَن جَرَّدَ سَيفٌ وَ شَهَرَ تمام شمشيركشان موقع مقابله با او(براى اينكه عرض اندام نكنند از ترس وى)، شمشيرشان را غلاف مي‌كردند. اَسَدُ اللّهِ اِذا صالَ وَ صاحَ اَبُوالاَيتامِ اِذا جادَ وَ بَرَّ موقعي كه حمله مي‌كرد و صيحه مي‌زد شير خدا بود، و در موقع بخشش و احسان پدر يتيمان بود. حُبُّهُ مَبدَءُ خُلدٍ وَ نِعَمٍ بُغضُهُ مَنشَأُ نارٍ وَ سَقَرَ محبت و دوستى آن‌حضرت سرچشم بهشت و نعمت‌هاى بهشت است و دشمنى او منشاء آتش دوزخ و جهنم است. هُوَ فى الكُلِّ اِمامُ الكُلِّ مَن اَبُوبَكرٍ وَ مَن كانَ عُمَرَ؟ او در تمام عالم پيشواى همه، پس از رسول اكرم صلى‌اللّه عليه وآله است ابوبكر و عمر كيستند كه با او لاف برابرى زنند؟ لَيسَ مَن اَذنَبَ يوماً بِاِمامٍ كَيفَ مَن اَشرَك دَهراً وَ كَفَرَ؟ كسى كه يك‌روز هم مرتكب گناه شود، شايست امامت نيست، پس چگونه شايسته آن مقام باشد كسى كه يك عمر در شرك و كفر بوده است(امام بايد معصوم و منتخب از جانب خدا باشد). خَصمُهُ اَبغَضَهُ اللّهُ وَ لَو حَمِدَ اللّهَ وَ اَثنى وَ شَكَرَ دشمن آن حضرت مبغوض خدا است، اگر چه خدا را ستايش كند و ثنا گويد و سپاسگزار باشد. مَن لَه صاحِبةٌ كَالزَّهراءِ اَو سَليلٍ كَشَبيرٍ وَ شَبَّرٍ جز على كيست كه زوجه‏اى چون زهرا عليهاالسلام يا فرزندانى مانند حسين عليهماالسلام داشته باشد؟ عَنهُ ديوانُ علومٍ وَ حِكَمٍ فيهِ طُومارُ عِظاتٍ وَ عِبَرٍ ديوان علوم و حكمت‌ها از آن‌حضرت است و طومار موعظه‏ها و پندها در نزد اوست. بُو تُرابٍ وَ كُنُوزِ العالَمِ عِندَهُ نَحوُ سُفالٍ وَ مَدَرٍ آن‌جناب خاك‌نشين بود و(اعتنائى به‌دنيا نداشت‏به‌طوري‌كه) گنج‌هاى عالم(شمش‏هاى طلا) در نزد او به‌منزل سفال و كلوخ بود. وَ هُوَ النُورُ وَ اَمَّا الشُّرَكاءُ كَظِلامٍ وَ دُخانٍ وَ شَرَرٍ و او نور خالص است و اما کساني که در دشمني با او با هم شريکند، مانند ظلمت و دود و اخگرهاي آتشند. اَيُّهَا الخَصمُ تَذَكَّر سَنَداً مَتنُهُ صَحَّ بِنَصٍّ وَ خَبَرٍ اي كه مخالف امامت او هستى بياد آر سند آن روايتى را(در غدير خم) كه متن آن بنابه‌ روايات و اخبار شما هم صحيح است. اِذ اَتى اَحمَدُ فى خُمِّ غَديرٍ بِعَلِىٍّ وَ عَلَى الرَّحلِ نَبَرَ موقعي كه در غدير خم پيغمبر صلّى‌اللّه عليه وآله على عليه‌السلام را آورد، بر جهاز شتران(عوض منبر) بالا رفت. قالَ مَن كُنتُ اَنَا مَولاهُ فَعَلِىٌّ لَه مَولاً وَ مَفَرٍّ و فرمود: من بر هر كس از نفس او اولى به تصرف هستم اين على بر او اولى به تصرف و پناه‌گاه است. قَبلَ تَعيينِ وَصىٍّ وَ وَزيرٍ هَل تَرى فاتَ نَبِىٍّ وَ هَجَرَ؟ هيچ پيغمبرى را ديده‏اى كه پيش از تعيين وصى و جانشين وفات يابد و يا هجرت كند؟ مَن اَتى فِيهِ نُصُوصٌ بِخُصُوصٍ هَل بِإِجماعِ عَوامٍ يُنكَرُ؟ كسى كه در شأن او نص‏ها و روايات مخصوصى آمده باشد آيا مي‌توان با اجماع مشتى عوام‌الناس منكر او شد؟ آيَةُ اللّهِ وَ هَل يُجحَدُ مَن خَصَّهُ اللّهُ بِآىٍ وَ سُوَرٍ؟ على عليه‌السلام آيت عظماى خداست آيا كسى را كه، خدا براى او آيه‏ها و سوره‏هائى اختصاص داده است، انکار مي‌توان کرد؟ وُدُّهُ اَوجَبُ ما فِى القُرآنِ اَوجَبَ اللّهُ عَلَينا وَ اَمَرَ دوستى آن‌حضرت واجب‏ترين امرى است كه در قرآن آمده، و خداوند آن را به ما امر فرموده است.