• وبلاگ : سين جيم هاي اخلاقي
  • يادداشت : در جستجوي نيمه نا پيدا
  • نظرات : 3 خصوصي ، 45 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    سلام ...اين روزا هرجاميري بحث ازدواج جالبه ..بين دوستان . خانواده...وبلاگا....ميگم مطالبت مفيد بود ..راستي خودت هم مزدوج شدي يا نه؟!!!امرتون هم اجرا شد....التماس دعاي فرج...يا حق

    پاسخ

    با سلام، و اجازه بزرگترا بله !!! متشكرم.

    سلام

    من لينك ندارم

    از لطف شما بسيار ممنونم

    مطالب خيلي خوبي داريد

    سلام

    خيلي جالب بود و قابل تعمق

    اميدوارم اين سال براي شما هم پر از بركت،شادي و معنويت باشه.

    التماس دعا

    يا علي

    با سلام

    در جواب نظر شما در شيراز عكس

    بهترين نرم افزار براي دانلود رو كه مي شناسم IDA (Internet Download Accelerator) هست.

    پاسخ

    با سلام و عرض تشكر از معرفي اين نرم افزار

    سلام. اعياد شما مبارك ... به همچنين عيد نوروز شما مبارك ... مطلبتون رو خوندم و جسارتا ميخوام بگم كه اين بحث يكي از مباحثي هست كه با يه جلسه و يه متن و يه كيس خاص حل نميشه (نمي‏شود!) در كل خيلي عالي نوشتيد ... مستفيذ شديم قربان ... در ضمن من شما رو لينك كردم و از پيشنهاد تبادل لينك شما استقبال ميكنم ...

    و من الله التوفيق ...

    يا علي مدد ...

    سلام عليكم .خسته نباشيد.

    با تشكر از نظر لطفي كه به وبلاگ من داشتيد.

    اينو مي دونم كه اگه بخوايم در تمام معيارها انتخاب درست رو داشته باشيم، بايد معيارهاي ديني رو براي خودمون ملاك قرار بديم. يه تمسك همه جانبه به دستورات ريز و درشت دين، مي تونه در تمام ابعاد انتخاب موجب موفقيت ما بشه.

    ضمناً در جواب خواهري كه در كامنتهاي زير سؤال كرده بودن كه از كجا بفهميم طرفمون راست ميگه، 2 تا پيشنهاد مي تونم بدم.

    يكي اينكه در جلسات خواستگاري كه جهت شناخت باهم هم صحبت مي شوند، از سؤالهاي دروغ سنج استفاده شود. به نحوي كه بتواند با فاصله هاي زماني سؤالهاي مربوط به هم از شخص بپرسد، تا ضد و نقيض هاي احتمالي را در جواب طرف مقابل كشف كند.

    دوم اينكه هنگاه تحقيق به سؤالات تصديقي اكتفا نشود و سؤالات تصوري طرح شود. يعني سؤالي كه جواب مخاطب بله يا خير محض باشه نپرسيم. بلكه مخاطب رو وادار به توضيح كنيم و سؤالاتمونو در رابطه با همه موضوعاتي كه اونها رو مهم مي دونيم، جداگانه طرح كنيم تا جزئيات روحيه طرف مقابل در جواب اين سؤال ها كشف شود. اگر تحقيق به اين روش انجام شود، صرفاً بحث خوب بودن و يا بد بودن سوژه از آن مشخص نمي گردد؛ بلكه علاوه بر خوبي يا بدي طرف، نوع روحيات اون شخص رو ميشه شناخت كه آبا روحيات او به من مي خوره يا نه

    در پايان نسبت به فرمايشات مدير محترم وبلاگ تأكيد مي كنم كه برقراري رابطه راه درستي براي شناخت نيست. چون قبل از اينكه بخواهيم در اين حين با تعقل تصميم بگيريم، احساسات غلبه مي كنه و ناخواسته وابستگيهائي ايجاد ميشه كه بعداً تبديل به بحران روحي در ما ميشه و عواطف مجازي قدرت تعقل صحيح رو براي انتخاب از ما مي گيره.

