• وبلاگ : سين جيم هاي اخلاقي
  • يادداشت : دريا دلي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 20 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    بسم الله

    اين الطالب بدم مقتول بكربلا

    هيئت مكتب القرآن و العتره

    صبح هاي جمعه هر هفته

    دعاي ندبه

    پايگاه اطلاع رساني هيئت مكتب القرآن و العتره

    http://heyat.parsiblog.com/

    روز ها در پي هم ميگذرد ...
    زمان ...
    جاده ...
    و انتظار ...
    .
    به روزم و خوشحال ميشم نظرتونو در مورد نوشته هام بدونم

    يا ربّ الحجة (عج) بحق الحجة (عج) اشف صدر الحجة (عج) بالظهور الحجة (عج)

    اين جشنها براي من آقا نمي‌شود
    شب با چراغ عاريه فردا نمي‌شود

    خورشيدي و نگاه مرا مي‌کني ‌سفيد
    مي‌خواستم ببينمت اما نمي‌شود

    شمشيرتان کجاست؟ بزن گردن مرا
    وقتي که کور شد گرهي وا نمي‌شود

    يوسف! به شهر بي‌هنران وجه خويش را
    عرضه مکن که هيچ تقاضا نمي‌شود

    اينجا همه منند، منِ بي خيالِ تو
    اينجا کسي براي شما ما نمي‌شود

    آقا جسارت است ولي زودتر بيا
    اين کارها به صبر و مدارا نمي‌شود

    تاچند فرسخي خودم ايستاده‌ام
    تامرز يأس، تا به عدم، تا نمي‌شود
    مي‌پرسم ازخودم‌غزلي‌گفته‌اي‌ ولي
    با اين همه‌رديف،‌ چرا با نمي‌شود

    سلام و عيدتان خوش و التماس دعا!

    شب عيد است مي دهند برات
    هرکه فرستد بر محمد و آل او صلوات!

    به اميد آن كه روزي برسد نماز را به امامت امام مهربان (عج) در مسجد الاقصي اقامه كنيم.

    چرا در مورد ازدواج موقت كه راه حل خيلي از مرمه نمي نويسي؟ كلي پسر و دختر كلي زن و مرد كلي همسر از دست داده منتظر حرفها و راهكاراي شما هستن
    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از پيشنهاد دلسوزانه شما؛ ظاهرا اونطور كه بنده بررسي كردم چنين وبلاگي در همين سايت توسط آقايي بنام رجا گرامي به آدرس http://30gh.parsiblog.com در حال فعاليت هست و در رابطه با فلسفه ازدواج موقت مطلب جالب و مفيدي نيز ارائه كرده اند. موفق باشيد .

    سعه صدر چيست؟
    «سعه صدر» به معناى داشتن روح بزرگ است كه همچون لاستيك تراكتور از امواج رد شود و تاب بر ندارد در حالى كه افراد عادى مثل لاستيك دوچرخه، با اولين موج تاب برمى‏دارند.
    حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: «آلَةُ الرّياسة سعة الصَّدر»،
    شرط لازم براى پذيرش هر مسئوليّتى، سعه‏صدر است.
    دعاى حضرت موسى عليه السلام پس از رسيدن به مقام نبوّت، سعه صدر بود كه از خداوند خواست: «رَبّ اشَرح لى صَدرى» البتّه موسى از خدا درخواست كرد و خدا به او عطا نمود، ولى خداوند قبل از اينكه پيامبر درخواست كند، به او سعه صدر داد و فرمود: «ألم نَشرَح لك صَدرك»

    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از مطلب بسار ارزشمند شما در رابطه با سعه صدر اميدوارم باز هم از مطالب سودمندتان در بخش نظرات وبلاگ سين جيم بهره مند باشيم. موفق باشيد.

