سلام
باز هم دچار سكون شدم. حس مي كنم باز هم دارم درجا مي زنم. ولي باور كنيد توكلم رو از دست ندادم. خواستم تفال بزنم اومدم وبلاگ شما رو خوندم. ولي باور كنيد لقمه حرام ديگه اصلا راه نداره. بابام كه حتي يه لقمه هم از راه حرام به من نداد. خودم هم خيلي مواظبم. تازه يك سالي هم كه متاهل شدم يكي اومده تو زندگيم كه واويلا. البته اگه اون نبود تا حالا بيست هزار تومان رشوه داده بودم و ماشين رو گازسوز كرده بودم تا حالا نخوام بنزين ليتري 350 تومان بخرم. حالا بهتون ثابت شد چرا مي گم قفل شدم. اين همه حرف زدم همش بي معني بود. شايذد اگه يه كمي عصباني تر بودم مي گفتم بابا نفست از جاي گرمبلند مي شه. لقمه حلال كجا بود كه اومدي گير مي دي مواظب باشين چي مي خورين ولي نه . . . مي گم يا رزاق و يا ستار العيوب
مخلص حاج حسين آقا
يا علي