</span> Tue, 19 Mar 2019 23:19:00 GMT در کتاب المراقبات، مرحوم آيت‌الله حاج ميرزا جواد ملکي تبريزي (ره) درباره مراقبت از اعمال در ماه رجب و فضيلت هاي اين ماه بسيار ذکر شده است. يکي از روايات جالب در اين باره مطلبي از آيت‌الله ميرزا جوادآقا ملکي تبريزي در اين کتاب در ارتباط با حديث «مَلَک داعي» است. ايشان مي‌نويسد: «يکي از مراقبت‌هاي مهم در ماه رجب به ياد داشتن حديث «مَلَک داعي» است. از پيامبر اکرم (ص) روايت شده است.» که فرمودند: «خداي متعال در آسمان هفتم فرشته‏‌اي را قرار داده است که «داعي» گفته مي‏‌شود. هنگامي که ماه رجب آمد، اين فرشته در هر شب اين ماه تا صبح مي‏‌گويد: خوشا به حال رجبيّون، خوشا به حال تسبيح کنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا، خوشا به حال آنان که از برکت ماه رجب نصيبي اندوخته‌اند، خوشا به حال آنان که والايي ماه رجب را دريافته‌اند». خداي متعال مي‏‌فرمايد: همنشين کسي هستم که با من همنشيني کند، فرمانبردار کسي هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشايش هستم. ماه، ماه من، بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است. هر کسي در اين ماه من را بخواند او را اجابت مي‏‌کنم و هر کس از من بخواهد به او مي‏‌دهم و هر کس از من هدايت بخواهد او را هدايت مي‏‌کنم. اين ماه را رشته‏‌اي بين خود و بندگانم قرار دادم که هر کس آن را بگيرد به من مي‏‌رسد. وي در ادامه روش مراقبه را با حديثي طولاني تشريح مي‌کند که بخشي از آن را ذکر مي‌کنيم: «افسوس از کوتاهي ما در طاعت خدا! افسوس از کوتاهي ما در طاعت خدا! کجايند شکرگزاران؟ کجايند تلاشگران؟ آيا عاقلان توان فهم حق اين نداي آسماني را دارند؟ چرا جوابي نمي‌شنوم؟ کجايند عارفاني که مي‌دانند کسي توان شکر اين نعمت را ندارد؟ و اکنون‌ اي پروردگار! ما محتاج بخشايش تو و نجات از مجازات دردناکت مي‌باشيم و هيچ نياز و اضطراري بالاتر از اين اضطرار نيست. پس کجاست اجابت و برطرف کردن گرفتاري!‌اي بخشاينده! دست ما را بگير و از ورطه هلاک شدگان و سقوط زيانکاران نجات ده و چنانچه ماه، ماه تو، بنده، بنده‌ي تو و رحمت، رحمت تو است، دست زدن و گرفتن طناب نجات تو نيز تنها با توفيقي از جانب تو ميسر است. زيرا تمام خير‌ها از تو بوده و در غير تو يافت نمي‌شود. از کجا به خير برسيم در حالي که خيري يافت نمي‌شود مگر از ناحيه‌ي تو و چگونه نجات پيدا کنيم در حالي که کسي نمي‌تواند نجات يابد مگر با کمک تو؟» بيشتر بخوانيد: ماه رجب؛ ماه نزول رحمت الهي و استجابت دعا حجت الاسلام والمسمين سيد جلال موسويان خطيب و کارشناس امور قرآني در گفتگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: در هر شب جمعه ماه رجب خدا ملکي را به نام ملک داعي مامور کرده است که http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12346547/ <span class="mb">در کتاب المراقبات، مرحوم آيت‌الله حاج ميرزا جواد ملکي تبريزي (ره) درباره مراقبت از اعمال در ماه رجب و فضيلت هاي اين ماه بسيار ذکر شده است. يکي از روايات جالب در اين باره مطلبي از آيت‌الله ميرزا جوادآقا ملکي تبريزي در اين کتاب در ارتباط با حديث «مَلَک داعي» است. ايشان مي‌نويسد: «يکي از مراقبت‌هاي مهم در ماه رجب به ياد داشتن حديث «مَلَک داعي» است. از پيامبر اکرم (ص) روايت شده است.» که فرمودند: «خداي متعال در آسمان هفتم فرشته‏‌اي را قرار داده است که «داعي» گفته مي‏‌شود. هنگامي که ماه رجب آمد، اين فرشته در هر شب اين ماه تا صبح مي‏‌گويد: خوشا به حال رجبيّون، خوشا به حال تسبيح کنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا، خوشا به حال آنان که از برکت ماه رجب نصيبي اندوخته‌اند، خوشا به حال آنان که والايي ماه رجب را دريافته‌اند». خداي متعال مي‏‌فرمايد: همنشين کسي هستم که با من همنشيني کند، فرمانبردار کسي هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشايش هستم. ماه، ماه من، بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است. هر کسي در اين ماه من را بخواند او را اجابت مي‏‌کنم و هر کس از من بخواهد به او مي‏‌دهم و هر کس از من هدايت بخواهد او را هدايت مي‏‌کنم. اين ماه را رشته‏‌اي بين خود و بندگانم قرار دادم که هر کس آن را بگيرد به من مي‏‌رسد. وي در ادامه روش مراقبه را با حديثي طولاني تشريح مي‌کند که بخشي از آن را ذکر مي‌کنيم: «افسوس از کوتاهي ما در طاعت خدا! افسوس از کوتاهي ما در طاعت خدا! کجايند شکرگزاران؟ کجايند تلاشگران؟ آيا عاقلان توان فهم حق اين نداي آسماني را دارند؟ چرا جوابي نمي‌شنوم؟ کجايند عارفاني که مي‌دانند کسي توان شکر اين نعمت را ندارد؟ و اکنون‌ اي پروردگار! ما محتاج بخشايش تو و نجات از مجازات دردناکت مي‌باشيم و هيچ نياز و اضطراري بالاتر از اين اضطرار نيست. پس کجاست اجابت و برطرف کردن گرفتاري!‌اي بخشاينده! دست ما را بگير و از ورطه هلاک شدگان و سقوط زيانکاران نجات ده و چنانچه ماه، ماه تو، بنده، بنده‌ي تو و رحمت، رحمت تو است، دست زدن و گرفتن طناب نجات تو نيز تنها با توفيقي از جانب تو ميسر است. زيرا تمام خير‌ها از تو بوده و در غير تو يافت نمي‌شود. از کجا به خير برسيم در حالي که خيري يافت نمي‌شود مگر از ناحيه‌ي تو و چگونه نجات پيدا کنيم در حالي که کسي نمي‌تواند نجات يابد مگر با کمک تو؟» بيشتر بخوانيد: ماه رجب؛ ماه نزول رحمت الهي و استجابت دعا حجت الاسلام والمسمين سيد جلال موسويان خطيب و کارشناس امور قرآني در گفتگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: در هر شب جمعه ماه رجب خدا ملکي را به نام ملک داعي مامور کرده است که</span> Tue, 19 Mar 2019 23:17:00 GMT #سواد_ديدوبازديدعيد از ارسال پيام تبريک کيلويي خودداري کنيم. Send to all پيام قطعا" فقط باعث خوشحالي مخابرات مي شود. اگر کسي برايمان عزيز است جداگانه به او پيام بدهيم. بوسيدن در ديد و بازديد نشانه صميميت نيست. ممکن است ما دوست داشته باشيم کسي را ببوسيم اما آيا او هم دوست دارد؟ به زور همديگر را نبوسيم! ادکلن ممکن است لباس ما را خوشبو کند اما حمام کنيم و البته يادمان نرود ادکلن کار خمير دندان را نمي کند. در گپ و گفت ها نگوييم: بي معرفت يکسال گذشته کجا بودي؟ چرا خبري نگرفتي؟... خودت کجا بودي با معرفت؟ اينقدر از هم گله نکنيم. مرگ من، جان تو! _تو رو خدا آجيل بخور! _ تو رو قرآن چاي بخور! _تو رو به جان مادرت ميوه بخور!! اينقدر به مهمان اصرار نکنيم. تعارف نکنيم. تعارف زياد نشانه ادب نيست. يعني کسي بعدش نمي گويد: ديدي ماشالا هزار ماشالا چقد تعارفمون کردن! پسته ها را جدا نکنيم! قبول دارم خوشمزه ترن ولي بقيه آجيل ها هم گناه دارن، چشم اميدشون به دندان شماست! دست خالي نرويم عيد ديدني. قرار نيست کمپوت ببريم. يک شاخه گل، يک کتاب براي بچه ميزبان... فوري رمز واي فاي ميزبان را نخواهيم. مثل اين مي ماند که چيزي توي دندان مان گير کرده باشد و به ميزبان بگوييم: قربون دستت يه دقيقه مسواکت رو مي دي من بزنم؟ در وقت کوتاه ديد و بازديد از تعريف کردن بيماري هايمان، مرگ و مير و تصادفاتي که توي جاده ديده ايم يا رد و بدل کردن اخبار تلخ فاميل پرهيز کنيم. حتي شما دوست عزيز! سلام عليکم. من ماشين خريدم! در ديد و بازديدها موفقيت هاي مالي مان را به رخ نکشيم. اگر حرفش پيش آمد يا ميزبان پرسيد جواب بدهيم. اين فخرفروشي ها خز شده! از بچه هايمان نخواهيم جلوي مهمانان کله معلق بزنند، انار صد دانه ياقوت يا سوره و عددهاي انگليسي را از حفظ بخوانند. بچه ها اسباب بازي ما نيستند. در جمع آرام حرف بزنيم. براي جلب توجه ديگران به سخنان گهربارمان لازم نيست صدايمان را بلند کنيم. چرا هنوز بيکاري؟ چرا ازدواج نکردي؟ چرا طلاق گرفتي؟ چرا درآمدت کمه؟ چرا دماغت رو عمل کردي؟ چرا موهات رو اين شکلي کوتاه کردي و ... پاسخ هيچکدام از اين سوالات به ما سر سوزني ربط ندارد. نپرسيم. بخصوص از جوان ترها. از هم قدرداني کنيم. اگر در سال گذشته کسي برايمان کاري کرده، جايي مراقب مان بوده، به درد دل مان گوش داده، به او بگوييم که سپاسگزارش هستيم و يادمان مانده است. تا فرصت زندگي هست همديگر را دوست داشته باشيم، شايد اين آخرين ديدار و گفتار و نوشتار باشد. برايتان در سال جديد آرامش، امنيت و لبخند آرزو مي کنم. اين چند تجربه کوچک را براي ديگران ارسال کنيد شايد ديد و بازديدهاي نوروز نيکوتري داشتيم. پيشاپيش سال نو مبارک... @DastaneRastan57 http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12345859/ <span class="mb">#سواد_ديدوبازديدعيد از ارسال پيام تبريک کيلويي خودداري کنيم. Send to all پيام قطعا&quot; فقط باعث خوشحالي مخابرات مي شود. اگر کسي برايمان عزيز است جداگانه به او پيام بدهيم. بوسيدن در ديد و بازديد نشانه صميميت نيست. ممکن است ما دوست داشته باشيم کسي را ببوسيم اما آيا او هم دوست دارد؟ به زور همديگر را نبوسيم! ادکلن ممکن است لباس ما را خوشبو کند اما حمام کنيم و البته يادمان نرود ادکلن کار خمير دندان را نمي کند. در گپ و گفت ها نگوييم: بي معرفت يکسال گذشته کجا بودي؟ چرا خبري نگرفتي؟... خودت کجا بودي با معرفت؟ اينقدر از هم گله نکنيم. مرگ من، جان تو! _تو رو خدا آجيل بخور! _ تو رو قرآن چاي بخور! _تو رو به جان مادرت ميوه بخور!! اينقدر به مهمان اصرار نکنيم. تعارف نکنيم. تعارف زياد نشانه ادب نيست. يعني کسي بعدش نمي گويد: ديدي ماشالا هزار ماشالا چقد تعارفمون کردن! پسته ها را جدا نکنيم! قبول دارم خوشمزه ترن ولي بقيه آجيل ها هم گناه دارن، چشم اميدشون به دندان شماست! دست خالي نرويم عيد ديدني. قرار نيست کمپوت ببريم. يک شاخه گل، يک کتاب براي بچه ميزبان... فوري رمز واي فاي ميزبان را نخواهيم. مثل اين مي ماند که چيزي توي دندان مان گير کرده باشد و به ميزبان بگوييم: قربون دستت يه دقيقه مسواکت رو مي دي من بزنم؟ در وقت کوتاه ديد و بازديد از تعريف کردن بيماري هايمان، مرگ و مير و تصادفاتي که توي جاده ديده ايم يا رد و بدل کردن اخبار تلخ فاميل پرهيز کنيم. حتي شما دوست عزيز! سلام عليکم. من ماشين خريدم! در ديد و بازديدها موفقيت هاي مالي مان را به رخ نکشيم. اگر حرفش پيش آمد يا ميزبان پرسيد جواب بدهيم. اين فخرفروشي ها خز شده! از بچه هايمان نخواهيم جلوي مهمانان کله معلق بزنند، انار صد دانه ياقوت يا سوره و عددهاي انگليسي را از حفظ بخوانند. بچه ها اسباب بازي ما نيستند. در جمع آرام حرف بزنيم. براي جلب توجه ديگران به سخنان گهربارمان لازم نيست صدايمان را بلند کنيم. چرا هنوز بيکاري؟ چرا ازدواج نکردي؟ چرا طلاق گرفتي؟ چرا درآمدت کمه؟ چرا دماغت رو عمل کردي؟ چرا موهات رو اين شکلي کوتاه کردي و ... پاسخ هيچکدام از اين سوالات به ما سر سوزني ربط ندارد. نپرسيم. بخصوص از جوان ترها. از هم قدرداني کنيم. اگر در سال گذشته کسي برايمان کاري کرده، جايي مراقب مان بوده، به درد دل مان گوش داده، به او بگوييم که سپاسگزارش هستيم و يادمان مانده است. تا فرصت زندگي هست همديگر را دوست داشته باشيم، شايد اين آخرين ديدار و گفتار و نوشتار باشد. برايتان در سال جديد آرامش، امنيت و لبخند آرزو مي کنم. اين چند تجربه کوچک را براي ديگران ارسال کنيد شايد ديد و بازديدهاي نوروز نيکوتري داشتيم. پيشاپيش سال نو مبارک... @DastaneRastan57</span> Tue, 19 Mar 2019 12:43:00 GMT مهمترين اذکار ماه رجب: 1000مرتبه لا اله الا الله 1000 سبحان الله 1000استغفرالله ذالجلال و الاکرام من جميا الذنوب و الاثام 100 استغفرالله الذي لا اله الا هو وحده لا شريک له و اتوب اليه 10000 سوره توحيد عظم الذنب من عبدک فليحسن العفو من عندک در سچده ها