    يا حنان

    سلام. پست مفيدي بود. اقا امام علي (ع)‏ با اين مضمون مي فرمايند كه اگه خودت خصلتي رو نداري كه ميخواي كسبش كني در ابتدا بايد خودت رو وادار كني تا اداي اين خصلت رو در بياري.

    دعا كنيم توي اين مرحله نمونيم و اين صورتك ها گذاشتن به زودي قالب روحمون بشه.

    يه توصيه ي كوچولو . فكر ميكنم اگه يه مقدار رسمي تر بنويسيد اين جور ژست ها رو موفق تر باشه. البته من خودم ميگم خيلي جاها لحن صميمي موثر تره!‏نميدونم!‏شايد سبك شخصيتي من ترجيح ميده يه مطلب اين جوري رو رسمي بخونه!!!

    شما درباره ي وقتي نوشتيد كه ديگه توي اين دنيا هستم و داريم تلاش ميكنيم كه ادم بشيم. من هم بروزم با مطلبي درباره ي آغاز شكل گيري روح ،‏حقيقت انسان. اين كه از كي قوه ي انسان بودن رو ژيدا ميكنيم. يه گره بين فيزيولوژي با اسلام.

    خوشحال ميشم اگه نظراتتون رو براي بهتر شدن بخونم.

    مويد باشيد و عيدتان خوش

    آقا حسين سلام

    از نظرت ممنونم معلومه که خيلي وقت گذاشتي و مرسي که منابع ات رو هم معرفي کردي. ولي يه سوال: شما وقتي با يکي حرف مي زني هم کتابات رو با خودت مي بري و از روش مي خوني؟ نمي خوام ناراحتت کنم ولي دوست داشتم حرفاي خودت رو بشنوم نه کتاب بخوونم. مي خواستم بدونم نظر خودِ خودِ واقعي ات چيه و برداشت ات از دين چيه؟ فکر کنم تنها چيزي که در مورد من ديدي همون رفتار بچه گونه ام بود که تو قسمت اول نوشتم. عزيزم من مشکلم چيز ديگه است اصلاً چرا بايد همچين مراسمي باشه؟ حکمتش چيه؟ و نه تنها اين کلاً دينداري چيه؟ اصلاً چرا دين؟ ممنون مي شم که تو نظراي بعديت به جاي اينکه با اين تصور جلو بياي که من مسلمون نيستم و صد البته اگه مسلمون نباشم چيزي هم از کتاب هاي اسلامي خصوصاً شيعي نمي دونم. پس ...