    پاسخ

    با سلام از نظر لطف شما به سين جيم و مساعدتان در ارائه مشاوره به اين دوست عزيز متشكرم
    سلام حاج آقا
    پست بسيار عالي و پر محتوايي نوشتين
    من اگه جاي مهندس فخري بودم حتما دوباره وبلاگ و انتخاب مي كردم
    نكات جالبي اشاره فرمودين
    فقط يه مساله
    معمولا قشر وبخون و غير وبخون حوصله فكر كردن رو مطالب رو نداره و اين مي طلبه كه بحث به نوعي باشه كه خودش مطلبو بگيره و
    اين يعني چي؟
    يعني مطالبي كه فرمودين خوراك و بحث شش ماه يه وب مي تونه باشه
    يعني ريز شدن در موضوعات به جاي فهرست كردن اونها
    مثلا در مورد بند سوم فرمايشتون هر كدوم از شرافت خانوادگي و موقعيت اجتماعي و تدين و لجاجت و حق پذيري و... مي تونه عنوان نوشته اي باشه و مطلب رو جا بندازه
    شرمنده طولاني شد
    از كامنت كپي شده تونم ممنونم
    نفقه ظلم فاحش به مرد
    پاسخ

    سلام؛ از نظر لطفتون به اين پست متشكرم. راجع به درخواست شما نسبت به ريز شدن مطلب گمانم اينه كه خودتون جواب رو دادين كه بايد مطلب طوري باشه كه طرف خودش مطلبو بگيره. چرا كه تفصيل ده ها و شايد صدرها مسئله از اين دست لازمه اشن انحصار بحث تو همون يه مطلبه كه سين جيم در صددش نيست.. ضمنا كامنت تبريك ميلاد رو تقريبا براي همه دوستان با يه متن فرستادم، اگه امر بفرمايين از اين پس براي جنابعالي ويژه بفرستم! و اما پاسخ جمله مبهم و سوال برانگيز آخر شما!!! كه "نفقه ظلم فاحش به مرد" بايد بعرض برسانم كه درسته كه شما در واقع بنوعي بروز شدن وبلاگتونو اينجا بگبن اما اين نحو كامنت گذاشتن ممكنه موجب سوء تفاهم خوانندگان محترم بشه به هر حال چون احتمال ميدم مطلب شما رو هم نبينن يه قدري توضيح ميدم تا ذهن عزيزان نسبت به ماهيت نفقه و برخي جنبه هاي اون اجمالا روشن بشه نفقه عبارت است از نيازمندى هاى روزمره , از قبيل نان ,برنج , گوشت , قند و چاى , لباس , مسكن , فرش و ساير لوازم و ضروريات زندگى و مقدار آن منوط به حال و شأن وشخصيّت و موقعيت طرف مى باشد و بايد مناسب حال و شأن و زمان و مكان واجب النفقه باشد و از حدّ كفاف اوكمتر نباشد.(1)وجوب نفقه يا به سبب زوجيت است يا به سبب قرابت است . وجوب نفقه زوجه بر زوج به شرطى است كه ,زوجه به عقدا دائم همسر او باشد. اقاربى كه واجب النفقه هستند پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ هر چه بالاروند و پسر و دختر و فرزندان پسر و دختر هر چه پايين روند, اما مخارج ساير خويشان مانند برادر, خواهر, عمو,عمه , دايى و خاله بر انسان واجب نيست فقط در صورت فقر آن ها و تمكن وى استحباب دارد.(2)شوهر بايد به اندازهء متعارف و در خور شأن زن , هزينه او را تأمين كند و مخارج او را بپردازد هر چند زن خودداراى مال باشد و بى نياز باشد. چنان چه شوهر نفقه زن را نپردازد, اين نفقه به عنوان دين بر ذمهء شوهر باقى مى ماند.(3)اما در وجوب نفقه اقارب شرط است كه آن ها فقير و محتاج باشند در غير اين صورت واجب نيست , اما درخصوص فرزندان , فرگاه فرزند توانايى اداره كردن زندگى خويش را نداشته باشد و پدر بتواند نفقه او را بدهد, بر اولازم است اين كار را انجام بدهد و سن خاصى شرط نيست .(4)مواد 1195تا 1206قانون مدنى اختصاص به نفقه زوجه و اقارب دارد. (پـاورقى 1.آيت اللّه فاضل لنكرانى , جامع المسائل , ج 2 ص 402(پـاورقى 2.امام خمينى (ره ), تحرير الوسيله , ج 2 ص 313و 319(پـاورقى 3.همان , ص 317 مسئلهء 10(پـاورقى 4.آيت اللّه مكارم شيرازى , استفتائات , ج 2 ص 358واحد پاسخ به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي: http://www.pasokhgoo.ir

    بسم الله

    بهار طبيعت به شما تبريك مي گويم... لوگوي وبلاگ شما در جمهوريت قرار گرفت... لطفا در صورت اقدام متقابل شما ، مرا خبركنيد... با تشكر