http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12345754/ <span class="mb">مهمترين اذکار ماه رجب: 1000مرتبه لا اله الا الله 1000 سبحان الله 1000استغفرالله ذالجلال و الاکرام من جميا الذنوب و الاثام 100 استغفرالله الذي لا اله الا هو وحده لا شريک له و اتوب اليه 10000 سوره توحيد عظم الذنب من عبدک فليحسن العفو من عندک در سچده ها</span> Tue, 19 Mar 2019 11:00:00 GMT حديث روز دعايي زيبا از اميرالمؤمنين(ع) ط عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ كَانَ مِنْ دُعَاءِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أُعَادِيَ لَكَ وَلِيّاً أَوْ أُوَالِيَ لَكَ عُدُوّاً أَوْ أَرْضَى لَكَ سَخَطاً أَبَداً اللَّهُمَّ مَنْ صَلَّيْتَ عَلَيْهِ فَصَلَوَاتُنَا عَلَيْهِ وَ مَنْ لَعَنْتَهُ فَلَعْنَتُنَا عَلَيْهِ اللَّهُمَّ مَنْ كَانَ فِي مَوْتِهِ فَرَحٌ لَنَا وَ لِجَمِيعِ الْمُسْلِمِينَ فَأَرِحْنَا مِنْهُ وَ أَبْدِلْ لَنَا بِهِ مَنْ هُوَ خَيْرٌ لَنَا مِنْهُ- حَتَّى تُرِيَنَا مِنْ عِلْمِ الْإِجَابَةِ مَا نَتَعَرَّفُهُ فِي أَدْيَانِنَا وَ مَعَايِشِنَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين. اسحاق بن فضل هاشمي روايت کرده که: از جمله دعاهاي اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب(ع) اين بود: خدايا به تو پناه مي‌برم از اينکه با يکي از دوستان تو دشمن باشم يا با يکي از دشمنان تو دوست باشم يا امري را دوست داشته باشم که مايه خشم تو است. خدايا هرآنکس که تو بر او درود فرستاده‌اي درود ما بر او و هرآنکس که او را لعنت کرده اي لعنت ما بر او. خدايا هرآن‌کس که مرگ او ما و تمام مسلمانان را شاد مي‌کند، ما را از او راحت کن و بهتر از او را برايمان جايگزين کن تا اجابت تو را در دين و زندگي خود به ما بنماياني اي مهربانترين مهربانان. امالي شيخ مفيد، ص166 @HawzahNews http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12345714/ <span class="mb">حديث روز دعايي زيبا از اميرالمؤمنين(ع) ط عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ كَانَ مِنْ دُعَاءِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أُعَادِيَ لَكَ وَلِيّاً أَوْ أُوَالِيَ لَكَ عُدُوّاً أَوْ أَرْضَى لَكَ سَخَطاً أَبَداً اللَّهُمَّ مَنْ صَلَّيْتَ عَلَيْهِ فَصَلَوَاتُنَا عَلَيْهِ وَ مَنْ لَعَنْتَهُ فَلَعْنَتُنَا عَلَيْهِ اللَّهُمَّ مَنْ كَانَ فِي مَوْتِهِ فَرَحٌ لَنَا وَ لِجَمِيعِ الْمُسْلِمِينَ فَأَرِحْنَا مِنْهُ وَ أَبْدِلْ لَنَا بِهِ مَنْ هُوَ خَيْرٌ لَنَا مِنْهُ- حَتَّى تُرِيَنَا مِنْ عِلْمِ الْإِجَابَةِ مَا نَتَعَرَّفُهُ فِي أَدْيَانِنَا وَ مَعَايِشِنَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين. اسحاق بن فضل هاشمي روايت کرده که: از جمله دعاهاي اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب(ع) اين بود: خدايا به تو پناه مي‌برم از اينکه با يکي از دوستان تو دشمن باشم يا با يکي از دشمنان تو دوست باشم يا امري را دوست داشته باشم که مايه خشم تو است. خدايا هرآنکس که تو بر او درود فرستاده‌اي درود ما بر او و هرآنکس که او را لعنت کرده اي لعنت ما بر او. خدايا هرآن‌کس که مرگ او ما و تمام مسلمانان را شاد مي‌کند، ما را از او راحت کن و بهتر از او را برايمان جايگزين کن تا اجابت تو را در دين و زندگي خود به ما بنماياني اي مهربانترين مهربانان. امالي شيخ مفيد، ص166 @HawzahNews</span> Tue, 19 Mar 2019 10:35:00 GMT شهادت امام علي النقي(ع) امام علي بن محمد(ع)، معروف به هادي و نقي، كه دهمين امام شيعيان است، در سوم رجب، و به قولي در 25 جمادي الآخر، در سامرا به شهادت رسيد.