    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از صراحت نوشتاري شما، سعي ميكنم تا حد امكان مطلبي كه ميگم كارشناسي شده باشه، فكر ميكنم اينطوري كارآمد و اثر بخش تر هست. ضمن اينكه اينا منافاتي با حرفاي خودم نداره ! راجع به سوال شما از دين هم اگر مقصود اين است كه چه لزومي دارد به دين معتقد باشيم؟ و اگر دين نداشته باشيم، چه مي‏شود و چه اتفاقي مي‏افتد؟ پاسخ اين است كه: چون خود را دوست داريم و به سعادت و خوشبختي خويش علاقه‏مند و از شقاوت و بدبختي گريزانيم، بايد دين خدا را بپذيريم و معتقد به آن باشيم و به احكام ديني پايبند باشيم، زيرا احكام و دستورها و قوانين و مقرّرات ديني در جهت تأمين سعادت انسان است. حركت نكردن در جاده مستقيم دين الهي، مساوي با سقوط در منجلاب بدبختي است. قرآن مي‏فرمايد: "اين قرآن به راهي كه استوارترين راه‏ها است هدايت مي‏كند. و به مؤمناني كه اعمال صالح انجام مي‏دهند، بشارت مي‏دهد كه براي آن‏ها پاداش بزرگي است".(1)نيز فرمود: اي كساني كه ايمان آورده‏ايد؟ دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامي كه شما را به سوي چيزي مي‏خوانند كه شما را حيات مي‏بخشد".(2)پس چون دين راه‏هاي خوشبختي را به انسان نشان مي‏دهد و انسان هم طالب خوشبختي است، دين را مي‏پذيرد.به عبارت ديگر: هر انساني خواهان سعادت و خوشبختي است، اما در بسياري مواقع دچار خطا و اشتباه مي‏شود و به همه چيزهايي كه باعث نجات انسان و سعادت و خوشبختي او مي‏شود، آگاهي ندارد.ديدگاه‏هاي مختلف بشر در مسايل اخلاقي، خانوادگي، اقتصادي، فرهنگي و... يكي از نشانه‏هاي نارسايي فهم و دانش بشري است. در اين مسير فريب شيطان و نفس اماره و انسان را به بيراهه سوق دادن نيز بايد افزود. از طرف ديگر به دليل عقل و فطرت، انسان به خدا معتقد مي‏شود. او كه عالِم به تمام اسرار وجود انسان است و راه سعادت و خوشبختي را مي‏داند، زيرا انسان را آفريده و مي‏داند راه خوشبختي او چيست و چه چيزهايي انسان را وسوسه و گمراه كرده، از راه سعادت باز مي‏دارد، پس براي زندگي سعادتمندانه انسان در دنيا و آخرت، راهي را نشان داده و برنامه‏اي راتنظيم كرده و از طريق پيامبران ابلاغ نموده است. برنامه زندگي و اعتقادات و باورهاي صحيح، چيزي جز دين نمي‏باشد، پس انسان به آن نياز دارد.اما اين كه چرا بين اديان الهي، اسلام را بايد بپذيريم، علتش اين است كه دين اسلام، كامل‏ترين اديان است. توضيح اين كه: پيامبران يكي پس از ديگري براي هدايت انسان آمده‏اند و بشر در تعليمات انبيا مانند يك دانش‏آموز بوده كه او را از كلاس اوّل تا آخرين كلاس بالا برند، از اين رو دين را تدريجاً و بر حسب استعداد جامعه انساني عرضه نموده‏اند، تا آن كه بشر به مرتبه‏اي رسيد كه استعداد دريافت دين كامل را پيدا كرد.در اين مرحله دين به صورت كامل و جامعِ سعادت دنيا و آخرت توسط حضرت محمد(ص) عرضه شد. چون به صورت كامل عرضه شد، همه مردم مكلّف گرديدند از دين اسلام پيروي كنند.پي نوشت‏ها: 1. انفال (8) آيه 24.2. اسرا (17) آيه 9.با استفاده از آرشيو مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني: http://www.pasokhgoo.ir موفق باشيد.