    عالي بود مارو به فكر ازدواج انداخت

    سلام
    ميلاد حضرت رسول برشما مبارك باد
    در مقوله ي معيار هاي انتخاب همسر از پيامبر اكرم حديثي داريم با اين مضمون :
    براي شناخت افراد به خانواده و اصل و ريشه ي آ نان مراجعه كنيد

    من يه دخترمجردم و چندتاسوال داشتم:

    1- ازكجابفهميم كه طرف ازاينكه ميگه دوستمان داره راست ميگه ؟ وبه خاطرچي دوست داره؟

    2- بادوستانم كه ازدواج كردن صحبت ميكنم ميگن قيافه مهم نيست بعدازيه مدت بهش عادت ميكني ويا ميگن همون شب اول ازدواج قيافه برات اهميت داره بعد عادي ميشه ..... ازاين حرفا بهم زيادميزنن آياحرفشون درسته؟ من بهشون ميگم براي من قيافه طرفم مهمه اينكه ازنظرجنسي منو ارضا كنه وبعدها توي زندگيم اگه مشكل پيش بياد قيافه طرف ميتونه منو پايبد به زندگي نگه داره (نه موقعيت واخلاق ورفتارش ) مي تونم به خاطراينكه قيافه اونو دوست دارم ومنو ارضاميكنه ازخيلي چيزا چشم پوشي كنم ولي دوستام ميگن اشتباه ميكني زندگي اينجوري كه توفكرميكني نيست بهم ميگن تو بايد اخلاق وشخصيت اون رو بيشتر ازهرچيزديگه مد نظرداشته باشي حتي اگه قيافه اش هم به نظرت خوب نبود مهم نباشه برات.ميگن مهم اينه كه توبراي اون جداب باشي.... اين حرفا درسته ؟ من دارم اشتباه ميكنم اونا درست ميگن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه اينكه برام اخلاق وشخصيتش مهم نباشه ها مهمه خيلي هم مهمه ولي درجه دوم اول قيافه بعد بقيه چيزا....

    3- ازكجابفهمم كه قيافه من هم براي اون طرف جذابه وبراش ارضا كننده است؟دروغ ياراستشو ازكجا ميشه فهميد؟

    توروخدا جواب منو بده اين فكرها برام شده درد سر... منتظرم

    پاسخ

    سوال اول : اصل دوست داشتن يا نداشتن چيزي نيست كه دو نفر كه دارن با هم زندگي مي كنن بتونن از هم به سادگي مخفي كنن و اگر در انتخابتون دقت كنين كمتر اين فكر به ذهنتون خطور خواهد كرد . زندگي مشترك صحنه ي بازي سياسي نيست كه دو نفر به دليل دستيابي به منفعت هاشون واردش بشن و مدام به فكر اين باشن كه چه جوري مي شه قناعم بيشتري به دست آورد . سعي كنين با همسرتون دوست و صادق باشين تا اون هم همين موضع رو در برابرتون داشته باشه اون وقت راحت به هم اعتماد مي كنين .سوال دوم : راستش يه خورده اشتباه مي كنين نه اينكه قيافرو اصلا مد نظر نداشته باشيد ولي به جاي مسئله درجه اول ، درجه سوم يا چهارم حتي كمتر . مخصوصا چون شما يه زن هستيد زيبايي خود شما بيشتر مورد توجه قرار مي گيره تا همسرتون و اينم بهتون قول مي دم كه اگه خداي ناكرده مشكلي پيش بياد قيافه يا ارضاي جنسي هيچ وقت شما روبه زندگي پايبند نمي كنه .... فكرشو بكنين آيا هيچ كس ديگه اي نمي تونه به قشنگي يا جذابيه همسرتون باشه ؟ مسلما مي تونه ... پس اين مسئله اون لحظه اصلا خودي نشون نمي ده ! بعدشم به اين فكر كرديد كه همون فياقه ي خوب يه روزي از بين مي ره ؟ اون وقت چه كار مي كنين ؟ خوب البته ممكنه بگين تا اون موقع خودتون هم تغيير كردين ... اما كلا ظاهر انقدرها هم مهم نيست . راستي يادتون باشه اگه قيافه ي همسرتونو دوست نداشته باشين ممكنه در خطر باشين و اين چيزي نيست كه اگه نپسندينش كم كم بهش عادت كنين . آدما به هيچ چيز ناپسندشون عادت نمي كنن مگر اينكه يه روز از بينش مي برن ؛ چه برسه به ... اي بابا ! پيشنهادم اينه كه اين مسئله رو در نظر بگيريد ولي محور انتخاب قرار نديد . اين جوري منصفانه تره !سوال سوم : چندتا راه داره 1. تا حالا بالاخره ميتونيد قضاوت كنيد كه تا چه اندازه جذاب هستيد 2. اگر بيان كنه لابد يه چيزي ميبينه كه مي گه، نه ؟! 3. اصلا چرا راه دور بريم ... بعد از مدت كوتاهي جذاب بودن يا نبودن شما براي همسرتون آشكار مي شه ... بعضي حس ها هستند كه زن و شوهر نمي تونن از هم مخفي كنن مثلا اينكه اصلا به هم علاقه دارن يا نه ... طرف مقابل براشون جذاب هست يا نه ... از زندگي شون راضي هستن يا نه و و و ... و ممكنه شما هرچيزي كه همسرتون دوست داشته باشرو نداشته باشيد ولي براي به دست آوردن اون چيزهايي كه قابل به دست آوردنه حتما تلاش كنيد تا جذاب تر از قبل باشيد . فهميدن اين كه آدم براي همسرش جذابه احساس آرامش زيادي به شخص مي ده .