(1) امام علي النقي(ع)، از ذي قعده سال 220 قمري، كه پدر بزرگوارش حضرت امام محمد تقي(ع)، معروف به جوادالائمه(ع)، به شهادت رسيد، بنا به وصيت آن حضرت، مقام منيع امامت را بر عهده گرفت.گفتني است، هنگامي كه امام هادي(ع) مقام امامت را بر عهده گرفت، از عمر شريفش بيش از هشت سال و پنج ماه نگذشته بود و وي به مانند پدر ارجمندش در سنين كودكي به اين مقام عظيم نايل آمد. امام علي النقي(ع) در ايام امامت خويش با خلافت شش تن از خلفاي بني عباس معاصر بود و آنان عبارت بودند از: معتصم، واثق، متوكل، منتصر، مستعين و معتز. رفتار اين عده از خلفاي عباسي با امام علي النقي(ع) متفاوت بود. برخي رفتار خصمانه و برخي ديگر رفتار متعادل تري اعمال مي نمودند. ولي همه آنان، در غصب خلافت و ناديده گرفتن حقوق امامت، هم رأي و هم نظر بودند. در ميان آن ها، متوكل عباسي (دهمين خليفه عباسيان) بيش از همه، نسبت به اهل بيت(ع) و خاندان امامت و علويان صاحب نام، دشمني مي ورزيد و از هر راه ممكن در صدد اذيت و آزار آنان بر مي آمد و حتي نسبت به درگذشتگان اهل بيت(ع) نيز عقده گشايي مي كرد و دستور مي داد كه قبور امامان معصوم(ع)، به ويژه قبر مطهر اباعبدالله الحسين(ع) و خانه هاي مجاور آن را خراب كرده و زمين هاي كربلا را شخم زده و زراعت نمايند.(2) وي، در سال 243 قمري، امام علي النقي(ع) را از مدينه منوره به سامرا فراخواند و آن حضرت را براي هميشه از موطن اصلي وي و اجداد طاهرينش دور نمود.(3) تنها منتصر عباسي (يازدهمين خليفه عباسيان) پس از ترور و هلاكت پدرش متوكل، در ايام كوتاه مدت خلافت خويش، نيكي هاي در خور توجهي به علويان و وابستگان به خاندان رسالت و امامت نمود، كه در برابر آزار و اذيت هاي بي حد و حساب ساير خلفاي عباسي، قابل جبران نمي باشد. امام علي النقي(ع) به مدت يازده سال در سامرا (پايتخت عباسيان) و در محله عسكر (منطقه مسكوني نظاميان) به حالت تبعيد، زندگي نمود و در اين مدت، تحت مراقبت و نظارت دستگاه امنيتي خلافت قرار داشت و از تماس با دوستان و ياران خويش محروم بود.سرانجام در سوم رجب و يا به روايتي در 25 جمادي الآخر سال 254 قمري، در ايام خلافت معتز عباسي، به وسيله معتمد عباسي، برادر خليفه وقت، مسموم و در آن غريبه سرا، به شهادت رسيد. به هنگام شهادت آن امام همام، جز فرزندش امام حسن عسكري(ع)، كسي در بالينش حاضر نبود. امام حسن عسكري(ع) در ماتم پدر بزرگوارش، بسيار گريست و گريبان دريد و خود متوجه غسل، كفن و دفن آن حضرت گرديد. برخي از نادانان و يا متعصبان به امام حسن عسكري(ع) خرده گرفته كه چرا وي گريبانش را دريد. آن حضرت به آنان پاسخ داد: شما چه مي دانيد از احكام دين خدا؟ حضرت موسي بن عمران(ع) در ماتم برادرش هارون(ع) گريبان چاك زد.(4) از امام هادي(ع) تشييع جنازه با شكوهي به عمل آمد. دوستداران اهل بيت(ع)، فقها، قضات، دبيران، اميران و حتي بزرگان دربار خلافت در تشييع جنازه مطهر وي شركت كرده و وي را در يكي از حجره هاي خانه اش دفن نمودند.(5) هم اكنون قبر شريفش، به همراه قبر مطهر فرزندش امام حسن عسكري(ع) و قبر خواهرش حكيمه خاتون دختر امام جواد(ع) و قبر نرگس خاتون مادر امام زمان(ع) در يك ضريح مقدس قرار دارد و در شهر سامرا، مزار شيعيان و دوستداران اهل بيت(ع) مي باشد. پي نوشتها 1_ الارشاد (شيخ مفيد)، ص 649؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج2، ص 384. 2_ منتهي الآمال، ج2، ص 383. 3_ همان، ص 377 و الارشاد، ص 646. 4_ منتهي الآمال، ج2، ص 385. 5_ نك: الارشاد، ص 635؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج3، ص 229؛ منتهي الآمال، ج2، ص 361؛ المستجاد (علامه حلي) ص 216؛ الكافي (شيخ كليني)، ج1، ص 497. http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12339282/ <span class="mb">شهادت امام علي النقي(ع) امام علي بن محمد(ع)، معروف به هادي و نقي، كه دهمين امام شيعيان است، در سوم رجب، و به قولي در 25 جمادي الآخر، در سامرا به شهادت رسيد.