    سلام استاد

    مطلب جالبي بود اما احتمالا يه چيزي جا افتاد. شايدم مونده واسه پست هاي بعد

    چيكار كنيم جنبه مون يا همون ظرفيتمون تو زندگي زياد شه؟ ميشه برنامه عملي؟

    ازدواج كنيد تا خوب درس بخوانيد

    سلام

    لطفاً يه سر بزن

    + احمد 
    سلام. متن جالبي بود و مشخصا استفاده كردم. آدم چه جوري مي تونه بفهمه كه دريا دل شده؟ پيامبر (ص) فرمود: هنگامي كه نور بر قلب انسان داخل شد، گشاده گردد......... من چه جوري مي تونم بفهمم اين حديث و ديگر احاديث در مورد خودم صادقه؟ آخه ما آدما فكر مي كنيم بهترينيم و هيچ كار بدي ازمون سر نمي زنه... اگر هم احساس كنم اين احاديث در موردم صادقه ترس منو فرا مي گيره كه نكنه از روي غرور بوده. ضمنا خواهشا يه مطلب در مورد اينكه چرا بعضي افراد فكر مي كنن بدون خواندن نماز هم ميشه پاك بود ( دليلشون هم اينه كه ادم نماز خوانه گناه كار زياده و هستن آدمايي كه نماز نمي خوانند اما گناه كار نيستن) و اينكه ميشه به روشهاي ديگري به جز نماز از خدا هم تشكر كرد.
    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از شما بخاطر عنايت و دقت نظرتون در اين مباحث؛ در خصوص دريا دل شدن و علايم اون اگر يكبار ديگر با دقت بيشتري متن رو بخونيد در ادامه حديثي كه اشاره كردين نشان آن ذكر شده؛ راجع به نماز هم بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه درواقع اين ما هستيم كه به نماز نياز داريم و خداوند به عبادت ما و هيچ موجود ديگر نياز ندارد ، زيرا " فان الله غني عن العالمين" (1) خداوند از تمام جهانيان بي نياز است . اين بندگان هستند كه به خداوند نياز دارند . "يا ايها الناس انتم الفقراء الي الله والله هو الغني الحميد" (2)اي انسان ها شما نيازمند به خداوند هستيد و خداوند بي نياز و ستوده است. بنابراينعبوديت و پرستش يكي از نيازهاي انسان است. تمامي انسان ها از ابتدا تا كنون به شكلي پرستش داشته اند. روح انسان نياز به عبادت و پرستش دارد. پرستش و ستايش علاوه بر پر كردن خلأ تنهائي وجود انسان ، وبر آورده شدن نياز انسان و بجا آوردن مراتب سپاس و شكر گزاري ، موجب تكامل انساني و رسيدن به مقام قرب الهي مي شود و هيچ چيزينمي تواندجاي آن را پركند.دانشمندان گفته اند: براي رسيدن به عرفان الهي و شناخت خود و خدا مراحلي بايد طي شود. مرحلة اوّل، شريعت است. براي پيمودن اين مرحله بايد به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و كمك از عبادت وارد مرحلة دوم يعني طريقت شد، آن گاه از طريقت عبور كرده و به حقيقت پيوست كه پيوستن قطره به دريا است.اكنون مي خواهيم اين شبهه را پاسخ بگوييم كه آيا: چيزي برتر و موثرتر از نماز در اين مسير وجود دارد؟ يا بهترين شكل و بهترين وسيله و نردبان براي رسيدن به "حقيقت" نماز است؟هر كدام از مكتب ها و آيين ها اَشكالي براي عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتي موجودات ديگر نيز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن مي‌فرمايد: "كلّ قد علم صلوته و تسبيحه؛(3)تمامي موجودات نماز و تسبيح خدا را مي دانند". در جاي ديگر مي‌فرمايد: "إنْ مِن شيء إلاّ يسبّح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم؛(4) هر موجودي با حمد، خدا را تسبيح مي‌گويد، ليكن شما تسبيح آنان را نمي فهميد".از منابع و مآخذ اسلامي به دست مي آيد كه براي رسيدن به حق و شاداب كردن روح عرفاني انسان، هيچ راهي بهتر از نماز يافت نمي شود. براي روح انسان شيفته هيچ غذايي سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زيرا چه كسي بهتر از خداوند (كه براي رسيدن به هر هدفي، تركيب راه خاصي را مشخص فرموده است) مي‌تواند مَرْكب و معجوني براي رشد و ارتقاي انسان ها پديد آورد؟با مروري بر آيات و روايات در مي يابيم كه اين معجون شفا بخش نماز است كه اسلام آن را وسيلة تقرّب به خدا مي‌داند (الصلوةقربان كل تقيّ).(5) نماز موجب تقرب هر انسان پرهيزكاري است.هشام بن حكم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي كه هم وقت مي گيرد و هم انسان را به زحمت مي اندازد؟ امام فرمود: "پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آن‌ها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پيامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امكان پذير است"(6)يعني علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احياي دين هم هست.