    سلام علي آل ياسين

    سلام بسيارعالي بود استفاده كردم .

    ياعلي

    سلام وب زيبا و تخصصي خوبي داري با گفتهاي خوب و آموزنده خواستم بگم افرين به شما که سر شار از انرژي مثبت هستيد و به مخاطب خود انرزي فکري ميدهي باز به ديدارت خواهم امد
    به اميد ديداري دوباره موفق باشي (عشق خدائي)
    سلام بر گفتارهاي شيرينت
    اري درباره عشق معنويت خوبيها گفتي من هم ميگويم عشق وجودت سر شار از ويتامين خوشحاليي باشي
    چرا که وب شما هم خوب و هم زيبا و شعر و نوشتهايت از اميد آرزوي سر چشمه ميگيرد دلت شاد روح نورانيت لبريز از عشق خدائي باشد انشاا...

    http://mother20.blogfa.com/

    http://www.eshghekhodayi.persianblog.com/
    http://www.mother20.persianblog.com
    عشق با روح شقايق زيباست... عشق با حسرت عاشق زيباست... عشق با نبض دقايق زيباست... عشق با زهر حقايق زيباست... عشق با در حسرت ديدار تو بودن زيباست
    تو خود يک روح خدائي هستي
    + الهه السادات 
    سلام واقعا بحث ايندفعتون خيلي عالي فقط يک سوال از کجا بفهميم طرفمون راست ميگويد و قابل اعتماد است؟ بعد ميگويند چند ماهي نامزد باشيد تا بهتر همديگر را بشناسيد چطوري و بايد حتما در اين مدت محرم باشيم؟ موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام اعتماد در اين زمينه خيلي مشكله و بايد بسيار هوشمندانه و با كمال احتياط عمل كرد . هر گونه اقدام براي محرميت بايد با نظارت كامل والدين و بزرگترها باشه. در اين زمينه ملاحظات فراواني وجود داره كه توسط مشاوران و كارشناسان مسائل اجتماعي بعنوان هشدار و بيدارباش در كتب، مقالات، مجلات و سايتها و وبلاگهاي زيادي ارائه گرديده و اجمالا اينكه برخي معتقدند بايد آشنايي و صميميت پيش از ازدواج وجود داشته باشد تا دو فرد يکديگر را به خوبي بشناسند و پس از آن زندگي مشترک را شروع کنند اما بايد بگوييم که عشق واقعي و علاقه مندي حقيقي بين دو جنس ، زماني ايجاد مي شود که دو فرد ارتباط خود با يکديگر را به سادگي تزلزل پذير ندانند؛ از سوي ديگر هر يک براي جلب نظر ديگري دست به رفتار نمايشي نزنند. در آشنايي هاي پيش از ازدواج اين مسئله بسيار ديده مي شود. امروزه غرب از طريق تجربه کردن اين روابط و آشنايي ها ، به نحو چشمگيري نهاد خانواده را متزلزل ساخته است. در غرب ظلم آشکاري به جنس زن مي شود، زيرا زنان پيش از اين که به سن قانوني و شرعي براي برقراري روابطشان با جنس مخالف برسند، مورد بهره برداري جنسي مرد قرار مي گيرند و در بسياري مواقع پس از آن ، مطرود مي شوند. (1) دوستي هاي قبل از ازدواج که به عشق معروف است، عامل تعيين کنندة ازدواج نيست ، زيرا ازدواج نوعي مشارکت در يک اجتماع کوچک (خانواده) است که در آن دو انسان مي بايد از جهات گوناگون با يکديگر تناسب عملي داشته باشند. پس آن چه عامل تعيين کننده است، همتايي و هم کفو بودن زن و مرد است. در صورتي که در انتخاب همسر، همگوني مراعات شود، نيازي به برقراري روابط صميمانه پيش از ازدواج نخواهد بود، بلکه بايد تأکيد کنيم که چنين روابطي مي تواند بيش از آن که مفيد باشد، مضر و تهديد کنندة نهاد خانواده در جامعه بهشمار آيد. با نگا هي به آمار مي توان ديد که آمار طلاق بين کساني که قبل از ازدواج ارتباط هاي دوستانه داشته اند بالاتر است. از طرفي آشنايي و ارتباط دختر و پسر در محيط اجتماع ، بيش تر از آن که معرفت ساز باشد، فروزندة هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً ديده مي شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمي دهد يا به سبب محبت و عشقي که ايجاد شده، نمي تواند عيوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضيه را بسنجد . بيشتر رفتارها در آشنايي هاي خياباني به شکل هاي تصنعي ابراز مي شود.