(1) امام علي النقي(ع)، از ذي قعده سال 220 قمري، كه پدر بزرگوارش حضرت امام محمد تقي(ع)، معروف به جوادالائمه(ع)، به شهادت رسيد، بنا به وصيت آن حضرت، مقام منيع امامت را بر عهده گرفت.گفتني است، هنگامي كه امام هادي(ع) مقام امامت را بر عهده گرفت، از عمر شريفش بيش از هشت سال و پنج ماه نگذشته بود و وي به مانند پدر ارجمندش در سنين كودكي به اين مقام عظيم نايل آمد. امام علي النقي(ع) در ايام امامت خويش با خلافت شش تن از خلفاي بني عباس معاصر بود و آنان عبارت بودند از: معتصم، واثق، متوكل، منتصر، مستعين و معتز. رفتار اين عده از خلفاي عباسي با امام علي النقي(ع) متفاوت بود. برخي رفتار خصمانه و برخي ديگر رفتار متعادل تري اعمال مي نمودند. ولي همه آنان، در غصب خلافت و ناديده گرفتن حقوق امامت، هم رأي و هم نظر بودند. در ميان آن ها، متوكل عباسي (دهمين خليفه عباسيان) بيش از همه، نسبت به اهل بيت(ع) و خاندان امامت و علويان صاحب نام، دشمني مي ورزيد و از هر راه ممكن در صدد اذيت و آزار آنان بر مي آمد و حتي نسبت به درگذشتگان اهل بيت(ع) نيز عقده گشايي مي كرد و دستور مي داد كه قبور امامان معصوم(ع)، به ويژه قبر مطهر اباعبدالله الحسين(ع) و خانه هاي مجاور آن را خراب كرده و زمين هاي كربلا را شخم زده و زراعت نمايند.(2) وي، در سال 243 قمري، امام علي النقي(ع) را از مدينه منوره به سامرا فراخواند و آن حضرت را براي هميشه از موطن اصلي وي و اجداد طاهرينش دور نمود.(3) تنها منتصر عباسي (يازدهمين خليفه عباسيان) پس از ترور و هلاكت پدرش متوكل، در ايام كوتاه مدت خلافت خويش، نيكي هاي در خور توجهي به علويان و وابستگان به خاندان رسالت و امامت نمود، كه در برابر آزار و اذيت هاي بي حد و حساب ساير خلفاي عباسي، قابل جبران نمي باشد. امام علي النقي(ع) به مدت يازده سال در سامرا (پايتخت عباسيان) و در محله عسكر (منطقه مسكوني نظاميان) به حالت تبعيد، زندگي نمود و در اين مدت، تحت مراقبت و نظارت دستگاه امنيتي خلافت قرار داشت و از تماس با دوستان و ياران خويش محروم بود.سرانجام در سوم رجب و يا به روايتي در 25 جمادي الآخر سال 254 قمري، در ايام خلافت معتز عباسي، به وسيله معتمد عباسي، برادر خليفه وقت، مسموم و در آن غريبه سرا، به شهادت رسيد. به هنگام شهادت آن امام همام، جز فرزندش امام حسن عسكري(ع)، كسي در بالينش حاضر نبود. امام حسن عسكري(ع) در ماتم پدر بزرگوارش، بسيار گريست و گريبان دريد و خود متوجه غسل، كفن و دفن آن حضرت گرديد. برخي از نادانان و يا متعصبان به امام حسن عسكري(ع) خرده گرفته كه چرا وي گريبانش را دريد. آن حضرت به آنان پاسخ داد: شما چه مي دانيد از احكام دين خدا؟ حضرت موسي بن عمران(ع) در ماتم برادرش هارون(ع) گريبان چاك زد.(4) از امام هادي(ع) تشييع جنازه با شكوهي به عمل آمد. دوستداران اهل بيت(ع)، فقها، قضات، دبيران، اميران و حتي بزرگان دربار خلافت در تشييع جنازه مطهر وي شركت كرده و وي را در يكي از حجره هاي خانه اش دفن نمودند.(5) هم اكنون قبر شريفش، به همراه قبر مطهر فرزندش امام حسن عسكري(ع) و قبر خواهرش حكيمه خاتون دختر امام جواد(ع) و قبر نرگس خاتون مادر امام زمان(ع) در يك ضريح مقدس قرار دارد و در شهر سامرا، مزار شيعيان و دوستداران اهل بيت(ع) مي باشد. پي نوشتها 1_ الارشاد (شيخ مفيد)، ص 649؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج2، ص 384. 2_ منتهي الآمال، ج2، ص 383. 3_ همان، ص 377 و الارشاد، ص 646. 4_ منتهي الآمال، ج2، ص 385. 