بله همواره به ياد خداوند بودن بسيار عالي و ارزشمند است ، اما آيا چنين كسي را سراغ داريد ؟كدام انسان را مي يابيد كه با اين همه چيزهائي كه انسان را در اين دنيا به خود مشغول داشته و با اين همه عواملي كه موجب غفلت و بي خبري مي شوند ، همواره به ياد خدا باشند؟و آيا نماز چيزي جز براي ياد آوري انسان ها و بيرون آوردن از غفلت است؟راستي اگر براي ارتباط با خدا نيازي به نماز نبود، نبايستي پيامبر با آن همه فضائل و كمالات آن قدر نماز بخواند كه پاهايش متورم شود يا اميرالمؤمنين(ع) و ساير امامان به نماز اين همه اهميت بدهند.آيا كسي برتر و بيشتر از پيشوايان ديني ما با خداوند رابطه قلبي داشته است؟ ايا اگر بخواهيم كسي را مثال بزنيم كه همواره به ياد خدا بوده است ، اين شخص جز پيامبر اسلام و امامان معصوم بودند؟آيا مقامي كه اميرمومنان به آن دست يافته بود ، به گونه اي كه فرمود اگر تمام پرده ها كنار رود بر يقين و ايمان من افزوده نمي شود ، كسي برتر از آن دست يافته است؟هم چنين نماز رابطه بنده با خداست و طبيعي است كه بنده آن را به جا مي آورد كه خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاهدف اصلي از خلقت انسان بندگي است و نماز بهترين شيوه اظهار بندگي است و اگر قرار باشد كه هر انساني بر طبق خواسته خود عمل نمايدنه آن چيزي كه خداوند از او خواسته ، اين ديگر بندگي خداوند نمي شود ، بلكه بندگي خود و عمل بر طبق خواسته خود است. مطمئنا اين فكر كه رابطه قلبي انسان را بي نياز از نماز مي كند ، چيزي جز وسوسه شيطاني براي دور كردن انسان از خدا نيست. چون خدا راه نماز را براي ايجاد رابطه بنده با او و بيرون آمدن انسان ها از غفلت و شستوي جسم و جان قرار داده قرار داده و فرموده است كه "اقم الصلوة لذكري" نماز را براي ياد من برپا دار.(7) پس آيا درك من از خدا بيشتر است؟! در فرهنگ اسلامي تعيين كردن و مشخص نمودن شكل عبادت، با شارع مقدس است و كسي نمي تواند عبادتي اختراع كند. اگر كسي وِرْد و دعايي را به عنوان عبادت پديد آورد، از مصاديق روشن بدعت و تشريع است كه كار حرامي است،‌ زيرا امور عبادي را همان گونه كه از طرف شارع مقدّس بيان شده است، بايد انجام داد، نه كمتر و نه بيشتر.آن كس كه تشنگي و گرسنگي را در ما آفريد ، غذا و آب را نيز خود فراهم آورده است و آن كس كه نياز به عبوديت و پرستش را در ما قرار داد ، هم او پاسخ نماز و دعا راز و نياز را برايمان مقرر داشته است. . قرآن مجيد نماز را مظهر ذكرو ذكر را آرام بخش دل ها مي داند.(8)آنچه زيبايي و حُسن و خير است، در نماز سفره اي است گسترده كه خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز براي بندگانش باز مي‌كند و بر سر اين سفره انواع و اقسام غذاهاي لذيذ وجوددارد و هر كس مطابق ذوق و سليقةو به اندازه توان و مرتبه وجودي و استعداد خود از آن بهره مند مي‌شود. نماز عبادتي جامع است كه مي تواند تمام وجود انسان (از جهات بدني و ظاهري گرفته تا جهات ذهني و قلبي و باطني) را در خدمت بندگي و پرستش قرار دهد. نيت خوب داشتن به تنهايي نمي تواند انسان را از انجام عبادت و نماز بي نياز كند.شكل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامي در آن وجود دارد، هم تسبيح و تقديس لفظي است و هم تقديس عملي مي‌باشد. ركوع و سجود و تسبيح و تحميد و دعا و تكبير و سلام و خلاصه همة زيبايي ها در نماز است. با اين همه اگر نماز به طور صحيح و كامل با حفظ شرايط و آداب خوانده شود، جلوي بسياري از مفاسد اجتماعي را مي گيرد: "إنّ الصلاة تنهي عن الفحشاء والمنكر و لذكرالله اكبر(9) نماز اگر با مقدمات و تعقيبات همراه باشد،‌ انسان را به اوج معنويت مي‌رساند. اذان با آن محتواي زيبا دل را مي نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبي(ص) زيباترين جلوة عبادت و همدلي و يكرنگي و صفا و صميميت است. پيامبر(ص) فرمود: "نماز نور چشم من است(10)پي‌نوشت‌ها:1-آل عمران (3) آيه 972-فاطر (35) آيه 15 3-نور (24) آيه 41.4-اسراء (17) آية 44.5-بحارالانوار، ج 78، ص 203.6-علل الشرايع، ج 2، ص 10.7- طه (20) آية 14.8 .رعد (13) آية 289 -عنكبوت (29) آية 45.10بحارالانوار، ج 73، ص 141.با استفاده از آرشيو مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني: http://www.pasokhgoo.ir موفق باشيد.

