دروغ در اسلام بلكه تمامي اديان الهي حرام است و دروغ ها با همديگر هيچ تفاوتي ندارد ؛زيرا همه آنها بر خلاف حقيقت هستند ؛ اما آن چيزي كه دروغ را عمل زشت مي كند ، آثار و تبعات ناپسند آن است كه از جمله از بين رفتن اعتماد انسان ها ، بر هم خوردن نظم اجتماعي و اختلال در سيستم و نظام درست انسان ها است و... ، اما اگر حالت هايي فرض شود كه فساد راست گويي بيش از فساد دروغ باشد ، مثلا با راست گفتن ، جان انسان بي گناهي به خطر افتد ، در اين مورد به خاطر فساد بيشتر راست گويي ، دروغ نه تنها اشكال ندارد ، بلكه براي حفظ جان انسان بي گناه لازم است ؛ پس علت خوب و اخلاقي بودن راستگويي، اين است كه نفع انسان و مصلحت جامعه به آن وابسته است.حال در موردي كه راست گفتن موجب قتل و خرونريزي فرد بي گناهي شود، اين عمل تحت دو عنوان قرار مي گيرد، يكي عنوان اوّلي كه راست گفتن باشد، و ديگر عنوان ثانوي كه كمك و ياري بر قتل و خونريزي فرد بي گناه است. اين كار از جهت عنوان اوّلي خوب است ولي از جهت عنوان ثانوي بد است. امّا چون جهت عنوان ثانوي كه مفسده دارد، قوي تر است، عقل حكم مي كند كه از آن اجتناب شود. در اين صورت به جاي راست گفتن، دروغ مصلحت آميز بگويد تا جان بي گناهي را نجات دهد.
حال با توجه به اين علت، اگر در جايي راست گفتن به جهت موقعيتش مصلحت نداشته باشد، مثلاً ديگر مصداق عدالت نباشد، يعني آن عنوان كلي بر اين عمل صدق نكند، بلكه اگر مصلحت جامعه و جان انسان ها در دروغ گفتن باشد، عقل به شايستگي آن حكم مي كند. به همين جهت گفته اند: دروغ مصلحت آميز بِه زِ راست فتنه انگيز.[1]
بنابراين در مواردي كه مصلحت دروغ گفتن بيشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نيست. اين گونه موارد، دروغ مصلحتآميز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن:
1- اصلاح بين مردم؛ امام صادق(ع) فرمود: "انّ اللَّه أحبّ الكذب في الإصلاح... و أبغض الكذب في غير الاصلاح؛(2) خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بين مردم دوست دارد".
2- دفع شر ظالمان؛ امام صادق(ع) فرمود: "الكذب مذموم الاّ في امرين: دفع شرالظلمه و اصلاح ذات البين؛ (3) دروغ بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمي را از خود يا از ديگران دفع كند، يا با دروغ بين دو نفر اصلاح ايجاد كند".
پي نوشت ها:
1. اقتباس از كتاب فلسفه اخلاق، محمد تقي مصباح، ص 184 - 194
2. ميزان الحكمة، عنوان 3466، حديث 174745.
3. همان، حديث 17476.