5_ نك: الارشاد، ص 635؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج3، ص 229؛ منتهي الآمال، ج2، ص 361؛ المستجاد (علامه حلي) ص 216؛ الكافي (شيخ كليني)، ج1، ص 497.</span> Sat, 09 Mar 2019 19:28:00 GMT #فضايل_ماه_رجب خداوند عزّوجلّ فرمود: ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار داده ام؛ هر كس به آن چنگ زند، به وصال من رسد. #إقبال_الأعمال_ج3ص174 پيامبر (ص) در بهشت قصرى است كه جز روزه داران ماه رجب وارد آن نمى شوند. #بحارالأنوار_ج97ص47 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : رجب را «ماه ريزانِ خدا» ناميده اند؛ چون در اين ماه، رحمت بر امّت من، به شدّت فرو مى ريزد #بحارالأنوار_جلد97ص39 پيامبر اکرم (ص): رجب ماه بارش رحمت الهى است. خداوند در اين ماه رحمت خود را بربندگانش فرو مى ريزد. #عيون_الاخبارالرضا_عليه_السلام_ج_ص اميرالمؤمنين عليه السلام: خوش دارم كه انسان، سالى چهار شب خود را وقف عبادت خدا كند: شب عيد فطر، شب عيد قربان، شب نيمه شعبان و شب اول ماه رجب #ميزان_الحكمه_جلد_صفحه امام کاظم (ع) رجب ماه بزرگى است كه خداوند [پاداش] نيكى ها را در آن دو چندان و گناهان را پاك مى كند . #من_لايحضرة_الفقيه_ج2ص92 @DastaneRastan57 http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12339178/ <span class="mb">#فضايل_ماه_رجب خداوند عزّوجلّ فرمود: ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار داده ام؛ هر كس به آن چنگ زند، به وصال من رسد. #إقبال_الأعمال_ج3ص174 پيامبر (ص) در بهشت قصرى است كه جز روزه داران ماه رجب وارد آن نمى شوند. #بحارالأنوار_ج97ص47 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : رجب را «ماه ريزانِ خدا» ناميده اند؛ چون در اين ماه، رحمت بر امّت من، به شدّت فرو مى ريزد #بحارالأنوار_جلد97ص39 پيامبر اکرم (ص): رجب ماه بارش رحمت الهى است. خداوند در اين ماه رحمت خود را بربندگانش فرو مى ريزد. #عيون_الاخبارالرضا_عليه_السلام_ج_ص اميرالمؤمنين عليه السلام: خوش دارم كه انسان، سالى چهار شب خود را وقف عبادت خدا كند: شب عيد فطر، شب عيد قربان، شب نيمه شعبان و شب اول ماه رجب #ميزان_الحكمه_جلد_صفحه امام کاظم (ع) رجب ماه بزرگى است كه خداوند [پاداش] نيكى ها را در آن دو چندان و گناهان را پاك مى كند . #من_لايحضرة_الفقيه_ج2ص92 @DastaneRastan57</span> Sat, 09 Mar 2019 16:01:00 GMT برخي از عادت‌هاي نادرست غذاخوردن در آقايان! بسياري از آقايان نسبت به رعايت «برنامه غذايي سالم و مناسب» بي توجه هستند، و معمولا به دليل کمبود وقت يا فشارهاي کاري، اقدام به حذف وعده‌هاي غذايي يا بدخوري‌هايي مي کنند، که ميتواند در طولاني مدت باعث ايجاد چاقي، مشکلات گوارشي و اختلال عملکرد مغز شود. خطاي اول: غذا خوردن بدون فکر و برنامه قبلي خطاي دوم: غذا خوردن در نيمه‌ شب خطاي سوم: حذف صبحانه خطاي چهارم: غذا خوردن سريع خطاي پنجم: خوردن غذاهاي عجولي (فست فود!) و رستوراني @Teb_Novin_Sonati http://akhlaghiy.parsiblog.com/Feeds/12338589/ <span class="mb">برخي از عادت‌هاي نادرست غذاخوردن در آقايان! بسياري از آقايان نسبت به رعايت «برنامه غذايي سالم و مناسب» بي توجه هستند، و معمولا به دليل کمبود وقت يا فشارهاي کاري، اقدام به حذف وعده‌هاي غذايي يا بدخوري‌هايي مي کنند، که ميتواند در طولاني مدت باعث ايجاد چاقي، مشکلات گوارشي و اختلال عملکرد مغز شود. خطاي اول: غذا خوردن بدون فکر و برنامه قبلي خطاي دوم: غذا خوردن در نيمه‌ شب خطاي سوم: حذف صبحانه خطاي چهارم: غذا خوردن سريع خطاي پنجم: خوردن غذاهاي عجولي (فست فود!) و رستوراني @Teb_Novin_Sonati</span> Fri, 08 Mar 2019 16:42:00 GMT