    سلام

    خوشحالم كه هرز نويس نيستين و مطالبتون عمق داره .

    التماس دعا

    + عشقي 

    سلام دوست عزيز

    تو ماه شعبان ما رو از اخلاقيات بيشتر سيراب كنيد . مخصوصا با نگاهي به مناجات شعبانيه .

    دمتون گرم . علي يارتون

    سلام آقايي.

    خوبي كه؟

    مي خوام اسم اون سريال رو بذارم: و من اشكي نريختم

    نظرت چيه؟

    بازم سلام.

    خوشحال شدم كه خود طرفيد.

    منم موافقم پس اين ايميلم:

    m_pourassadi@yahoo.com

    خيلي خوشحال شدم كه با شما آشنا شدم. راستي منو از كدوم وبلاگ پيدا كردين. منتظر باش به حموم توالت هم مي رسه. باورت مي شه تا مطالب پشت در توالت ها رو هم خوندم. حالا يواش يواش بهش مي رسم.

    در ضمن مي توني منو مژگان صدا كني. منم به شما مي گم آقايي!!! چطوره؟ منتظر ايميلتون مي مونم. يه چيز ديگه من ادتون كردم به اسم يه دوست اگر چيز ديگه اي رو مي پسندي بگو تا عوضش كنم . زياد هم از من تعريف نكن يهو ديدي اومدم زدمت. اون هم كه اول وبلاگم ديدي دعا نبود يه ترجمه ناقص از آيه 131 سوره انعام بود: خدا رسولان را به عنوان حجت فرستاد و خدا قومي را تا جاهل و غافلند مجازات نمي كند. ولي از اونجا كه كاملش رو قبول نمي كرد اين جوري خوردمش. ولي راست مي گي بيشتر شبيه دعا شده. هرچند به قشنگي دعاي شما نيست

    شما كجا زندگي مي كنيد؟ هرچند تابلو قم؟! خوب من الان ساكن تهران هستم

    فعلاً

    سلام

    مي بخشيد شما براي من كامنت گذاشتيد.

    اگه آره بگيد چون فكر كنم خيلي حرف براي زدن داشته باشيم.

    پاسخ

    با عرض سلام و آرزوي نيل به معرفت حق براي خود و همه دوستان و انسانهاي شايسته خدا. من در خدمت شما هستم اگه فرمايشي داشتين بفرمايين. موفق باشيد. اي كاش آدرس ايميل تان رو هم ميگذاشتين تا از اين پاسخ زودتر با خبر بشين. متشكرم.
       1   2      >