البته قبول داريم اگر شناخت صحيحي در ازدواج باشد، آمار جدايي کم مي شود، ولي چه بسا ازدواج هايي که در اقوام نزديک انجام مي شود و با آن که دو طرف از کودکي همديگر را مي شناختند، ولي بعد از ازدواج فهميدند به درد هم نمي خورند. اين ها همه گواه آن است که ارتباطات قبلي نمي تواند مشکل شناخت را حل کند، بلکه مشکل شناخت، بيش تر به آفات شناخت برمي گردد که در رأس آن ها تعلق قلبي پيدا کردن به طرف مقابل است.(2)بهترين راه آن است که دو طرف با اطلاع خانواده و با مشورت از آنها، از همديگر شناخت پيدا کنند. شناخت پيدا کردن لزوماً به اين معنا نيست که روابط دوستانة خياباني برقرار کنند که در بسياري از مواقع ، هدف اصلي که شناخت باشد، نه تنها تأمين نمي شود، بلکه چه بسا شناخت کاذبي به وجود مي آيد که آثار آن در آينده وقتي ازدواج صورت گرفت، ظاهر مي شود.در بسياري از مواقع ، شناخت شخصيت واقعي و رفتارها و ويژگي ها از طرف دوستان، فاميل ها خانواده ، محيط کار و... به دست مي آيد.به همين خاطر ازدواج هايي که از اين طريق ها صورت گرفته، کمتر به جدايي ختم شده است.در مورد نظر اسلام بايد گفت: با توجه به اهميت ازدواج و نقش آن در سرنوشت انسان، اسلام زوجين را به بصيرت و شناخت دقيق فرا خوانده است. هرگز اسلام راضي نيست دختر و پسر بي گدار به آب زنند و چشم بسته عمل نمايند. هر عقل سليمي حکم مي کند دو نفري که يک عمر با هم زندگي مي کنند، پيش از ازدواج کاملاً يکديگر را ببينند و با هم صحبت کنند. در روايات معصومين به اين مسئله توجه شده است .شخصي در زمان پيامبر (ص) زني را خواستگاري کرد اما گويا او را خوب نديده بود. حضرت فرمود :« اگر او را ديده بودي، اميد سازش و تفاهم بيش تر و زندگي تان با دوام تر بود».(3) حتي در روايتي امام صادق (ع) فرمود: «اگرکسي قصد سوء استفاده نداشته باشد، مي تواند به گيسوان و زيبايي هاي (ظاهري) زن نگاه کند».(4)براين اساس فقها فرموده اند: هر يک از زوجين مي توانند بدن ديگري را با شرايط ذيل به منظور تحقيق ببينند:1 – نگاه به قصد لذت نباشد؛2 – ازدواج بستگي به اين نگاه باشد؛3 – مانعي از ازدواج اين دو در ميان نباشد.(5)البته بعضي از فقها نگاه را به صورت و دست ها منحصر کرده اند.(6) بنابراين دختر و پسر پيش از ازدواج مي توانند به صورت غير مستقيم از طريق نامه يا واسطه و معرّف و به صورت مستقيم به گفتگو و ديدن ( با نظارت والدين و بزرگ ترها که در جريان امر قرار دارند) همديگر را بشناسند، به شرط آن که حدود اسلامي رعايت شود.----------------------------------------------------------------------------------------------------------------پي نوشت ها :1 – علي اصغر احمدي، روابط دختر و پسر درايران ، ص 109.2 – مجموعه مقالات هم انديشي، ج2، ص 489.3 – وسائل الشيعه، ج14، ص 61.4 – همان، ص 60.5 – سيد مسعود معصومي، احکام روابط زن و مرد، ص 187.6 – همان، ص 188.
     <      1   2   3